یک پروژه پولساز جدید برای تامکروز
فیلم تبلیغاتی و سرشــــار از تظاهر «ساخت امریکا» در درجه اول یک محمل تبلیغاتی تازه برای تامکروز است که حتی در آستانه 56 سالگی ،سیما و حرکات یک مرد جــــوان 30 ســــاله را دارد و البته وجود او هم وســــیلهای مناســــب در دست استودیوی سازنده فیلم (پارامونت) است تا به فروش بیشتری در گیشهها نایل شود. در همــــکاری تــــازه دوگ لیمــــن بــــا تامکــــروز کــــه از اوایل دهــــه 1980 مشــــهور و با فیلم «اســــلحه برتــــر» در ســــال 1985 تبدیل به یک سوپراســــتار در هالیوود شــــد، تمامی مشــــخصههای قبلی کارهای مشــــترک آنها از نو خودنمایی میکند. حتی میتــــوان کاراکتر تامکروز را در این فیلم احیای شــــخصیت ماجراجوی او در فیلم »Top Gun« دانست که پیت ماوریک میچل نامیده میشد و چه چیزی جالبتر از اینکه ادامهای بر آن فیلم به نام «اسلحه برتر: ماوریک» نیز ساخته شده و آماده اکران است، البته دنیای این دو فیلم و فضا و شرایط آنها بسیار متفاوت است ولی تا زمانی که کروز با آن لبخند تمام نشدنی در صحنه جوالن میدهد، بین این فیلم با هیچیک از اسلحههای برتر تفاوتی اساسی را نمیتوان حس و لمس کرد. همبازیان کــــروز در این فیلم همگــــی با لباسهای اواخــــر دهه 1970 و نیمــــه اول دهه 1980 مشاهده میشــــوند و البد از روی تصادف نیست که عمده اتفاقات فیلم «ساخت امریکا» در سال 1986 یعنی زمان عرضه «اسلحه برتر یک» روی میدهد اما کروز و شــــکل و شــــمایل و لباسهایش در این فیلم به هیچ زمان مشخص و متمایزی ارتباط ندارد و میتواند مال هر زمانی باشد. شاید طرفداران کروز خوشحال باشند کــــه وی در چهارمین دهه بازیگریاش از ایفای نقش ثانــــوی و درجه دوم خود در بازسازی اخیر فیلم «مومیایی» فاصله گرفته و یک بار دیگر ایفاگر نقش اول در این فیلم تازه شــــده است. کاراکتر او به نام «بری سیل» که برداشت از یک آدم واقعی اســــت، نه سیل بلکه خود کروز اســــت و با دیدن این هنرپیشه به اصطالح پرشکوه نمیتوان فهمید که بری سیل حقیقی که بوده و مشخصههایش چیست. ســــناریویی که گری اســــپینلی نوشــــته، به رســــم و ســــیاق فیلمنامهکارهــــای اخیر دیگری مانند «ســــگهای جنگی»، «طال» و «فریب امریکایی» قصههایی از بلند پروازیهای فردی در تقابل با فســــادهای تشــــکیالتی است. شــــاید لیمن و کروز به این نتیجه رســــیده باشند که هرچیز چشمگیر و باشــــکوهی بسازند فارغ از کیفیتی که دارند، میتواند مردم را به ســــمت خود بکشاند و فرضیه آنها از همان نماهای نخست که تام کروز را با یونیفورم نیروی هوایی اما در هیأت یک جوان بیشاز حد مطمئن بهخود میبینیم، در معرض تست قرار میگیرد. او از مأموریتهای پیش پا افتاده همیشگی خسته شده و در نتیجه وقتی شیفر یکی از سران «سیا» در تماسی با وی به او میگوید که به امریکای جنوبی برود و اخبار و عکسهایی را از قاچاقچیان مــــواد مخدر در آنجا بگیرد و بازگردد، از این قضیه اســــتقبال میکند و تخت گاز به سوی کلمبیا میرود که از دیرباز خاستگاه توزیعکنندگان عمده اینگونه مواد بوده است. در آنجا «سیل »در مییابد که انبوه پول کسب شده از طریق کارتلهای فساد بخصوص در شهر مدهلین بهزودی تبدیل به محمولهای از سالحها میشود که سیا مایل نیست بهدست افرادی برسد که حافظ منافع امریکا نیستند. بری ســــیل واقعی در آن ایام حتی از عالقــــه خود به رونالد ریگان رئیسجمهوری وقت امریکا ســــخن گفت ولی هم اتفاقــــات روی داده در آن زمان و روند رســــیدن ســــالحها به دســــت چند دولت و هم تصویر و قصهای که فیلــــم دوگ لیمن ارائه میدهد، شبیه به روابط و کاراکترهایی است که از فیلمی غیر جدی مانند «فارست گامپ» میتوان انتظار آن را داشت.
Tribune:عبنم Herald