Iran Newspaper

گفتوگو با مصطفی اشتری گردآورنده کتابتاریخ مطبوعات ایران

تحلیل روزانههای گذشتگان

-

خودش میگوید از 16 ســـالگی کارخانه ریختهگری داشته و حرفه اصلیاش صنعتگری است. اما به خاطر عالقهاش به وطن، تمام تالش خود را به کار گرفته تا هم طبیعت ایران را به جهانیان معرفی کند و هم تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران رابهدنیابش­ناساند.ازهمینروسا­لهاستکهنشر­یهصنعت توریســـمر­ادایرکردهو­بـــههمراه­چند نفـــرازرو­زنامهنگارا­ن حرفهای و قدیمی این هفتهنامه را منتشر میکند و از سال 62 نیز سرگرم جمعآوری و تدوین کتاب تاریخ مطبوعات ایران است. برای آشنایی بیشتر با مصطفی اشتری این گفتوگو رابخوانید: ■ شـــما بهعنوان یک روزنامه نگار قدیمی و البته یک صنعتگر موفق در ایران شناخته میشوید میخواستیم بدانیم ایده تدوین کتاب تاریخ مطبوعات ایران چگونه در ذهن شمابهوجودآ­مد؟ بنده از 14 ســـالگی کار روزنامه نگاری را با روزنامه توفیق آغاز کردم و سالها بهصورت ناشناسمقال­ههاییدرروز­نامههایمخت­لفایراننوش­تهاماماهیچ­گاهدرجستوج­وی نـــام نبودم. ســـؤالی که در طول ســـالها روزنامه نگاری و تحقیق ذهنـــم را درگیر کرده بـــود این بود که چـــرا ما در ایران تاریـــخ مطبوعات تحقیقی – تطبیقـــی نداریم. البته اســـتادان­ی مانند استاد ناصرالدین پروین و استاد صدر هاشمی برای تاریخ مطبوعات ایـــران زحمت زیـــادی کشـــیدهان­د بهعنـــوان مثال صـــدر هاشـــمی ۶2 ســـال در کویر لم یزرع مطبوعاتی زحمت کشید تا بتواند تک تـــک روزنامههــ­ـا را از خانههـــای مردم جمعآوری کند چرا که دولت ایران هیچگاه روزنامه را بهعنوان مطبعه نمیشـــناخ­ت. سالها طول کشـــید تا کتابخانه ملی بتواند روزنامههای ایـــران را جمـــعآوری کند. وی بهعنوان نخســـتین محقـــق در ایـــن زمینه 4جلدکتابدا­ردوتوانسته­حدود0041عن­وان روزنامه را شناســـایی کند. محمدعلیخان تربیت نیـــز که مـــرد فرهیختهای بـــود و در تبریز از پیشکسوتان کتابخانهدا­ری در ایران به شـــمار میرود قبل از مشروطه دست به ابتکار جالبی زد و تصمیم گرفت فهرســـت روزنامههای­ی که وارد تبریز میشد را پشت در مغازهاش بیاویزد؛ بهعنوان مثال مینوشت امروز سومین شماره روزنامه «زبان زنان» از اصفهان به دست ما رسید و این روزنامه ۶ ماه پیش منتشر شده است. ایشان با همین روش 0۶2 عنوان روزنامهای را که جمعآوری کرده بود بعدها به ادوارد براون تقدیم کرد و همین موضوع نیز مبنای کتاب تاریخ مطبوعات ایشان شد. بعد از محمد علی خان تربیت کســـان دیگری به شکل پراکنده اقدام به جمعآوری عناوین روزنامههای ایران کرده و نام نامهای تهیه کردند. اما بنده با مطالعه خاطرات و ســـفرنامه­ها وکتب تاریخی توانســـتم اســـامی روزنامهها را پیدا کنم وبـــا این روش به تاریخ مطبوعات ایران رســـیدم بهعنوان مثال در کتاب از «صبا تا نیما» کار استاد «آرینپور» اســـم تعدادی از روزنامهها آورده شـــده است یا درکتاب «تاریخ بیداری» ناظماالسال­م کرمانی نیز به همین شکل اسامی برخی روزنامهها آمده است من این روزنامهها را پیگیری کردم و به سختی برخی را پیدا کردم. ادوارد براون در جایی میگوید اگر من به کتاب آبی دسترســـی داشـــتم به طور قطع تاریخ مطبوعاتم کاملتر میشد. وی به این دلیل چنین حرفی زده که دولت انگلیس حدود 280 سال پیش بخشنامهای برای تمام سفرا و کارگزارانش صادر کرد مبنی بر اینکه در هر جایی که خدمت میکنند باید یک نســـخه از تمام نشریاتی را که در آنجا منتشر میشود اعم از شـــهری، دولتی و غیر دولتی به سفارت انگلیس و وزارت امور خارجه بفرســـتند از همین رو وزارت امور خارجه انگلیس بزرگترین منبع مطبوعات دنیامحسوبم­یشودچراکهی­کیازمنابعج­اسوسیبودها­ست.بهعبارتیان­گلیسیها از طریق مطالب روزنامهها بهاطالعات مهمی در مورد آن کشور دست پیدا میکردند. بهعنوان مثال یک نسخه از نخستین روزنامه ایران که در سال 1252 قمری به نام کاغذ اخبار چاپ میشد و خبرمربوط به تاجگذاری الیزابت اول در آن منتشر شده است به انگلیس فرستاده شد که هنوز هم موجود است و این تنها نسخه از این روزنامه است. ■ ازاینکارچه­هدفیرادنبا­لمیکردید؟ هدف مـــن از جمـــعآوری ایـــن اطالعـــات فقـــط بهمنظور اضافـــه کـــردن برگی به مجموعههایی بود که اســـتادان قبل از من مانند استاد محیط طباطبایی انجام داده بود. بنده از ســـال 13۶2 شـــروع بهتدوین تاریخ مطبوعات ایران کـــردم. البته قبل از انقالب تالش کردم شرح حال رجال ایران را به رشته تحریر درآورم و هدفم این بود که کار استاد بامداد را ادامه دهم اما متأسفانه در سال 135۶ دزدی به خانهام دستبرد زد و تمام این مجموعه را به سرقت برد. من از 10 ســـالگی شـــروع به خواندن کتاب کردم. آن زمان پدرم هفتهای یک ریال به من پول میداد تا بستنی بخوریم اما من دوست داشتم کتاب بخوانم بنابراین بستنی نمیخـــورد­م و پولم را جمع میکردم و کتـــاب میخریدم. امروز یک کتابخانه 4500 جلدی دارم. عموی بنده نیز از روزنامه نگاران قدیمی ایران است که نامش در کتاب چهرههای مطبوعاتی ایران نیز درج شده است و من خیلی افسوس میخورم که چرا این کتاب اجازه تجدید چاپ پیدا نکرد. جالب اینکه با خواندن این کتاب در مییابیم بیشـــتر مسئوالن مملکتی ما کارشان را از روزنامه نگاری شروع کردهاند افرادی مانند علی دشتی، صوراســـرا­فیل، ذکاء الملک فروغی، حسین فاطمی و عباسعلی هویدا که 9 ســـال خبرنگار بود. یکی از بهترینهای این حوزه نیز سیدضیا طباطبایی بود که روزنامه شرق را چاپ میکرد. وی در ابتکاری جالب وقتی روزنامهاش را توقیف کردند روزنامه برق را منتشر کرد وقتی برق را هم توقیف کردند روزنامه رعد را چاپ کرد. در واقع آغاز مطبوعات زنجیرهای از اینجا شـــروع شد و بعد در حزب توده ادامه یافت. 8۶ نفر از اعضای حزب توده مجوز انتشـــار روزنامه داشتند تا چنانچه یک روزنامه را توقیف کردند با یک اسم دیگر همان روزنامه را چاپ کنند و من در تاریخ مطبوعاتم به همه این موارد اشـــاره کردهام اما اتفاق دیگری که در این کتاب به آن توجه شـــده اینکه من اخبار را به جای خواندن، بلعیدهام و یادم بوده که بهعنوان مثال در شماره ۷4 روزنامـــه وقایع اتفاقیه در مورد قیمت ارزاق عمومی صحبت شـــده اســـت و در شماره دیگری از روزنامه هم عناوین سه کتاب و قیمتهایش چاپ شده است من در این کتاب مقایسه کردهام که اگر مردم میخواستند کتاب شاهنامه یا شرح لمعه را به قیمت 30 قرون بخرند باید 00۶کیلو عدس یا دهها تخم مرغ بدهند این یعنی مردم نمیتوانستن­دکتاببخرند. ■ نگاه شما به تاریخ مطبوعات ایران در واقع نگاه تحقیقی - تطبیقی است این دیدگاه چگونهپدیدآ­مد؟ من اصطالحی دارم که میگویم روزنامهها تاریخ روزنگاری هر جامعهای هستند که اخبـــار روز را منعکس میکنند صرف نظر از دیدگاهی که روزنامهها دارند با خواندن آنها متوجه چند صدایی در جامعه میشوید و حقیقت جامعه را میتوانید دریابید همـــان کاری که من در تاریخ مطبوعات انجام دادم بهعنوان مثال نخســـتین جنگ قلمـــی در ایران در ســـال 1294 بین دو روزنامه «علمـــی» و «نظامی» اتفاق افتاد که دو دیدگاه مختلف داشـــتند. با شـــروع این جنگ کم کم پرخاشگری قلمی نیز برای نخستین بار در تاریخ مطبوعات ایران وارد شد که تا امروز هم ادامه دارد البته به نظر من قلم پرخاشگر نیست این دست به قلم است که پرخاشگر است و تا جایی پیش میرود که به لجنپراکنی و ایجاد تفرقه در تاریخ مطبوعات ایران میرسد. ■ آیابررسیتا­ریخمطبوعات­دررشتههایج­امعهشناسیه­متأثیردارد؟ بله کامالً مهم اســـت شـــما اگر میخواهید جامعهای را بشناسید باید مطبوعاتش را بخوانید و بشناســـید بزرگترین رسانه ما در زمان مشروطه قهوهخانه بود وقتی روزنامه میآمد قهوهچی یک فرد با سواد را صدا میزد و او روزنامه را برای همه میخواند.این تأثیر روزنامه در جامعه است. در پایان باید از کسانی که در تدوین این کتاب سهم بزرگی داشـــتند مانند استاد فرید قاسمی که حق بزرگی به گردن همه ما دارند، استاد محیط طباطبایی، استاد ناصرالدین پروین، رســـول اف ...و سپاس و قدردانی کنم و امیدوارم نتیجه سالها تالش و تحقیق بنده با دریافت مجوز انتشار این کتاب به ثمر برسد.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran