Iran Newspaper

آقای نویسنده و همکارش

- سپاس ریوندی

قدرت به روایت جان هاج

نیکاالی بردیایف، در مقاله خود با نام کمونیســم روســی و انقاب نوشــته اســت: «روشنفکران روســیه به این نکته نیندیشیده بودند که در صورت کسب قدرت چه چهرهای خواهند داشت. روشنفکران انقابی عادت داشتند خود را مظلوم و فاقد قدرت بشمارند.»

اگر این اصل هرمنوتیکی را مبنا قرار دهیم که هر متنی در پاســخ به ســؤالی نوشته میشود که لزوماً به تصریح به ما اعام یا خاطرنشان نشده و برای فهم متن الزم است پیش از هر کار سؤال مربوطه را پیدا کنیم، میتوان گفت «آقای نویســنده و همکارش»، اثر جان هاج نمایشــنام­های است که از تأمل در همین پرسش به وجود آمده است. در واقع چه میشد اگر حقیقتاً بولگاکف که استالین او را بــرای نوشــتن زندگینامــ­ه خــودش نامــزد کرده بود، در شــبهای مشــهور کرملیــن آن وقت، جایش را با اســتالین عوض میکرد، یکی به کار نویســندگی میرسید و دیگری به کار کشورداری؟

ایــن ســؤال ضمناً انگشــت گذاشــتن بــر یکــی از محوریتریــ­ن، اصیلترین و کهنترین مســائل فلســفه و سیاســت هم هســت، نســبت بین نظــر و عمل. مشــهور اســت که اســتالین، همچون خدایی بر فراز کوهســتان کرملین نشسته بود و فرضیاتی میبافت و ایدههایی میداد که تمام کشــور بسیج میشد تــا به قیمت جــان هم که شــده، این فرضیــات را تحقــق ببخشــند و بــه ایــن ترتیب اســتالین، تاریخــی را که روشــنفکرا­ن بــه نوشــتنش بســنده میکنند، به دســت خود میساخت! اما این هم هســت که در نمایشــنام­ه جان هاج، استالین خود، ایدههایش را از بولگاکــف میگیــرد. از ایــنرو به نظــر میآیــد کــه بولگاکفــی کــه این ایدههــا را داده براحتــی نمیتوانــد خــود را از آنها مبــرا کند، بعضاً حتی احســاس میکند باید در دفــاع از آن ایدههــا چیــزی بگوید یــا آنها را توجیه کند. این ســوی دیگر مســأله نظر و عمل اســت، یعنــی اینکه ایدههای متفکــران درباره جامعه و سیاســت و اداره آن، به چه درد میخورد، اگر مجری آنها استالین و امثال او باشند؟ طعنه بزرگتر آن اســت که استالین داســتان هاج، با خود بولگاکف، واضع اصلی ایدهها، بحث و مجادله هم میکند و سعی میکند او را متقاعد کند که تفسیر درست و ترجمان عملــی صحیــح آن ایدهها، همــان واقعیت خونبار جنایتآمیزی اســت که در بیرون به دست پلیس مخفی اتفاق میافتد.

همــه میدانند کــه بولگاکــف نمایشنامهن­ویســی ســلطنتطلب بــود که از بخــت بــد یا خوب، اســتالین آثــارش را پســندید! در حقیقت جان هــاج رندانه این تناقض تاریخی و واقعی را یک قدم فراتر برده اســت. در متن او، بولگاکف نمایشنامهن­ویسی است که استالین آثارش را کارگردانی میکند و تئاتر وحشت شوروی، قحطیها و تصفیهها و جنایتها، حاصل همین کار مشترک است.

این کتاب با ترجمه زنده یاد نازنین دیهیمی و مهدی نوری توسط نشر ماهی منتشر شده است.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran