Iran Newspaper

قیچیها برای چه به صدا در میآیند؟

- فریور خراباتی

مىگوينــد واردات قيچــى بــاال رفتــه و ايــن جــای نگرانى دارد، امــا قيمــت ارز كــه بــاال رفتــه جــای نگرانى نــدارد، ايننشــان مىدهــد كه هر بــاال رفتنى جای نگرانــى دارد، يکباالرفتن­هايى خوب است و حتى از سيب هم مفيدتر اســت، يک باال رفتنهايى خوب نيســت و در حد ســيگار و قليــان مضر اســت.اما باال رفتن داليــل خاص خودش را دارد، مثــالً بــاال رفتــن واردات قيچــى احتمــاالً بهدليل افزايــش ميــزان تقاضــا اســت. در شــرايطى كه مــا روزی حداقل 60 پروژه عمرانى افتتاح مىكنيم، هر پروژه را هم حداقل چهار مقام و مسئول بايد افتتاح كنند، لزوم تأمين قيچى حضار بيش از پيش خودش را نشــان مىدهــد. باور كنيد يک بار اندازه ُربان بيشــتر از عرض افتتاحكنند­گان بود و چند نفر آخر قيچى به دست و بىربان مانده بودند و مىخواستند حاال كه دست به قيچى شدهاند، حتماً يک چيزی را بُِبرند كه حضار صرفاً جهت اينکه قرعه كار به نامشان نخورد از محل حادثه متواری شدهاند. خالصه اين روزها شهردار رشت بدون پرداخت كپىرايت در حال تکثير است و ما هرچه نياز نداشــته باشــيم، قيچى بشــدت نياز داريم. مثالً در يکى از مناطق كشــور يــک نفــر مىرود و يک آبخوری مدرســه را افتتاح مىكند، هيأت كبدی يک اســتان بابت حضور ورزشــکارش در مسابقات به خودش تبريک مىگويد با همين فرمان پيشبرويــم تا چند وقت ديگر مدير يک ســازمان، به خودش پــس از افتتاح پروژه «عوض كردن زانويى زير سينک ظرفشويى آبدارخانه» تبريک مىگويد.

قيچــى كالً چيز خوبى اســت، بنــده تحقيق كــردهام كه اگر قيچى نبــود، يکى از خبرگزاریها­ی عريض و طويل كشور نمىتوانست سخنان مديرعامل ايرانخودرو را قيچى كند تا همه به صحبتهای ايشان بخندند. يعنى وضعيت بدين صورت اســت كه شــما يا بايد چيزی كه ما دوســت داريم را بگوييد يا قيچىتان مىكنيم. مــا قبــالً كــه قيچــى زيــاد داشــتيم كارمــان راحــت بود، بــا هرچيــز چاپى كــه حال نمىكرديم، مىقيچىايدي­م(جان؟!) داخلش، اين سالها كه از كمبود قيچى رنج مىبرديم، مجبور بوديم جملهای مانند«جان به جولز در كازينو ابراز عشــق كرد» را به«جانبهجولــ­ز در خرد كردن خيارشــوره­ای فالفلى پدرش كمک كرد» تغيير دهيم اماخوشبختا­نه االن قيچى زياد داريم، از بيخ قيچىاش مىكنيم!

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran