اندوه ملی نیازمند «سمفونی» است نه «تکنوازی»
زخــم «ســانچی» بــه درد «پالســکو» دچــار نشــود. راهــکاری کــه کارشناســان تازهتریــن «انــدوه ملــی» ارائــه میدهنــد. آنطــور کــه «دکتــر حســن عشــایری» روانشــناس اجتماعــی بــه روزنامــه ایــران میگویــد: «زمان حالل مشــکالت نیســت و زخمهــا را مرهــم نمینهــد. ایــن غــم نمیگــذرد.» کاربــران فضــای مجــازی هــم زخمهــای جمعــی در یــک ســال گذشــته را یــادآوری میکنند:«بــا پالســکو فروریختیــم و بــا ســانچی ســوختیم.» و میپرســند آیــا «پالســکو» آبــاد شــد؟ آیــا «ســرپل ذهاب» پس از زلزله قد راســت کرد؟ تا این سؤال پیش بیاید که با «اندوههای ملی» چه برخوردی باید کرد؟ عشایری میگوید:«مرگ و حوادث مرگبار در همه دنیا به سراغ جوامع بشری میآید، سونامی،آتش سوزی و زلزله.» او تأکید میکند:«انسان دشواریوظیفهاستامابایدبرخوردباحوادثرایادگرفت.درژاپنشدیدترینزلزلهها میآیداماحادثهتلخیبهدنبالآننوشتهنمیشود.»اوبرنقشانسانهادرجلوگیری از خسارت ناشی از حوادث طبیعی تأکید میکند و میگوید:«در حوادث اینچنینی نیاز بهیکهمبستگیجمعیدریکجامعهسالمداریم.»
به گفته عشایری جامعه سالم با جامعهای که دارای شکاف طبقاتی است و قشری در آن در «آستانه فقر» قرار دارند، متفاوت است. این متخصص تأکید میکند باید از حوادث و از تاریخ تجربه گرفت. او حوادثی چون پالسکو، کرمانشاه و سانچی را باعث جریحه دار شدن عواطف افکارعمومی میداند و اعتقاد دارد که بسیاری از واکنشهای اجتماعبهحوادثتلخ،ذهنی،زودگذرولفظیاست.
کاربری مینویسد:« پارسال چنین روزهایی منتظر خبری از آتشنشانهای پالسکو بودیــم و امســال ملوانان نفتکش ســانچی، ســرانجام پالســکو فروریخــت و نفتکش غرقشد؛حسخفگیبعدازخاموشیآخرینبارقههایامیدرهایماننمیکند.»
«عشایری»اندوهرابزکشدهشادیمیداندوتأکیدمیکند:«بایدفرآیندهابررسی شود. باید از حوادث یاد گرفت.» عشایری اعتقاد دارد که واکنش پر ایراد جامعه ایرانی بهحوادثبهفرهنگواجتماعبرمیگردد:«ماروزمرگیمیکنیموبعدمیگوییماین نیزبگذرد.امابایدقبولکنیمکهایننیزنمیگذرد.»
اینجامعهشناساجتماعی،اعتقادداردکهبایدازاحساساتگذرکردوهمهچیزراعلمی بررسیکرد:«علمنوراستودرحقیقتظلماترابازمیکند.»اومعتقداستکهبایدعلم رابومیکردوازخودپرسیدچراچنیناتفاقیمیافتد؟عشایریکلیدحلاندوههایجمعی رادرمغزفرهنگیواجتماعیجامعهمیداندوتأکیدمیکندبایدروحیهمسئولیتپذیری، وجدان اجتماعی و مغز فرهنگی را افزایش داد. یک روزنامهنگارهم در توئیتر مینویسد:« درباره نفتکش سانچی تا آخرین لحظه امید داشتیم که در موتورخانه و زندهاند، در پالسکو هم همین امید را داشتیم. مردمی هستیم که درباره همه چیز خودمان را تا آخرین لحظه دلداری میدهیم. این امید سودی هم دارد وقتی قرار است تا استخوان هایمان بسوزیم؟» عشایریدرتوصیفجامعهایرانیازفرهنگ«تکنوازی»سخنبهمیانمیآوردویادآوری میکند:« ما فرهنگ «ســمفونی» نداریم.» به اعتقاد او به دلیل فرهنگ تک نوازی اســت که جامعه حل مشــکل را از ســمت اســطوره ها می بیند:«همراهی ما در اتفاقات کالمی و زودگذر اســت.» او در زمان زلزله بم 19 بار به این شــهر ویران سفر کرد:«باید به جای حرف، عمل کرد.» عشایری روی همبستگی و باهم بودن تأکید میکند و میگوید:«انسان زاینده وظیفه است باید از شعار دادن دوری کرد.» عشایری تأکید میکند که رسانهها نباید از کنار حادثه تلخ سانچی بگذرند. به گفته او روزنامه نگاران و خبرنگاران باید پاسخ این سؤال را به گوشعمومبرسانندکهوضعیتدیگرکشتیهاچطوراست؟آیابازهمشاهدچنیناتفاقی خواهیمبود؟آیااینحادثهباتکنولوژیروزقابلپیشگیرینبود؟