مراقبت از نهال سبز امید با نشان هالل سرخ
دانشجوی فداکار هالل احمر از تصاویر ماندگار امدادرسانی در حوادث میگوید
هالل ایثار و فداکاری
یـــک حادثه باعث شـــد تـــا رامین وارد عرصـــه امـــداد و نجـــات شـــود. حادثـــهای که بـــرای بـــرادرش اتفاق افتـــاد و او توانســـت بـــا آموزشهایی که قبـــًال دیده بـــود او را نجـــات دهد. بعـــد از ایـــن اتفـــاق انگیـــزهاش برای ادامه فراگیری این آموزشها بیشـــتر شـــد و امروز بهعنوان یک مربی برای داوطلبـــان از اهمیـــت آموزشهـــای امـــداد و نجـــات میگویـــد. «از همان دوران مدرســـه عالقه زیادی داشتم تا کمکهای اولیه را یـــاد بگیرم. یکبار در کالسهـــای آمـــوزش کمـــک اولیه شـــرکت کردم و تصور نمیکردم چند روز بعد ایـــن آموزشها بتواند به من کمک کند. با برادرم شوخی میکردم کـــه ضربهای به کمـــر او برخورد کرد و باعث شد تا نفس او بند بیاید. برادرم روی زمین افتاد و من با آموزشهایی که قبالً دیده بودم توانســـتم تنفس او را بـــه حالت عـــادی بازگردانم. نجات جان برادرم انگیزهای شد تا فراگرفتن آموزشهای تکمیلی امداد و نجات را با جدیت ادامه بدهم.
بـــا گذرانـــدن دورههـــای مختلـــف احســـاس میکـــردم فـــرد مفیـــدی هســـتم کـــه میتوانم بـــا اســـتفاده از این تجربیـــات جان انســـانی را نجات بدهـــم. انســـانهایی کـــه در لحظـــه گرفتار شدن در خطر مرگ تنها چشم امیدشان به دســـتان امدادگران است و رضایـــت آنها بعـــد از اینکـــه نجات پیدا میکننـــد و به ما لبخنـــد میزنند برای من ارزش بســـیاری دارد. در این 5 ســـال با دورههای مختلفی که پشت سرگذاشـــتم بهعنـــوان مربـــی امداد و نجـــات امدادگران داوطلب مشـــغول فعالیت هســـتم و ســـعی میکنم تا با آموزش امـــداد و نجات گامـــی در باال بردن ســـطح آگاهی مردم بردارم. در کنار امدادرســـانی در دانشگاه مشغول تدریـــس در رشـــته مهندســـی رایانـــه هســـتم اما اولویت اصلی من امداد و نجات است و هر زمان که نیاز باشد در محل حادثه حاضر میشوم.»
تصاویر ماندگار
فعالیـــت در امـــداد و نجـــات هاللاحمـــر همیشـــه با حـــوادث تلخ و شـــیرین و تصاویـــری کـــه به یـــادگار میماند همراه است. تصاویری که در آن اشکها و لبخندها در کنارهم معنا پیـــدا میکنند. مـــادری که در آســـتانه مرگ دوباره به زندگی لبخند زد یا مرد جوانی کـــه زنده از زیر چندین تن آهن خارج شد و بانویی که پس از سقوط به داخل چـــاه زنده از آن بیرون کشـــیده شـــد تنها گوشهای از تصاویر ماندگاری اســـت که بســـیاری از امدادگران هالل احمـــر آن را بـــا همـــه وجـــود لمـــس کردهانـــد. رامیـــن اســـدبگی از ایـــن لحظـــات و تجربههای تلخ و شـــیرین که در این ســـالها داشته است اینگونه میگوید: «کار امدادرسانی با خاطرات زیادی همراه است. خاطراتی که گاهی با لبخنـــد از آن یـــاد میکنیـــم و گاه با حســـرت. یکی از آنها مربوط به نجات مادری بود که بهدلیل باال رفتن فشـــار خون در آستانه مرگ قرار داشت. یکی از روزهـــا وقتی در پایگاه امداد و نجات خیرآباد بودم پســـر نوجوانی درحالی که وحشـــت زده بود از ما خواست تا به او دارویی بدهیـــم تا مادرش را درمان کنـــد. از آنجایی کـــه نبایـــد دارو بدون تجویز پزشـــک بدهیم همراه با یکی از امدادگران به خانه آنها رفتیم.
مـــادر 70 ســـاله این پســـر بیحال روی زمیـــن افتـــاده بـــود. صورتـــش برافروختـــه بـــود و همـــه اینها نشـــان میداد فشارخون باال است. بالفاصله دســـتگاه فشارســـنج را روی بـــازوی او قرار دادیم. فشـــار این زن 28 بود. این عدد یعنی ســـکته قلبی. همان لحظه ایـــن زن از حـــال رفـــت. بالفاصلـــه با وســـایل درمانی که همراه داشـــتیم به او اکســـیژن رســـاندیم و ســـریع او را به بیمارستان منتقل کردیم. خوشبختانه این زن از خطر مرگ نجات پیدا کرد و لبخند او را در حالی که با دستهایش بـــرای مـــا دعـــا میکـــرد فرامـــوش نمیکنم. نمیدانـــم اگر ما همراه این پســـر نمیرفتیم و تنها به دادن قرص بســـنده میکردیـــم آینـــده ایـــن مادر چه میشـــد. در آن لحظه حســـی بهم میگفـــت بـــرو ببین چه خبراســـت که خداروشـــکر رفتیم و از سکته این مادر جلوگیری کردیم.
تصویر ماندگار دیگری که فراموش نمیکنـــم نجـــات یـــک راننـــده تریلی از زیـــر هـــزاران کیلوگرم آهـــن بود. در پایـــگاه امداد و نجـــات بودیم که به ما اطـــالع دادند یـــک دســـتگاه تریلی در جاده چپ کرده است. همراه با یکی از همکاران بـــه محل حادثه رفتیم. یکی از سرنشـــینان تریلی در لحظه واژگونی از داخل خودرو به بیرون پرتاب شـــده بـــود و راننـــده داخـــل کابین ماشـــین گرفتار شـــده بود. دست راســـت او زیر ستون آهنی ماشین گیر کرده بود. فشار زیادی روی دســـت او بـــود و هر لحظه امکان قطع شدن دست وجود داشت. با معاینـــهای که انجـــام دادم متوجه شدم خوشـــبختانه خون در دست این مرد جریان دارد و اگر هر چه زودتر آن را از زیر ســـتون ماشـــین رها میکردیم خطر قطع شدن دست رفع میشد. با کمک گرفتن از جک اتاقک کامیون را باال بردیم و توانســـتیم این راننده را از زیـــر آن خارج و به بیمارســـتان منتقل کنیم. در یکی از تصادفهای رانندگی نیز قبـــل از اینکه خودرو طعمه حریق شود توانســـتیم جان یک زن و مرد که داخل خـــودرو به دام افتـــاده بودند را نجات دهیم. ایـــن تصادف در فاصله 500 متـــری پایگاه امـــداد و نجات رخ یک دســـتگاه خودروی ال 90 شـــدیم. بالفاصلـــه از ماشـــین پیاده شـــدیم تا کمک کنیـــم. یک نفـــر از سرنشـــینان ماشین به بیرون پرتاب شده بود و یک خانم نیز زیر خودرو گیر کرده بود و نفر سوم داخل خودرو قرار داشت.
مردم و رانندههای عبوری با تکان دادن ماشـــین تالش میکردند تا آنها را نجـــات بدهنـــد درحالی کـــه بنزین خودرو نشـــت کـــرده بـــود. درحالی که میدویـــدم با فریاد از مردم خواســـتم تـــا خودرو را تکان ندهنـــد اما فایدهای نداشـــت و خودرو آتش گرفـــت. با هر ســـختی که بـــود زن مجـــروح را از زیر ماشـــین بیـــرون کشـــیدیم و لحظهای که تـــالش میکـــردم با کپســـول آتش را خامـــوش و سرنشـــین داخـــل آن را نجات بدهم خودرو منفجر شد. همه کسانی که آنجا بودند تصور کردند من کشـــته شدهام اما خوشـــبختانه آسیب ندیدم. از اینکه نتوانســـتیم سرنشـــین داخل ماشـــین را نجات بدهیم خیلی ناراحت شدیم.»
کمبـــود آموزشهـــای الزم بـــه مـــردم در زمینـــه امـــداد و نجات یکی از دغدغههایی اســـت که اســـدبگی با اشـــاره به آن تأکیـــد میکنـــد. اگر این آموزشها همگانی شود و همه مردم آموزشهای اولیه امدادرسانی و نحوه مواجهه با فرد مصـــدوم را فرا بگیرند میتواننـــد در زمان بـــروز حادثه مؤثر باشند.
وی میگویـــد: وظیفـــه نهادهـــای دولتی است که فرصت فرا گرفتن این آموزشهـــا را فراهم کنند. در ســـرپل ذهاب متأســـفانه آموزشهای الزم به مـــردم دربـــاره نحوه برپا کـــردن چادر داده نشده بود و آنها این چادرها را در جهت باد نصـــب کرده بودند و پس از وزش باد شدید ناچار میشدند سنگ روی چادرهـــا قرار بدهنـــد درحالی که اگر با زاویه 45 درجه نســـبت به وزش باد نصب شده بودند باد هیچ آسیبی بـــه چادرهـــا وارد نمیکـــرد. در زمان وقوع زلزله نیز وحشت و عدم رعایت نـــکات ایمنی باعـــث مجروح شـــدن بســـیاری از مردم شـــده بـــود. درحالی کـــه در زمان وقـــوع زلزله بایـــد با خیز برداشتن در یک مکان امن پناه گرفت و تـــا پایان زمینلرزه صبر کرد و پس از آن از ساختمان خارج شد.