گفتوگوی ملی فرافکنی دولتیها است دغدغه مردم گفتوگو و تعامل جناحهای سیاسی نیست
محسن کوهکن، در گفتوگو با «ایران آنالین»:
عضو بلندپایــــه جبهه پیــــروان خط امام و رهبــــری معتقــــد اســــت که در شــــرایط فعلی کشور، نه تنها نیازی به گفتوگوی ملــــی وجود ندارد بلکه طرح این مســــأله توســــط دولتیها نوعی فرافکنــــی و فرار از پاسخگوییهممیباشد.محسنکوهکن، نماینده لنجان در مجلس و از چهرههای شاخصاصولگرادربهارستاندرگفتوگو با «ایران آنالین» تأکید دارد که معتقد به گفتوگویملینیست.
٭٭٭
بعــــد از ناآرامیهای چند هفته قبل بحث گفتوگــــوی ملــــی دوبــــاره مطرح شــــد و آقای جهانگیــــری هم در هفته گذشــــته در یک ســــخنرانی به لــــزوم توجــــه به چنین اقدامی اشاره کرد. شما فکر میکنید چنین گفتوگوییچقدرضرورتدارد؟
اولازهمهبایدبهدولتیهاتوصیهکنم که به جای قرار گرفتن در جایگاه سخنران و نقــــاد و تئوریپــــرداز، برونــــد کارشــــان را درســــت انجام دهند. آقــــای جهانگیری هم باید وقتش را صرف کارهای خودش بکنــــد. بــــه هــــر حــــال ایشــــان در اقتصاد مقاومتی مســــئولیت مستقیم دارد و باید به آن کار بپردازد. درباره بحث گفتوگوی ملی که دولتیها مطرح کردند هم شاید آنهــــا خیلی میان مــــردم نیســــتند. ما که میان مردم هســــتیم، اصــــالً این موضوع که جناحهایی بنشــــینند و با هم گفتوگو کنند، مطالبه مردم نیست. مطالبه مردم مسائل اقتصادی و معیشتی است که باید به آن توجه شود.
البتــــه بــــه جــــز مســــأله اقتصــــادی، مردم دغدغههای دیگری هم قطعاً دارند. یعنی انتقادات فقط اقتصادی نیست و قسمتی هم جنبه سیاســــی، اجتماعی یا فرهنگی دارد. تخفیــــف دادن تمــــام انتقــــادات به مسأله اقتصاد آیا دست بردن در واقعیت نیست؟
انتقادات دیگری هم هست اما در کنار انتقــــادات اقتصادی خیلــــی چیز مهمی نیستند. حاال برخی میخواهند سر و صدا راه بیندازنــــد کــــه مثالً مشــــکل جامعه ما ورزشگاه نرفتن زنان و این دست مسائل اســــت. ما میگوییم اینها انحرافی است. مشــــکل کشــــور االن اقتصادی اســــت که
مسئولیت آن هم با دولت است.
آیاقبولداریدکهبرایحلهمینمشکالت اقتصادی هم باید گفتوگو شــــود؟ یعنی قسمتعمدهایازمسائلاقتصادیامروز ریشه سیاسی دارند که با گفتوگو و تبادل نظربایدحلوفصلشوند؟
نه من اعتقادی به این موضوع ندارم. االن گفتوگــــو هیــــچ معنایی در شــــرایط فعلی کشور ندارد و تأثیری در گرهگشایی نخواهد داشت. گفتوگوی ملی فرافکنی دولتیها است. مشکلی که آقای روحانی و جهانگیــــری و برخی دیگر از دولتمردان دارنــــد، این اســــت که هنوز فکــــر میکنند در دوران رقابت انتخاباتی هســــتند. االن وقــــت کار کردن و بیرون کشــــیدن کشــــور از چاه مشــــکالت اســــت. دولتمــــردان ما نباید بیایند وقت خــــود را صرف این طور تئوریپردازیهایــــی بکننــــد. ما در کشــــور قانون داریم. دولت اگر جایی به مشــــکل خورد، بیاید الیحه بدهد و پیشنهاد کند که قانون عوض شود.
ولــــی دربــــاره همین اجــــرای قانــــون هم اختالف نظرها زیاد است و تنها گفتوگو و تبادل نظر اســــت که میتوانــــد آن را رفع و رجوع کنــــد. آیا به چنین چیــــزی اعتقاد ندارید؟
نه. چه کســــی بــــا چه کســــی گفتوگو کند؟ طرفیــــن این گفتوگو چه کســــانی باید باشند؟ شــــما که از طرف دولت این ســــؤاالت را میپرسید، جواب این پرسش را دارید؟
به نظر میرســــد گفتوگوی ملی ناظر به گفتوگویبینجناحهایسیاسیباشد.
مگرمشکلکشورماجناحهایسیاسی و اختالف نظرهای سیاسی است؟
خباگرایننیست،مشکلکجاست؟
مشــــکل در ناکارآمدی اســــت. آن هم ناکارآمــــدی در اجــــرا. مــــا در بســــیاری از تصمیمگیریها مشــــکل نداریــــم. قانون خوب داریــــم. سیاســــتهای کلی تدوین شده توســــط رهبر معظم انقالب خوب و منطقی و علمی هستند اما کسی نیست کــــه اینهــــا را اجــــرا کنــــد. همیــــن اقتصاد مقاومتــــی آنچــــه درباره آن تبیین شــــده، بسیار درخشان است اما دولت به بدترین شــــکل ممکن تــــا اینجــــا آن را اجــــرا کرده اســــت. االن یک جناحی ســــر کار است که مسئولیت اجرایی دارد و قبالً برنامههایی را داده بــــود. خــــب اگر به مشــــکل خورده و این مشــــکل را رقیب ایجــــاد کرده، بیاید بگوید کجا سنگاندازی شده است.
امــــا این دســــت مســــائل را بارهــــا عنوان کردهاند.
مثالً کجا؟ یک مصداق آن را برای من بگویید.
ما مث ًال مدتهاست اختالف نظری جدی بین گروههای سیاسی کشور بر سر موضوع FATF داریمکهتااینجامانعاصلیتسهیل مراودات بانکی ما و جذب ســــرمایهگذاری خارجی بوده و این مســــتقیماً تأثیر منفی خود را بر اشــــتغالزایی و اقتصاد گذاشــــته است.آیااینطورنبوده؟
نه این طور نیست. من برای شما مثال عینی میزنم. شما بیایید در همین چند وقت اخیر مجموعــــه نطقها و تذکرهای نماینــــدگان را بررســــی کنیــــد، ببینیــــد که همه طیفها از نحوه اداره کشــــور ناراضی هســــتند و میگویند وضع باید تغییر کند. شــــما این دســــت بحثهایی که میکنید را در مباحــــث مجلــــس پیــــدا نمیکنید. بنابراینحرفیکهمیزنید،درستنیست و نوعــــی مغالطه اســــت. ما با مــــردم در تماس مستقیم هستیم و آدرسهایی را که آقایان میدهند، قبول نداریم. رئیس جمهوری و بقیه اعضای دولت مثل استاد دانشگاه میآیند باید و نباید میکنند. یک بارهمرهبرمعظمانقالباشارهمستقیم به این موضوع داشتند.
ولی مسأله دیگری هم که مطرح میشود، این اســــت که قســــمت زیادی از مســــائل کشور در حوزه اختیارات رئیس جمهوری
نیست.ً اصال چنین نیســــت. دامنه اختیارات و قــــدرت دولــــت و رئیــــس جمهــــوری خیلی زیاد اســــت. ضمن اینکه اگر رئیس جمهوری قبل از کاندیدا شــــدن ننشــــیند و قانون اساســــی و ظرفیتهــــای آن برای جایگاه رئیــــس جمهــــوری را بخواند و بر اساس آن شعار بدهد، نباید کاندیدا شود. وقتی رئیس جمهوری شــــد، مســــئولیت دارد و ایــــن بهانههــــا پذیرفتنی نیســــت. متأسفانه بعد از فوت حضرت امام تمام رؤسایجمهوریماایندستفرافکنیها را داشــــتهاند و از جمله آقای روحانی هم این طور بوده. آقای رئیس جمهوری وقتی کاندیدا شده، برای این سمت یعنی قانون اساسیراخواندهاست.دنبالتغییرقانون اساســــی هم نبوده که بگوییم آن را قبول ندارد.
این هم شــــاید خیلی پذیرفتنی نباشــــد که رئیــــس جمهوری و مقامــــات دولتی چون مسئولیت دارند، دیگر هیچ نظری ندهند. مگــــر بقیه مســــئولین در نظــــام جمهوری اســــالمی چنین اظهار نظرهایــــی ندارند کــــه برخی اصــــ ًال در حیطــــه اختیــــارات و مسئولیتهایآنهانبوده؟
من میگویم رئیــــس جمهوری وقتی میخواهد ســــخن بگوید، بایــــد به مردم امیــــد و نویــــد بدهد. بیاید بگویــــد تا اینجا این کارهــــا را کردیم و برای آینده هم باید آن کارهــــا را بکنیــــم. بعد هم بایــــد اجازه نقد برنامههایشــــان را به اساتید دانشگاه و صاحبنظران بدهند. آقایان اما اشــــتباه میکننــــد و فکــــر میکننــــد هنــــوز دوران تبلیغاتاست.
یعنی نباید دولت به موانعی که برداشتن آن خــــارج از حیطــــه اختیــــارات و توانش اســــت، اما برای کشــــور گره درست کرده، اشارهکندوبپردازد؟
آقایــــان اگر جایی مانعی دارند، اگر آن مانع در تقابل با اختیارات دستگاه اجرایی اســــت باید با صراحت بگوینــــد. اگر مانع تکالیف قانونی برای اجرا اســــت، دســــت دولــــت هم بــــرای الیحه دادن باز اســــت. مــــن فکر میکنم بهتر اســــت دولتمردان ما در حوزه مسئولیت به جای طرح سؤال پاسخگو باشــــند. مثالً پارســــال در بودجه آمدنــــد و رقمی بــــرای تملــــک دارایی در پروژههــــای عمرانــــی قــــرار دادنــــد، امروز بپرســــید چقدر از آن رقم محقق شــــده و تخصیص داده شده است.