Iran Newspaper

یادشان همیشه در خاطره ها می ماند

گفت و گو با خانواده های دریانوردان جان باخته در حادثه کشتی

- فریبا خان احمدی

نفتکــش ســانچی 9 روز بعــد از آتشسوزی غرق شــد. خبر کوتاه بود و بهتآور اما در کمال ناباوری سرانجام خبــر فــوت 29 خدمــه نفتکــش ایرانی تأییــد شــد و از لحظــه تأیید ایــن خبر، امیــد جایــش را بــه ناامیــدی محــض داد. حــاال بعــد از ایــن 9 روز جهنمــی دریانــورد­ان ایرانــی بــرای همیشــه در آغــوش دریا آرام گرفتهاند اما چراغ قهرمانیشان تا ابد روشن خواهد ماند.

کمتــر از یــک روز پیــش از امیــد و چشــمهای منتظــر خانوادههــ­ای ملوانــان نوشــتم؛ از اینکــه دل تــوی دلشــان نبود و منتظر خبرهای خوش بودنــد اما دیــروز بار ســنگین غبار غم باالخــره کار خــودش را کــرد و روی ســاختمان شــماره2 شــرکت نفتکش ایرانــی ســایه افکنــد. در ســاختمان شــماره دو نفتکــش ایــران همــه چیــز حال و هــوای مجلس ترحیــم را دارد. مــردم میآیند و به عزادارها تســلیت میگوینــد. مــادران و همســران زیــر لــب عزیزانشــا­ن را صــدا میکننــد. شــیونهای مادر «ســاقی فعــال» تنها بانــوی کشــتی ســانچی از اتــاق گوشــه ســمت راســت به گوش میرســد. زن گریــه میکنــد و مــدام تیــم امــداد و نجات چینی را مقصر می داند و ناسزا میگویــد: «هشــت روز عزیزانمــا­ن را صــدا کردیم؟ نوشــدارو بعــد از مرگ ســهراب چه فایــدهای برای مــا دارد؟ باورتان میشــود داماد من دو میلیون و 900 هــزار تومان حقــوق میگرفت؟ بــه مــا امیــد دادند حــاال چــه خاکی بر سرمان کنیم.»

پــدر ســاقی از آن طــرف ادامــه حرفهــای بریــده بریــده زنــش را میگیــرد و میگویــد: «بنویس دخترم عروس دریا شــد. بنویس ایــن بار دوم اســت که بخاطــر داغ فرزند به ســوگ مینشــینم. دو ســال پیش هم پســرم بخاطر افســردگی به زندگیاش پایان داد. بنویــس از اول بایــد می گفتند که خدمه جان باختهاند.»

پــدر ســاقی بــا گوشــه دســتمالش اشــک چشــمهایش را پــاک میکنــد: «ســاقی را 28 روز پیــش دیــدم همان روز حادثه هم تلفن زد. آنتن نداشــت گفــت فردا رســیدند کــره جنوبی زنگ میزنــد. ما تــا دیشــب امید داشــتیم. امیدمان قطع شد.»

کمی آنطرف پدر حســین جهانی و پــدر شــوهر «ســاقی فعــال» مــات و مبهــوت روی صندلی نشســته اســت. انــدوه در عمــق چشــمهایش نفــوذ کــرده بــا این حــال به خودش مســلط اســت و خانــواده عروســش را دلداری میدهد: «من برای قهرمانم ناراحت نیســتم. خبــر فوتشــان را صبــح از تلویزیــون شــنیدیم از اول هم پیدا بود حــدس مــیزدم جــای امیــدی بــرای زنده ماندشان نیست. تصاعد گازهای ســمی و شــدت انفجار را میدانســتم حتی به مــادرش هم گفتم خودش را برای هر خبری آماده کند.»

ملوانان، کاپیتانها، سرمهندسهای دریایــی، دریانوردهـ­ـا و همســران و فرزنــدان خدمههــای ســایر کشــتیهای ایرانــی بــرای همــدردی بــا خانوادههــ­ای نفتکــش ســانچی به ســاختمان نفتکش در خیابان آفریقا آمدهاند. آنهــا حرفهای زیــادی دارند. همســران و پدران بیشــتر این خانوادهها ماههاســت روی کشــتی در دریا هســتند. تــرس، نگرانــی و دلهــره بیشــتر از قبــل به وجودشــان چنگ زده اســت. همســر یکی از کاپیتانهای کشــتی میگوید: این خدمهها 32 نفر نبودند اینها 80 میلیون نفرنــد، چرخ اقتصــاد مملکت را همین دریانــورد­ان نفتکــش میچرخاننــ­د. همســرم روی کشــتی اســت اگــر مشــابه همیــن اتفــاق بــرای شــان بیفتــد بایــد چه کنم؟»

او در ادامــه حرفهایــش از اینکــه دریانوردی جزو مشاغل سخت نیست گالیه میکند: «مجلس هنوز تصویب نکــرده کــه دریانــورد­ی جــزو مشــاغل ســخت و زیــانآور شــود. بیشــتر ایــن خدمههــا ماهــی یک و نیم تــا 2 و نیم میلیون تومان حقوق دارند.»

کمی آنسوتر یکی از افسران دریایی میگویــد: «خانــم بنویــس چــرا رفتند جعبــه ســیاه را بیاورند چــرا جنازهها را نیاوردند. ما با چه اطمینانی دیگر روی کشــتی برویم؟ نقطه انفجــار میعانات گازی منفــی 18 درجــه اســت یعنــی در ســردترین دما منفجر میشــود چرا پرســنل ایرانی را در نیافتنــد؟ چینیها قصــور داشــته انــد. مملکــت نفــت نداشــته باشــد میخوابد. نــوک پیکان اقتصــاد کشــور ســکان نفتکش اســت. مردم باید بدانند اینها چه کسی بودند. جالب اســت بدانید افســر دوم کشــتی ماهــی3 میلیــون تومــان حقــوق میگیرد.»

یکــی دیگــر از ســرمهندسه­ای کشتی نفتکش به سختیهای تحصیل و رتبه بندی دریانوردان اشــاره میکند: خدمههــای 23 ســاله کشــتی ســانچی همگــی مــدرک لیســانس داشــتند. دانشــجوها به اصطــالح بعــد از آنکه «کدت» شــدند بــه دریــا میروند. بعد بــرای هــر کــدام از مراحل افســر دوم، افســر ســوم و افســر اول بایــد امتحــان بدهند 3 ســال بعــد با طــی دورههای ســخت روی کشــتی رتبــه میگیرنــد. بــا ایــن حــال حقوقشــان یک هشــتم همتاهــای بینالمللیش­ــان اســت. امریکاییها و اروپاییها میدانند ایران چــه دریانوردان­ــی تربیــت کــرده آنهــا قــدر ایــن خدمههــا را میداننــد چــون کار کشــتیهای ایرانی خیلی ســختتر از کشــتیهای اروپایــی اســت. دو تــا از خدمههای ســانچی نیروی پیمانکاری بودند اینها زمانی که در خشکی هستند همان حقوق یک میلیون تومانی شان را هم نمیگیرند.»

محمود سرلکی سر ملوان کشتی 58 ســال دارد و دو ســال دیگر هــم باید دریا برود:«یکیازملوان­انسانچیهمد­ورهای من در دوران جنگ بود اینها گلوگاههای مملکــت بودنــد و همتــای شــان پیــدا نمیشــود. همه خدمههــا آموزشهای الزم را دیــده بودنــد اما اتفاق نــادری رخ داد حجــم زیــاد آتشســوزی فرصــت هرعکسالعمل­ــی را از خدمــه گرفتــه است.»

این ســرملوان که 9 ماه و 6 روز دریا بوده اســت، میگوید: نفتکش سانچی خطرناکتریـ­ـن محمولــه را حمــل میکرد. آنقــدر حجم میعانات داخل نفتکــش زیاد بود که با کمترین انفجار میســوزد. آتــش فرصــت فرار نــداده

اســت. شــایعات و حرفها زیاد است یکســری میگوینــد کشــتی کریســتال یخشــکن بوده برای همین این حجم از نفتکش را صدمه زده است. عدهای هــم میگوینــد همــان موقــع برخورد منفجــر شــده و برخــی هــم میگویند کشــتی کریســتال عقب رفته و از جرقه آن سانچی منفجر شده است.»

سرلکی در پاســخ به اینکه آیا بعد از دیدن تصاویر منتشر شده از سانچی احتمال مــیداد که خدمههــا زندهاند یــا خیر؟ توضیح میدهــد: «فقط یک نقطــه از کشــتی را مطمئن بــودم امن اســت باالی ســکان ســرملوان کشــتی اتاقکــی بــود امیــد داشــتم ســرملوان خدمههــا را بــه ایــن اتاقک دو در ســه متری هدایت کند. قبالً از من پرســیده بــود بهتریــن نقطــه کشــتی بــرای پناه گرفتن در چنین مواقعی کجا هست؟»

نظــر ایــن ســرملوان دربــاره ایــن امکان که آیا خدمهها در مواقع بحران اینچنینــی میتواننــد در موتــور خانــه پنــاه بگیرنــد؟ میگویــد: «ایــن اتفــاق نمیافتاد. موتورخانه باالی 55 درجه گرمــا دارد. آن حجــم از آتــش روی ســاختمان کشــتی بــه کســی فرصــت نمــیداد 130 پلــه کوچــک فلــزی را تــا موتــور خانــه پاییــن برونــد. کشــتی موقــع حادثــه روی ums یعنی حالت

خودکار بوده به هیچ عنوان کسی بعد از ساعت کاری در موتورخانه نمیماند فقــط «واچ من»ها به محض هشــدار سریع به موتورخانه میروند.»

خانوادههــ­ای 29 خدمــه نفتکــش ســانچی حداقــل انتظــاری کــه دارنــد اینکــه پیکرهــای عزیزانشــا­ن را تحویــل بگیرنــد. هنــوز هیــچ کســی بــه آنها دربــاره تحویل اجســاد چیزی نگفتــه اســت. یکــی از ســرملوانا­ن بازنشســته کشــتی حرفهــای دیگری هــم میزنــد و ادعاهــای جدیــدی مطــرح میکنــد: «احتمالــش کمتر از یک درصد اســت. گوشــت جسدها به میلههــای آهنــی چســبیده و زیــر دریا مدفون میشوند. اگر کمک میکردند شــاید زنده میماندند. سهلانگاری از چین بود برای امدادرســا­نی همکاری مناســبی نکردنــد. 4 نفــر وارد کشــتی شــده و 5 تــا پله بــاال رفتهانــد و جعبه ســیاه را بیرون آوردهاند اما موتورخانه نرفتهانــد. موتورخانه 5 تــا در دارد. در تصاویرنگاه­کنیدپشت«بسکت»هایی که جنازههای قبلی پیدا شده در موتور خانه است تیمهای امدادی اصالً نگاه نکردند. فقط میخواستند جعبه سیاه را بیاورنــد کــه همه شــواهد مخدوش شود. برای همین هم اجازه نمیدهند با خدمه کشتی کریستال حرف بزنند.»

یکــی از کاپیتانها اهمــال چینیها را در خاموش کردن شــعلههای آتش علت جــان باختن ملوانــان میداند: «چینیهــا فقــط در ســاعت کاری آتشخوار را روشــن میکردند شب تا صبــح ســانچی جرقه میزد و شــعله ورتر میشــد. اگر شــبانهروز آتشخوار کار میکرد میشد کاری کرد.»

ذاکــر فــر ســرکاپیتا­ن در ادامــه حرفهــای ســرملوانا­ن میگویــد: اوالً اینکــه میگوینــد چــرا وزیــر تعــاون، کار و رفــاه اجتماعــی نتوانســته بــرود از خدمهچینــی بازجویــی کنــد بایــد توجــه داشــت کــه حتــی اگــر رئیــس جمهوری هم میرفت اجازه نداشت خدمههــای چینــی را بازجویــی کنــد. فقــط وکیــل شــرکتهایی کــه ایــن کشــتیها را بیمه کردهاند میتوانند از خدمهها بازجویی کنند. چینیها طبق قانون عمل کردند.

او بــا بیــان اینکــه در هیچ کــدام از مانورها پنــاه گرفتــن در موتورخانهه­ا بــه خدمــه آمــوزش داده نمیشــود، میگوید: قانون کشتی این است.

هیــچ ملوانــی نمیتوانــد صحنــه را تــرک کنــد مگــر اینکــه جــان افراد خود کشــتی در خطر باشــد این قانون جهانــی اســت. مقصــر را مــن و شــما نمیتوانیم تشخیص دهیم.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran