معیار حق طلبی
به مناسبت شهادت بانوی بزرگ جهان اسالم حضرت آن هنگام که رســول خــــــــدا(ص) درحــــــال احتضار به ســر میبرد، حضــرت فاطمه(س) ســخت بیتاب بود. جمعــی علت این بیتابــی را در یک رابطه عاطفی خاصه کرده واز نوع انس و عاقــه فرزنــد به پــدر ذکرکردهاند، حال آنکــه قرائن تاریخــی و روند حوادث بعدی، دلیلی فراتر ازاین فرض، پیش رو نهاده و علت بیتابی آن حضرت را توضیح میدهد. حضرت فاطمه(س) در همان ایام با طرح پرسشی اساسی، پیرامون آینده رسالت در شرایطی که رسول خدا(ص) ازمیان مسلمانان رفته باشــد، بــه نگرانــی عمیقی توجــه میدهد کــه میتواند اصالتهای شــریعت محمدی(ص) را تحت تأثیر قراردهد.
حضــرت فاطمــه(س) ازرســول خاتــم میپرســد: «ای پــدر! بعــد از تو چه برســرما خواهد آمد؟» پیامبر نیزدر پاسخ میگوید: «به خدا سوگند، تضعیف شــدگان پــس از مــن، شــما هســتید.» آنــگاه دختــر و نزدیکانــش را بــه صبر و شــکیبایی توصیــه میفرمایــد. پیــش از ایــن پیامبراکــرم(ص) آنچــه در تــوان داشــت در معرفی جانشینان بعد از خودکوشــش نموده و نشانههای بسیاری را بــرای تشــخیص «ارزشهای معیار» برای اســتمرار «خط رســالت» برجای نهاده بود. اما سســت عنصری ووجود رســوبات جاهلی درمســلمانان مانع از پیروی آنان از نشــانههای هدایت شــد تا آنکه زمینههای رجعت بهمناســبات پیشین، یکی بعد دیگری فراهم آمد.
حضــرت فاطمــه(س) عــاوه برداشــتن نســبتی وثیــق بــا پیامبــر خاتــم و دارابــودن شــباهتهای بســیاری در «خلــق» و «خلــق» بــا پــدرش، حضــرت محمــد(ص)، بــا عبارتهــای بلنــدی همچــون،« فاطمه(س)ســرور زنــان جهــان از پیشــینیان وپســینیان، پــاره تــن، نورچشــم ومیــوه دل من »از ســوی رســول خدا(ص) توثیق و ســتوده شــده بــود. امــا بافاصله بعــد از رحلت آن حضرت(ص) مورد ســتم قرار گرفته و بجز افراد معدودی، هیچ یک از انصار ومهاجر به حمایتش برنخاستند.
ایشــان(س) در کوچههای مدینه، همان شــهری که اهالــی آن بارها وبارها شــاهد تکریمش از ســوی پیامبــر اکرم(ص)بودند، ندای «وامحمدا» ســرداد، امــا کســی فریاد دادخواهیاش را پاســخ نــداد وبه یاری او وهمســرش نیامد و تنهایش گذاشــتند. حــال آنکه اغلب اهالــی مدینه کم وبیش میدانســتند که فاطمه(س) همان یگانهای اســت که هرگاه در محرابش در پیشــگاه پروردگار میایســتد نور وجودش برای فرشــتگان آســمان جلوه گر میشــود، همانگونه که نور ســتارگان برای ســاکنان زمیــن. زهرای مرضیه(س) بعــد از پدر همواره اندوهگین بود ودلتنگ دوری پدر، در منابع تاریخی آمده اســت؛ فاطمه(س) پــس از رســول خــدا(ص) جســماش نحیف وگویــی ارکان بدنش خرد شــده و همواره غم زده و دلسوخته بود.
شــخصیت حضرت زهرا(س) واجد نشــانه حق طلبی بوده و برای عدالت طلبان دارای جذبه و کشــش خاصی اســت که آثار اجتماعی بســیاری در طول تاریخ اســام از خود برجای گذاشــته اســت. تا آنجا که سلســلهها با عنوان آن حضــرت ایجــاد و بــا عنــوان فاطمی عــرض اندام کرده اســت. هــر منصفی با مــروری کوتاه بر زندگی و رفتار حضرتــش درمی یابد که حضرت فاطمه(س) عصــاره فضائــل و چکیده ارزشــهای انســانی بوده و تبلور انســان کامل اســت. او(س) تصویــری روشــن وتأثیر گذارداشــته و سرچشــمه گفتمانهای عدالت طلبــی، ظلــم ســتیزی، حــق جویــی، آرمــان خواهــی ...و اســت. شــهادت آن حضرت تاریخ اســام را به دو بخش ســتمگران وستم ســتیزان تقسیم نموده که الهام بخش آزادگان حق طلب است.