چرامجردهامنزویمیشوند؟
بررســی زندگی اجتماعی مجردها در نظرخواهی توئیتری
«در جمعهای فامیلی اصالً آدم حسابم نمیکنند. به خاطر همین هم هست که سعی میکنم تا میتوانم در میهمانیها شـــرکت نکنم. اینجوری راحتترم. کسی هـــم کاری بـــه کارم نـــدارد. از برخوردها و نگاههایتحقیرآمیزواقعاًخستهشدهام.»
این را مرجان میگوید. 37 ساله است. دکترایباستانشناسیداردوبهعنوانمدیر در ســـازمانی مشـــغول به کار اســـت. هنوز ازدواج نکرده و دلیل انزوای اجباریاش را هم همین میداند. انزوای اجباری، همان چیزی اســـت که خیلیهـــا را مثل مرجان گوشهنشینمیکند؛آنهاییکههنوزبهقول خودشان موقعیت این را پیدا نکردهاند که ازدواجمناسبیداشتهباشند.طبعاًمرجان هم خواستگارهایی داشته اما ترجیح داده صبر کند تا آدم خودش را پیدا کند. همین چند جمله مرجـــان کافی بود تا ســـوژه را در توئیتـــر به اشـــتراک بگـــذارم. از کاربران خواستماگرتجربههاییدراینرابطهدارند آن را به اشتراک بگذارند. باید اعتراف کنم از حجم نظرات شـــگفتزده شدم. سوژه این گـــزارش دختـــران و پســـران مجردی هستند که از تجربههایشان و رابطه تجرد وانزوامیگویند.
36« سالمه، خونه و ماشین و زندگی خودمـــو دارم، کار میکنم و خیلی اوقاتم به ســـفر و گشـــت وگذار میگذرونم. آدم خیلیموفقیهستمتوکارم،ولیتوبیشتر جمعها تنها چیزی که بهم میگن اینه که ازدواج کن دیگه، یه مرد باید باشه بهش تکیهکنی.»
«من شـــغلم پروژهایه، ثابت نیســـت اما درآمدم خوبه. دوتا لیسانس و یه فوق لیســـانس دارم، نه تنها تـــو فامیل داخل آدم حسابم نمیکنند، بلکه روزی نیست که پســـرای بیـــکار و معتادشـــون رو نزنن تو ســـرمن و مامان و بابـــام و بابت مجرد بودنمتحقیرنکنند.»
«هروقت تـــوی دفتـــر اومـــدم قاطی بقیه معلمها غر بزنم، گفتن تو که خونه باباتـــی، خرجی نـــداری. یعنـــی تا خرج زندگـــی مشـــترک نـــدی آدم محســـوب نمیشی و حق حیات نداری.»
«مشـــکل برخوردهـــا فقـــط مختص دخترهانیست.منشغلموکالته.وقتیبا موکلم جلسه دارم، یه حلقه توی انگشت چپم میندازم تا فکر کنه متأهل هســـتم و بتونه روم حســـاب کنه. اینو تجربه بهم ثابت کـــرده. قبالً موکلهایی داشـــتم که وقتی میفهمیدند مجـــردم، یه جورایی دودل میشـــدن کـــه وکالتشـــون رو بهم بســـپارن یا نه؛ خصوصاً توی پروندههای خانواده.»
«ســـرکار وقت پول دادن که میشـــه، میگن تـــو که مجـــردی، پـــول میخوای چیـــکار؟ برو شـــوهر کـــن از اون پول بگیر. همیـــن ســـه روز پیش ســـرکارخانم دکتر عضـــو هیـــأت علمی بهـــم گفت شـــما مجردا خرج هم دارین مگه؟ صاحبخونه میخواد پول بگیره، مگه میگه تو مجردی کمتـــر اجاره بده؟! خونـــه مجردا مهمون نمیره؟! پول آب و برق و گاز نمیدن؟!»
«تـــوی فک و فامیل به من به چشـــم دختر خونه نگاه میشـــه اما به فالنی که ۰۲ سالشـــه و عروس شده به چشم خانم محترم. حتی تو خوشـــامدگویی و خوش و بشهـــا و دعـــوت کـــردن رســـمی برای مهمونیها و هدیـــه دادنها و غیره. خیر سرمون هم کلی درس خوندیم و مستقل زندگیمیکنیم.»
«کارشناســـی ارشـــد مهندســـی دارم با شـــغل عالـــی دولتی، ســـمت نظارت، بعد توی فامیل دختر متأهل ســـن پایین احترام بیشتری داره. تفکر الیههای درونی اجتماع با ظاهر مدرنش هزار سال فاصله داره. حتـــی در خانوادههای تحصیلکرده هـــم همینطـــوره و رقابـــت ســـر ازدواج کردنه.»
«خیلی از دوســـتام که استاد دانشگاه، کارمند عالیرتبـــه، دبیر، مدیر نهاد دولتی ...و هســـتند به خاطر مجرد موندن دچار انزوای تحمیلی از ســـمت اجتماع شدن. اونقـــدر کـــه کنایـــه شـــنیدن و مخاطـــب شـــوخیهای زننـــده و ناراحتکننـــده در این مورد قـــرار گرفتن. حتی خیلی وقتها شـــوخی هم نیســـت، واقعاً نیش زبونه و خشـــونت رفتاری و زبانـــی. حتی ممکنه اینها هم نباشـــه امـــا رفتار زیرپوســـتی، محترمترانگاشتنمتأهلهاست.»
«مـــن و پســـرخالهم همســـنیم. اون چند ســـال پیش ازدواج کرد. توی مراسم عروســـیش، شـــوهرخالهام بـــه من گفت ببیـــن اینم همســـن توئه. تو چـــرا ازدواج نمیکنی؟ پســـر خالهام خندیـــد و گفت ای بابا. این هنوز بچهاس، بزرگ نشـــده و بعد دوتایی باهم خندیدن.»
«هیـــچ کـــس به انتخـــاب مـــا احترام نمیذاره. کســـایی کـــه ازدواج کردن فکر میکنـــن همه چی رو بهتر از ما میدونن. در مورد هر مســـألهای که باهاشون بحث کنی، خودشون رو صاحب نظر میدونن. خصوصـــاً اگر در مـــورد ازدواج و مســـائل مربوط به اون باشه. خیلی راحت میگن تو که تجربـــه ازدواج رو نداری، نمیدونی من چی میگم.»
«وقتـــی میخـــوان کســـی رو بـــرای شـــغلی انتخاب کنـــن، همیشـــه اولویت با متأهلهاســـت. حاال ممکنـــه اون فرد مجرد، سرپرســـت خانواده باشـــه، اما در نهایـــت طوری به نظر میاد انـــگار که داره برای اینکه خرج تفریح کردنشـــو دربیاره، کارمیکنه.»
«نزدیک عید که میشه، عزا میگیرم. دیـــد و بازدیـــد عیـــد طاقتفرســـاترین کاریـــه که بایـــد انجامـــش داد چون همه میخوان بپرســـن چرا ازدواج نمیکنی و کلی ســـرکوفت به آدم بزنن. بعضیا هم دلســـوزی میکنن و این هـــم آدم رو آزار میده. شاید اصالً کسی خواستگار نداشته باشه، باید هی بزنن توی سرش و به روش بیارن؟! این چه کاریه آخه؟ من که ترجیح میدم جایی نرم و وقتی مهمون میاد هم خونهنباشم.»
بیشـــتر نظرهایـــی که دریافـــت کردم مشـــابه همینها بـــود کـــه در نهایت به همان انزوای اجباری اشاره میکرد. کاری با آمار ازدواج و تعداد افراد ازدواج نکرده نداریم. این آمار بارها و بارها اعالم شده. عددها ســـرجای خودشـــان، ایـــن را هم میدانیم کـــه روال طبیعـــی زندگی این اســـت که افراد در ســـن مناســـب ازدواج کنند و تشـــکیل خانواده دهنـــد. انتخاب یـــا اجبـــار، هرکس دلیلـــی بـــرای ازدواج نکردنـــش دارد. کاری بـــا ایدهآلهـــا هم نداریم. واقعیتی که وجود دارد این است که دختران و پسران مجرد باالی ۰3 سال غالباً با فشارهایی از سوی جامعه مواجه هستند و هرچه سنشـــان باالتر میرود، طبعاً فشار هم بیشتر میشود تا جایی که بعضیها به طور کامل منزوی میشوند و بعضی هم به ازدواجهایی تن میدهند که هیچ موفقیتی در آنها نیســـت و گاهی خیلی زود به شکســـت منجر میشـــود. با توجه به نظـــرات دریافتی و همچنین بـــا توجه بـــه آنچـــه در خانوادههـــا دیده میشود، فشار و بار روانی این قضیه روی زنان بیشتر است.
دکتر نیـــره توکلی، جامعه شـــناس در گفتوگوبا«ایران»دراینبارهمیگوید:«اگر بخواهیـــم به لحـــاظ جامعهشناســـی در مســـألهای ورود کنیـــم، بایـــد موضوعات جنسیتی، طبقاتی، قومیتی، فرهنگی ...و را در نظر داشته باشـــیم. در جامعه ما به لحاظ اینکه در شـــرایط مساوی، به مردها احترام بیشـــتری گذاشته میشـــود، فشار تنهایی روی زنان بیشـــتر است. در سطوح پایینتر و غیررسمی مثل خانواده هم به هرحال فرهنگ رسمی تأثیر دارد و اینکه شـــما خارج از چارچوب خانواده باشـــید، حاال یا ازدواج نکرده یا از ازدواج خارج شده باشید، مشکالت بیشتری برای زنان ایجاد میشود.
بحـــث برچســـبهای اجتماعی هم هســـت که ایـــن برچســـبها در قضاوت و پیشـــداوری آدمهـــا خیلی مؤثر اســـت. ۰5ســـال پیش میگفتند زن یا دانشـــجو اســـت یا خوشـــگل. االن هم تا حدی این تفکر وجود دارد. خیلیها این نظر را دارند که زنانی که دنبال کسب دانش در مدارج باالمیروند،حتماًشوهرپیدانکردهاند.به زنان روشـــنفکر انگ زده میشود که آنها چارچوب ندارند و هیچ چیز برایشان مهم نیست. باید با این برچسبها مبارزه کرد چون این قضیه باعث منزوی شـــدن این افراد میشود و آنها تنهایی را به در جمع بودنترجیحمیدهند.»
خودم هم خـــوب میدانم این بحث را نمیشـــود در ۰۰۲1 کلمـــه جمـــع کرد. حرفها زیاد است و میدانم بعد از چاپ ایـــن گزارش هم نظرات زیـــادی دریافت خواهـــم کـــرد که شـــاید مقدمه نوشـــتن گـــزارش بعـــدی باشـــد. این، تنهـــا طرح مسألهاست.
دختران و پسران مجرد باالی ۰3 سال غالباً با فشارهایی از سوی جامعهمواجههستند و هرچه سنشان باالتر میرود،طبعاًفشار هم بیشتر میشود تا جایی که بعضیها به طور کامل منزوی میشوند و بعضی هم به ازدواجهایی تن میدهند که هیچ موفقیتیدرآنهانیست و گاهی خیلی زود بهشکست منجرمیشود