Iran Newspaper

کانکس؛‌پنج‌حرفی‌که‌جای‌«سقف»‌را‌نم ‌یگیرد!

میزگرد «ایران» درباره نحوه بازسازی خانهها و چگونگی مشارکت مسئوالن و خیرین در مناطق زلزله زده کرمانشاه

- مریم جهان پناه

زلزلـــه کرمانشـــا­ه یک بـــار دیگر صحنـــه همافزایـــ­ی نیروهـــای مردمی و دولتـــی برای ســـامانیا­بی هموطنـــان درد کشـــیده شـــد. نهادهـــای دولتـــی و غیردولتـــ­ی، خیرین و «ســـمن»ها به صف شـــدند تا دردی از مردمان این دیار کم کنند.اکنون شرایط اضطرار سپری شـــده و وقت آن رسیده که خانهها ساخته شـــود، اما اختالف نظرهای جدی بر سر اینکه خانهها چگونه و از چه طریقی ســـاخته شـــود و به دســـت مردم برسد ایجاد شده است.خیرین میگویند ســـاخت صفر تا 100 یک روســـتا را برعهده میگیرند ولی بنیاد مسکن بهعنوان متولی ســـاخت مســـکن نظری متفاوت دارد. برای روشن شدن حدود و ثغور دخالت نهادهای غیردولتی در اســـکان دائمی زلزلـــه زدگان، میزگردی با حضور «محمدعلی کوزهگر قائم مقام مشـــارکته­ای مردمی ســـازمان بهزیستی»، «محمد علیزمانی مشـــاور حوزه بازســـازی مســـکن روســـتایی بنیاد مســـکن انقالب اسالمی»، «اشـــکان تقیپور مدیرعامل مؤسســـه خیریه نیک گامان جمشـــید تهران» و «افسانه عسگری نماینده مؤسسه خیریه نیکوکاری رعد» برگزار کردهایم. ■ درمناطقزلز­لهزدهکرمان­شاه،بنیادمسکن چه تکالیفی برعهـــده دارد و اگر قرار اســـت مشـــارکت مردمی بهعنوان یک بازو در کنار این بنیاد قرار گیرد نحوه مشـــارکت چگونه بایدباشد؟

علیزمانـــ­ی: کشــــور مــــا همیشــــه بیــــن دوســــانح­ه قــــرار دارد؛ ســــانحها­ی که اتفاق افتاده و سانحهای که قرار است اتفاق بیفتد. پس فرصت بین دو سانحه را باید فرصت ســــازنده قلمداد کرد و برای آن ســــانحها­ی که قرار اســــت رخ دهــــد برنامهریزی کنیم. نبایــــد به منطقه خســــارت دیــــده بهعنوان یــــک منطقه کارگاه ســــاختما­نی نــــگاه کرد چراکه یک کارگاه اجتماعی است و در واقع میخواهیم استقرار جامعه آسیب دیده را به حالت عادی برسانیم که نسبت به زمان حادثه توسعه یافتهتر باشد. وقتی ما حوزه را حوزه اجتماعی قلمــــداد میکنیم که در آن جامعه ما آســــیب دیدگانی هســــتند که طیفی از همه اقشار را شامل میشود؛ پس باید نوع برخورد و برنامه به گونهای باشد که همه نیازها را پوشــــش دهد چون نیاز فقط مسکن و غذا و...نیست بلکه مهمتر از همه حفظ کرامت انســــانی است که باید رعایت شــــود.البته در ایران مناطق سانحهدیده در هر شاخصی نسبت به قبل توسعه یافتهتر شدند، یعنی بازسازی فرصت برای توسعه منطقــــه بوده.حــــاال مــــا در منطقــــه چه کار میکنیم؟ خب نگاه ما نه خانه آسیبدیده اســــت نه در و دیوار و...بلکــــه میخواهیم و وظیفه داریــــم به آن جامعه آســــیبدی­ده خدمترسانی کنیم، یعنی اگر سرپناه نیاز دارند ایجاد کنیم، اگر آموزش میخواهند، بدهیم و...در واقع اسم این دوره، دوره سر و سامان دادن یا اسکان موقت است که ما از دورهاضطرار­عبورمیکنیم­بهاسکانموق­ت که ابعاد و مؤلفههای خاص خود را دارد.به هــــر حال ما شــــهر یا روســــتا را بهعنوان یک سیستم زنده نمیبینیم بلکه فکر میکنیم یک آســــیب کوچک به یک قســــمتی وارد شده که اگر آن را ترمیم کنیم همه چیز حل شده است. ■ درحالحاضرچ­ندواحدمســ­ـکونیدراثر زلزلهتخریب­شدهاند؟

علیزمانی: متأسفانه در زلزله کرمانشاه 80 هزار واحد مسکونی آسیب دیده شهری وروستایی،تعمیریاحدا­ثی،انواعتعمیر­ی و انــــواع احداثــــی به جــــا مانده؛ یکســــری از ساختمانها بهطور کامل تخریب شدهاند که به آنها احداثی نوع یک یعنی اولویت دار میگوییم. یکسری از ساختمانها هم چون غیر فنی ساخته شدهاند به رغم اینکه سرپا هستند و ظاهری سالم دارند ولی اگر به اینها دست بزنیم باید تخریب و مجدداً نوسازی شــــوند که اینها اولویت دوم هســــتند. خب تعمیریها هم یک و دو و ســــه دارند یعنی به بخشی از سازه ســــاختما­ن خسارت وارد شده ولی قابل مرمت است. ■ «ایران»: با این توضیحـــات، برنامه بنیاد مسکنچیست؟

علیزمانـــ­ی: خــــب مــــا تکنیکهــــ­ای فشردهســــ­ازی زمــــان را در گذشــــته تجربــــه کردیم، اســــترات­ژی میگوید شــــما به جای اینکــــه یــــک کارفرما بــــرای 80 هــــزار واحد داشــــته باشــــی برای هر خانوار یک کارفرما فرض کنیــــد. در این حالت 80 هزار کارفرما داریدیعنین­وعیبازسازی­مشارکتی.الگوی بازســــاز­ی ایران به گونهای است که وظایف بین خانوارها توزیع میشود، خب این الگو چند حســــن دارد: اول اینکه خود خانوارها برایآیندهخ­ودتصمیممیگ­یرندوبالطب­ع پیگیر هســــتند و مشــــارکت دارند، این الگو از هر جهت مناســــب اســــت چون یک نوع همافزاییبی­نمدیریتوآس­یبدیدهایجا­د میشــــود، مدیریت تنها در جاهایــــی ورود میکنــــد کــــه کار عمومیــــت دارد و مردم به تنهایی قادر به انجام آن نیستند مثل تأمین مصالــــح و آوار بــــرداری. ما بــــرای خود فرد آسیبدیده،مهندسدراخت­یارمیگذاری­م، مشــــاور قرار مــــی دهیم تــــا یــــک تصویر از خانهاش در ذهنش ایجاد شود. ما هیچ گاه خانه تیپ را سفارش نمیکنیم و اعتقادی به اردوگاهساز­ی نداریم به خاطر این اجازه میدهیم هر خانوار در خصوص معماری خانهاش،خودشتصمیمب­گیرد. ■ تجربهنشاند­ادهکهسازما­نهابرایاجر­ای پروژههایعظ­یمنیازبهمش­ارکتمردمبو­یژه خیریندارند؟

علیزمانی: بله بایــــد از همه ظرفیتها و قابلیتها اســــتفاد­ه کرد. البته شــــناخت ظرفیتها و شــــناخت مســــأله خیلی مهم اســــت چــــون بعــــد از شناســــای­ی رابطه هر ظرفیت با هر مســــأله را ایجاد میکنید. این هنر مدیریتی است اینکه کسی تک محور کاری را انجام دهد شدنی نیست. ■ نقـــشبهزی­ســـتیبهعن­وانســـازم­انیکه از مشـــارکته­ای مردمـــی و خیـــر جمعی برخورداراس­تچطورتعریف­شده؟

کوزهگـــر: ســــازمان بهزیســــت­ی در انجام مأموریتهای متعدد خود ســــه استراتژی مهم را تدوین کرده کــــه بهرهمندی از توان و ظرفیت عظیم مردمی و مشــــارکت آنان در حل مســــائل یکی از همین استراتژیها و اولویــــت هاســــت. هــــر چنــــد معتقــــدم در بحرانهایــ­ــی نظیــــر زلزلــــه نهادهــــا­ی مســــئول باید تــــوان و آمادگــــی الزم را برای امدادرســـ­ـانی بموقع و مؤثر داشته باشند و منتظر کمکهای مردمی نباشند. سازمان بهزیستی در همان روز اول وقوع زلزله و در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی خود، کمیته بحران تشکیل داده و همه توان خود را برای کمــــک به هموطنان آســــیب دیده بســــیج کرد که در رأس ایــــن اقدامها جلب مشــــارکت­های مــــردم از همه نقاط کشــــور بود. حوزه مشــــارکت­های مردمی سازمان همه تــــوان و تالش خود را بــــه کار گرفت تا زمینه و بستر کمکرســــا­نی به این عزیزان فراهم شــــود. الحمــــده­لل آمــــار کمکهای

اوالًًمردم مردمنشــــ­انمیدهدکه مابسیار نوع دوســــت هســــتند و دوما به بهزیســــت­ی به عنوان مهمتریــــ­ن نهاد حمایتی اعتماد دارند. به گونهای که از همان ساعات اولیه، ســــیل کمکهای مردمی از همه شهرها و استانها به ســــوی ادارات بهزیستی سرازیر شــــد و مدیران استانهای ما نیز با مدیریت و هماهنگــــ­ی خوبی ایــــن کمکها را جهت تحویلبهآسی­بدیدگانبهب­هزیستیاستا­ن کرمانشاهار­سالکردند.

اما در یک نگاه کلیتر انتظار این است که همه ســــازمان­ها، نهادها و شــــرکتها حتــــی در شــــرایط عــــادی هــــم در زمینــــه مسئولیت اجتماعی به وظیفه خود عمل کنند یا حداقل نســــبت به آسیبهایی که به افراد و جامعه وارد میکنند احســــاس مســــئولی­ت کننــــد. امــــا گویی در بســــیاری از ســــازمان­ها و شــــرکتها ایــــن حــــس مســــئولی­ت اجتماعــــ­ی غایب اســــت.مثالً همین خودروهای ما چقدر در سال کشته و معلــــول تحویل جامعــــه میدهند ولی شرکتهای خودروساز ما چقدر احساس مسئولیت میکنند؟ البته من میخواهم فراتــــر از ایــــن بحــــث نکاتی را بیــــان کنم. ببینید به نظر میرســــد ما خیلی ضعیف هســــتیم و وقتی میتوانیم بــــه توانمندی برســــیم که ضعــــف هایمــــان را بپذیریم، مثــــالً در همیــــن زلزله اخیر کرمانشــــ­اه ما روزهای اول زلزله متأسفانه حضور برخی از ســــازمان­ها را خالــــی دیدیــــم. نهادها و سازمانهایی که اتفاقاً وظیفه و مسئولیت ذاتی و سازمانیشــ­ــان حضــــور به هنگام و مؤثر است. ■ مث ًالچهسازمان­هایی؟

کوزهگر: خب نخســــتین نهادی که باید درگیراینمو­ضوعمیشدستا­دبحرانکشور و هالل احمر بود ولی متأســــفا­نه ما شــــاهد حضور به هنگام و مؤثر آنها بویژه در روزهای اول نبودیــــم. از ارتــــش و ســــپاه آمدند ولی هالل احمر چقدر حضور داشــــت؟ وظیفه ذاتی بهزیســــت­ی نیســــت که در این مسائل ورود پیدا کند ولــــی وقتی زلزله رخ میدهد ابعاد وسیعی از مســــائل اجتماعی را در بر میگیرد، ما نخســــتین ســــازمان­ی بودیم که روز دوم اولیــــن مهــــد کــــودک را در آنجــــا آماده کردیم، ســــتاد بحــــران ایجاد کردیم، نه بــــه عنوان وظیفــــه ذاتی بلکــــه بهعنوان مسئولیت اجتماعی.من هنوز اسم رئیس سازمان هالل احمر را نمیدانم؟ شنیدهام یک شخصیت دانشــــگا­هی را در رأس این ســــازمان گذاشتهاند. به نظرم برای اینگونه پســــتها بایــــد یک فــــرد اجرایی باشــــد نه دانشگاهی. باید مسئول بحران با مدیریت بحران آشــــنا باشــــد. هالل احمر سازمانی کامــــالً اجرایی اســــت نه دانشــــگا­هی.خب نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که در کشــــوری که همه ما و همه دنیا میدانند یک کشور زلزله خیز هستیم 001هزار چادر آماده نداریم.مگر در کرمانشــــ­اه چند خانه ویران شــــد؟ فــــرض کنید در یک کالنشــــه­ر زلزله رخ دهد و میلیونها خانه خراب شود آن وقت چه بایــــد بکنیم؟تازه میخواهیم کانکــــس ســــفارش بدهیم!آیــــا ایــــن نحوه مدیریت بحــــران اســــت؟ گفته شــــد برای بازســــاز­ی به آســــیب دیدگان وام پرداخت میشود.06 درصد از این مردم زلزله زده به نوعیمددجوی­بهزیستیهست­ند.آیافردی که زلزله زده اســــت و قبل از آن نیز با اندک مســــتمری بهزیســــت­ی روزگارش را ســــپری میکرد میتواند اقساط وامش را پرداخت کند؟ اشکال دوم بحث نحوه ساخت و ساز اســــت.ببینید اگر وامی کــــه میخواهند در اختیــــار زلزله زده قرار دهند حداقل به خود فــــرد داده شــــود که خودش بر کار ســــاخت خانهاشمدیر­یتکندخوباس­تچونهم هزینه ســــاخت پایین میآید و هم سرعت کار باال میرود.ولی تمام اخباری که تاکنون در خصوص ســــاخت و ساز شنیدهایم چیز متفاوت تری است از آنچه که امروز در اینجا تحت عنوان بازســــاز­ی مشارکتی شنیدیم، چون گفته میشود تمام ساخت و سازها در این مناطق زلزله زده قرار اســــت به صورت کلی در اختیار نهادها قرار گیرد. اما در بحث خیرین بهزیســــت­ی چه کــــرده؟ طی کمتر از یک مــــاه بیش از 17 میلیــــار­د تومان کمک غیر نقدی و حدود یک و نیم میلیارد کمک نقــــدی جمعآوری و بیــــش از 350 کانکس ارسال و یک آشپزخانه سیار راه اندازی شد. بیش از055 نفر نیروی متخصص پزشک و روانشناس تحت عنوان تیمهای محب هم بهصورتداوط­لبانهوباهم­اهنگیبهزیس­تی واردمنطقهش­دند. ■ خانهچندمدد­جوتخریبشد؟

کوزهگر: حدود هزار و 002ًخانه متعلق به مددجویان بهزیستی کامال تخریب شده و حدود ســــه هزار خانه هــــم نیاز به تعمیر دارد. ■ تأمین مســـکن جامعـــه هـــدف برعهده بهزیستیاست؟

کوزهگـــر: نــــه ً اصــــال،امــــا بهزیســــت­ی تالش میکند تــــا با اســــتفاد­ه از اعتبارات و صرفهجویـــ­ـی منابــــع خود و کمــــک و یاری خیرین بخشی از هزینههای ساخت را برای مددجویانتأ­مینکند. ■ نحوهمشارکت­باخیرینچگو­نهاست؟

کوزهگـــر: ما به کمک خیریــــن به مردم کانکس دادیم. ولی وقتی این اتفاق از سوی خیرین افتاد مسئوالن گفتند که ما دیگر به آن فرد کانکس نمیدهیم. گفتیم خب این را خیر داده پس شــــما معادل ریالیاش را به مددجو بدهید گفتند نه نمیشود، خب با این اوضاع مردم چطور مشارکت کنند؟ نمیشود که تنها خیرین کمک کنند و بعد امکاناتی که قرار بود به زلزله زده داده شود منتفی شود؟ ما در حد توان خودمان تالش کردیم تا خدمات ارائه دهیم.

در زمینــــه ســــاخت مســــکن نیز مــــا در خصــــوص جهــــت دهــــی خیریــــن تالش میکنیــــم، ببینید ما خیریــــن خیلی فعال و خوبــــی داریــــم کــــه میخواهنـــ­ـد کمک و مشارکت کنند به شرط اینکه آنها را دلزده نکنیم.قرار نیســــت زلزلــــه زدههــــا در ازای کمــــک خیرین از ســــایر مزایــــا و کمکهای دولتی محروم شــــوند. در بحث ساخت اگر ما بتوانیم کمکهــــای خیرین را به گونهای مدیریت کنیم کــــه به جای واریــــز مبلغ به حســــاب ســــازمان یا نهاد، مستقیم دست زلزله زده را بگیرند خوب است. ■ فکر نمیکنید اگر ایـــن اتفاق بیفتد نوعی مـــوازی کاری و عدم مدیریت یا ناهماهنگی صورتبگیرد؟

کوزهگر: اتفاقاً پیشـــنهاد ما کامالً در جهت حذفموازیکا­ریاست.مابهعنوانب­هزیستی درامرساختد­خالتنمیکنی­مبلکهبخشیا­ز نیازمالیآن­انراتأمینم­یکنیم. ■ یک نهاد مردمی یا مؤسســـه مردمنهاد برای مشـــارکت با چـــه موانعـــی روبهرو هستند؟

تقیپور: مــــن میدانــــم کــــه نهادهایی مثل بهزیستی و بنیاد مسکن نقش مهمی در حــــل و فصــــل اینگونه بحرانهــــ­ا دارند ولی خــــب همــــه جــــای دنیــــا میدانند که ســــازمان­های مردمنهاد میتوانند یک بار بزرگ و عظیمی را از دوش دولت و نهادها بردارنــــ­د، یعنی ســــازمان­های مــــردم نهاد کارها را برعهده میگیرند و نهادهای دولتی با توجــــه به تجربیات خود نظارت میکنند. خب ایــــن کار باعث کاهش هزینــــه و وقت ...و میشــــود از طرفی مردم هم از اینکه کار مردم بوســــیله خود مردم انجام میشــــود احساسخوبیپ­یدامیکنند.امروزهصحبت این اســــت که در دولت کوچکسازی اتفاق بیفتــــد ولی چیــــزی که ما میبینیــــ­م هر روز بزرگ ترو گســــترده­تر میشــــود و در نهایت خود دولت متضرر میشــــود، چــــون وقتی اتفاقهــــ­ای اینچنینـــ­ـی رخ میدهــــد همــــه انتقادها به سمت دولت است نه یک نهاد چرا؟ چون معتقدنــــ­د که نهادهای مردمی قدرتی ندارند. حرف ما این اســــت که همه نهادهایی که در خط مقدم بحران هســــتند بتوانند از ظرفیتهای ســــازمان­های مردم نهاداستفاد­هکنند.البتهحرفسا­دهوآسانی است ولی باید از ظرفیت نهادهای مردمی اســــتفاد­ه کرد کــــه بر عملکرد آنهــــا نظارت میشود.مشــــکل اساســــی ما که در مناطق زلزلهزدهحض­ورداریمساز­مانبنیادمس­کن یابهزیستین­یستچونباما­هماهنگیالز­م را انجام میدهند و ما را به نوعی از خودشان میدانند مسأله سیستم است، ولی چیزی کهمهماستای­ناستکهبودج­هسازمانها به شــــکلهای مختلف تأمین میشود ولی بودجهمؤسسا­تماوامثالم­اتوسطخیرین تأمین میشــــود که با توجــــه به اعتماد خیر اســــت که ما میشــــویم حلقه اتصال خیر و دولت.خب وقتی ما وارد منطقه میشویم، مشــــکالت و نیازها را میبینیم و بعد آنها را انتقالمیده­یمبهخیر. ■ دربحثساختو­سازورودکرد­ید؟

تقیپور: مشکل همین اســــت. وقتی ما اخبار را در خصوص ســــاخت کانکس رصد و جمع بندی میکنیم میبینیم که اگر این اتفاق بیفتد کلی کانکس از ســــوی نهادهای مختلف ساخته میشــــود و تازه چیزی هم اضافهمیآید.خباینخبربه­گوشخیرین هم میرسد، آن وقت آنها تصور میکنند که بــــا توجه به اخباری که وجــــود دارد نیازی به ساخت کانکس از ســــوی خیرین نیست در نتیجه همه اینها باعث نوعی بیاعتمادی خیرین میشود. بیاعتمادی در درجه اول به دولت برمی گردد که وعده غلط میدهد و نمیخواهد عمل کنــــد و در درجه دوم به ســــوء مدیریت...این اتفاق موجب میشود که من خیر هم هراس داشــــته باشم چراکه سرمایه اصلی ما مردم هســــتند که اگر این اعتماد از بین برود خوب نیست.

کوزهگر: دقیقاً همینطور اســــت، ما که در منطقــــه بودیم با شــــنیدن اخبــــار ضد و نقیض اعالم کردیم که کانکســــی فرستاده نشود چون تصور میکردیم دیگر نیازی به ساخت کانکس نیست و بهتر است به جای ساخت کانکس از خیرین در جهت ساخت مسکن کمک بگیریم.ولی هنوز مدیر کل ما درکرمانشاه­برایکانکسا­عالمنیازمی­کند. واقعاً ما بایــــد صبر کنیم زلزله اتفاق بیفتد بعدکانکسبس­ازیم؟ ■ گفته میشـــود خیرینی که میخواهند در ساخت مسکن مشـــارکت کنند با یکسری موانع از ســـوی بنیاد مســـکن روبهرو هستند چرا؟

تقیپـــور: خـــب چند تـــا از مؤسســـات خیریـــه آمادگـــی داشـــتند برای ســـاخت مســـکن وارد شوند ولی وقتی مســـأله را با بنیاد مســـکن در میان گذاشتند، این بنیاد اعالم کرد که شـــما ورود نکنیـــد ما همه را میســـازیم. خب با این اوضـــاع ما به خیر چه بگوییم؟ بگوییم نیاز نیســـت که همه میدانیم هست، شـــاید جاهایی به دلیل نداشتنآمار­یاوجودبدسل­یقگیمشکالت بوجود میآید. ما نمیتوانیــ­ـم یک روز به خیر بگوییم کانکس میخواهیم روز بعد بگوییم نمیخواهیم. در حال حاضر کاری که ما انجام دادیم امضای یک تفاهمنامه با بهزیســـتی اســـت که بین یک تا دوسال 001روستا مهد را تجهیز، بازسازی و...کنیم. در حال حاضر 24 مهد روســـتایی و شهری در کرمانشـــا­ه تخریب شده اســـت که قرار استباهماهن­گیبهزیستیک­ارساختاین 42مهدتوسطخ­یرینانجامش­ود.

عســـگری: من هم بــــا آقــــای تقیپور هم نظــــرم. مــــا یــــک تعــــداد کانکس بــــه همراه مبالغی پول ارسال کردیم و آماده بودیم برای مشارکت در ساخت مسکن در مناطق زلزله زده که با مشکالت اداری روبهرو شدیم. ■ برای مشـــارکت خیریـــن چـــه راهکاری پیشنهادمید­هیدتاموانع­ایجادنشود؟

علیزمانی:خبدولتیکسر­یوظیفهدر مقابل زلزله زدگان دارد که تالش میکند تا بخوبی انجام دهد، دولت جبران خسارت برای خانواده خسارت دیده نمیکند چون وظیفه جبران خسارت ندارد. ممکن است یکی 20 میلیون خسارت دیده باشد و یکی هــــم 200 میلیــــون، وظیفه دولــــت یک کار امدادی اســــت فرقی هم بــــرای او نمیکند آســــیب دیده چه کســــی باشــــد، ببینید کار امدادی یک حد و سطوحی دارد، در بحث ســــرپناه دولت میگوید آنقــــدر باید کمک کنم که در موقع اضطرار یک سر پناه داشته باشید.دردورهاسکا­نموقتهمیکس­رپناه متناسب با وضعیت داشته باشید. مثالً اگر قــــرار اســــت در یک بــــازه زمانی یک ســــاله ســــرپناه­ی بهعنوان اســــکان موقت ساخته شود باید آن سر پناه برای یک سال پاسخگو باشــــد. پوشــــش دادن خدمــــات بهصورت توزیــــع عادالنــــ­ه در بیــــن آســــیبدی­دگان سیاستدولتا­ست.

ما قرار اســــت 17 هزار خانوار را اســــکان موقــــت دهیــــم. مــــا نمیتوانیــ­ــم بــــه یک خانواده یا یک روســــتا بگوییم این روســــتا را دولــــت پوشــــش میدهــــد این روســــتا را خیرین. چرا؟ چون وظیفه دولت است که با رعایت اســــتاند­اردها آن را پوشش دهد. دولــــت باید از همــــه ظرفیتهای مردمی اســــتفاد­ه کند، حتی باید از ظرفیتهای « ان. جی. او»های خارجی هم استفاده کند. هیــــچ کــــس نمیتواند جلــــوی کمکهای مردمــــی را بگیرد بلکه باید تشــــویق کرد و بســــترها­ی الزم را فراهم کرد تا کمکهای مردمــــی صــــورت بگیــــرد. توســــعه و ساماندهی جامعه آسیبدیده مشارکتی اســــت، البته توانایــــ­ی افراد فــــرق میکند، برخی فقط میتوانند خودشان را پوشش دهند و برخی هم عالوه بر خود میتوانند به دیگران کمک کنند. ■ چطور؟

علیزمانـــ­ی: خـــب مـــا بـــا خیریـــن تفاهمنامــ­ـه امضا میکنیم تا بـــه افرادی که توانمند نیســـتند کمک کنند. معموالً 5 درصـــد از خانوادهها هســـتند که به هر دلیلی تحت پوشـــش هیچ نهاد حمایتی نرفتند خب اینها را شناســـایی میکنیم و معرفی میکنیم به خیرین. نمیشود به یک روستا کانکس رایگان دهیم و به یک روستا ندهیم. آشوب به پا میشود. نیاز که فقطکانکسنی­ست.

کوزهگر:خب اگر اینطور است که ما باید تنها دنبال وظیفه ذاتی خودمان برویم ولی به شــــرط اینکه هموطن ما ســــرپناه داشته باشد.

علیزمانی: قطعاً باید اینطور باشد. هنوز راه برای ســــاختن کانکس بســــته نیســــت. حرف ما این اســــت نبایــــد تبعیض وجود داشــــته باشــــد چــــون باعث ایجاد آســــیب میشــــود. ما اینها را تجربه کردیم و سعی میکنیم آسیب ایجاد نشود. به مورد خوبی اشــــاره شــــد و آن اینکه خانه 200 میلیونی فــــردی در اثر زلزله خراب شــــده که با هزار بدبختی آن را ســــاخته بود حاال هم با پولی که قرار اســــت دولت به او دهد مشــــکلش حل نمیشود خب اینجا باید خیرین آنها را شناســــای­ی کننــــد و آن خأل را پــــر کنند. نه فقط خانه بلکه ســــایر نیازها را، دولت کجا به ایــــن کمکها ایــــراد گرفته؟ چــــرا همه فکر میکنیــــم که یک خیر تنها باید بیاید و بگوید صفر تا 100 یک روســــتا را میخواهم بسازم.خبچهاتفاقی­میافتد؟مثلزلزله بوئین زهرا که یک روســــتا میشود زندگی اردوگاهی و یک روســــتا نه، در حالیکه نیت یکی بوده. ما تاکنون دست رد به سینه هیچ خیرینزدیم. ■ پسخیرینبای­دازچهکانال­یواردشوند؟

علیزمانـــ­ی: خیریــــن بــــه مــــا مراجعه میکننــــد، فرقــــی هــــم نمیکنــــد چقــــدر میخواهنـــ­ـد کمک کننــــد همــــه را هدایت میکنیــــم، سیاســــته­ا را، راهکارهـــ­ـا و...را میگوییم، بــــه هر حال برای هر کمکی یک راه حل وجود دارد مثالً برای اسکان موقت 12 راهکار وجود دارد ...و ■ برای خیریـــن چه فرقی میکنـــد انفرادی کمککنندیاگ­روهی؟

تقیپور: درســــت اســــت ولی بحث این اســــت که رفته رفته آســــتانه تحمــــل افراد زلزلهزده کم میشــــود ولی همــــه ما براین باوریــــم که کمک به دســــت خود شــــخص برســــد. مهمتریــــ­ن چیــــز این اســــت که به یک راهکار برســــیم. ما باید با یک سازمان هماهنگ باشیم تا اشتباهی صورت نگیرد. گفتن اینکه ما هستیم و بیایید یک خانواده را پوشش دهید درست، ولی وقتی ما برنامه راتدوینمیک­نیمبنیادمس­کنمیگویدمث­الً ما در اینجا نیاز به مشارکت نداریم، خب در این صورت ما سرمایه اجتماعی خودمان را از دست میدهیم.

علیزمانی:خب قبل از نوشتن برنامه به سراغمابیای­یدتاباهمبن­ویسیم.

نمیشـــود همـــه کمکهـــا از طریق یک سازمان مث ًال بهزیستی هماهنگ و هدایت شدهتوزیعشو­د؟

کوزهگر: اتفاقاً کار درست همین است که خیرین کمکهای خود را توســــط یک نهــــاد حمایتــــی که بهصــــورت یک NGO بزرگ عمل میکند بــــه صورت هدفمند و عادالنــــ­ه به دســــت نیازمنــــ­دان واقعی و آسیب دیدگان برسانند. بهزیستی با توجه به این شــــرایط با خیرین نشســــتی برگزار کرد که با پیشنهاد آنان قرار شد طرحی به عنوان طرح حامی مسکن زلزله زدگان به اجــــرا در بیاید که در این طرح ما صرفنظر از اینکه ســــاخت خانه چقــــدر هزینه دارد، هــــر خیر میتوانــــ­د حامی یک نفر باشــــد، بعد بــــرای آنها بــــه منظور شفافســــا­زی و ارائــــه آمار، شناســــنا­مه ایجاد شــــود و در نهایت کمکها مســــتقیم به فرد نیازمند برســــد. دوم اینکه مشارکتها را به سمت وظایف ذاتی خود سازمان سوق میدهیم مثــــالً دعوت میکنیم بیایند روســــتا مهد، اورژانــــ­س اجتماعی، شــــیرخوا­رگاه، مرکز توانبخشی و...بسازند.

عســـگری: به نظر من اگر بتوان اعتماد خیریــــن را بدســــت آورد میشــــود کارهای زیــــادی انجام داد چــــون خیرین عالقهمند هســــتند که حتماً این کمک به دست خود فرد برسد نه از کانال دیگر.

علیزمانـــ­ی: ببینیــــد دولــــت مــــا دولت توانمنــــ­دی اســــت و حداقلهــــ­ا را تأمیــــن میکند،مثلبرخیازک­شورهانیستک­هتنها متکی به کمکهای مردمی باشد. کشور ما براساس داشتههایش شاید باعث شده که خیلی به ســــمت نهادهای مردمی نرود که به نظر من خوب نیست باید بسترهای الزم برایاستفاد­هازظرفیتها­یمردمیفراه­م شود، از طرفی فرهنگ کمک کردن ترویج میشــــود. در حــــال حاضر بســــترها­ی الزم فراهمشدهاس­تولیخبهرخی­رمیتواند کمکهای خود را رصد کند.

کوزهگر: بنیاد مسکن سهمی هم از خود میگذارد یا فقط بــــه عنوان پیمانکار عمل میکند؟

علیزمانـــ­ی: ببینید بنیاد مســــکن تمام ماشین آالت خود را و هر آنچه که دارد را در اختیارمردم­آسیبدیدهمی­گذارد.

کوزهگـــر: معتقــــدم درمواقــــ­ع اضطرار دولــــت نباید متکی به کمک مردم باشــــد و باید به گونــــهای عمل کنیم که زلزلهزده جز اینکه مال و جان عزیزانش را از دســــت داده دغدغهای دیگر نداشته باشــــد. دولت باید این آمادگی را داشــــته باشد که وقتی اتفاقی میافتد تا رســــیدن کمکهای خیرین کار را جلو ببرد چون هماهنگی الزم و کافی شاید بین خیرین نباشــــد و باعث ایجاد آشفتگی شود.

علیزمانی: ببینیــــد دولت وظیفه خود را بخوبی میشناســــ­د و انجام میدهد حتی در زمان بحران، باالخره در هر شــــرایط نیاز به حداقل زمان است. ما از همه ظرفیتها اســــتفاد­ه میکنیم و سرعت را باال میبریم ولی نمیتوان معجزه کرد، ما اآلن در حال گذر از مدیریت بحران به ســــمت مدیریت ریسکهستیم.

کوزهگر: شــــما بگوییــــد ما بایــــد چند تا کانکسآماده­داشتهباشیم؟

علیزمانی: مــــا منطقهبنـــ­ـدی کردیم و نیازهایمان را شناسایی کردیم و برنامهها را اعالم کردیم ولی هنوز اتفاقی در این باره نیفتاده اســــت ما هنوز نه آنقدر پیشــــرفت کردیم که همه چیز را از قبل آماده داشــــته باشــــیم و نه آنقدر عقب هســــتیم که هیچ فکرینکردهب­اشیم.

کوزهگر: یعنــــی ما هنوزکانکــ­ــس آماده نداریــــم؟ بعد از زلزلــــه و آواربــــر­داری باید ساختکانکسر­اسفارشبدهی­م؟

علیزمانـــ­ی: داریــــم و بــــه آن مرحلــــه میرسیم ولی هنوز نرسیدیم در حال انجام ایــــن کارها هســــتیم. واقعاً ایــــران در بحث بازســــاز­ی توانمند اســــت البتــــه نمیگویم ایدهآل هستیم ولی توانمندیم. ما یکسری نقاطضعف و یکسری نقاط قوت داریم که بایدشناسای­یشود.

تقیپور: به نظر میرســــد کــــه اطالعات الزم در اختیــــار خیریــــن قــــرار نمیگیــــر­د و موجب ســــوءتفا­هم میشــــود کــــه باید این اطالعات و نیازها در اختیار جامعه خیرین همقرارگیرد،مگراینکهما­تنهابهعنوا­نیک ویترینباشی­منهچیزدیگر.

کوزهگـــر: در درجــــه اول بایــــد مدیریت بحرانکشورو­هاللاحمرتق­ویتوکارآمد­تر شود. یعنی چون به قول آقای علیزمانی ما همواره بین دو بحران هستیم باید همیشه بــــه میــــزان کافــــی چــــادر، کانکــــس و اقالم ضروری دیگر دپو شــــده داشــــته باشیم، در گام بعدی باید بستر مناسب را برای جلب وهدایتکمکه­ایمردمیفرا­همکنیم.

کوزهگر: با شنیدن اخبار اعالم کردیم که کانکسی فرستاده نشود چون تصور میکردیم دیگر نیازی به کانکس نیست علیزمانی: اعتقادی به اردوگاهساز­ی نداریم. به خاطر این اجازه می دهیم هر خانوار در خصوص معماری خانهاش، خودش تصمیم بگیرد تقیپور: به نظر میرسد که اطالعات الزم در اختیار خیرین قرار نمیگیرد و موجب سوءتفاهم میشود

 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran