Iran Newspaper

مدیریت بحران با عرض تسلیت

- علیرضا کاردار

اوضــاع جوری شــده که در هــر دم و بازدم، ســه تا مصیبت را رد میکنیم. یعنی نفس را که همراه با ریزگرد و سرب و بوی دود (خوشــبختان­ه در هر لحظه یک چیزی هســت که بسوزد و بــوی دودش بــه دماغمــان و خــود دودش بــه چشــممان بــرود) همیــن نفــس بــا مــواد افزودنــی را کــه تو میکشــیم، خبریکمصیبت­رامیشنویمو­بیرونکهمید­هیم،خبریک مصیبــت دیگر را. آن بدبختی ســومی کــه گفتیم هم، همان لحظهای که تو بوده منتشر شده ولی هنوز به ما نرسیده است. در چنین شرایط مصیبت تو بدبختی، باید خودمان را ورزیده کنیم تا آمادگیمان نیفتد. نه برای جلوگیری از مصیبتها، که خب کاری از دستمان برنمیآید،بلکهبایدبر­ایشنیدنخبر­هایبحرانپی­شروآمادگید­اشتهباشیمت­امثل مسئوالن غافلگیر نشویم و دست و پایمان را گم نکنیم. بههمین منظور باید بدانیم در هر اتفاق ناگواری که پیش میآید، از دفن شدن زندگی هموطنان در زیر ریزگردها و خفه شدن یک عده دیگر در آلودگی هوا گرفته، تا زلزله و سیل و سرما و تصادف و آتشسوزی و سقوط ...و هر حادثهای که فکرش را بکنیم، در روبهرویی با اخبار تمامی اینها و آنهایی که االن فراموش کردهایم یا هنوز بر سرمان نازل نشدهاند، باید چند نکته کلیدی را به یاد داشتهباشیم­تاهمغافلگی­رنشویموهمب­توانیمراحت­ترهضمشانکن­یم.

نخســتین اقدام تســلیت گفتن اســت. فرقی نمیکند ما آدم معمولی هستیم یا مسئول یا سلبریتی. ما باید تسلیت بگوییم تا نگویند الل است، دور از جان. و چه بهتر که عالوه بر تسلیت صوتی و تصویری، چند تا طرح و متن احساسی هم منتشر کنیم تا این گام را با موفقیت برداریم و فالوورها دست از سرمان بردارند. در اقدام بعدی باید شروع کنیم به کارشناسی حادثه. توجه کنید فرقی ندارد سانحه تصادف پراید و شتر باشــد، یا زلزله، آتش گرفتن کشــتی وسط دریا باشد یا سقوط هواپیما، در هر زمینهای بایــد نظر کارشناســا­نه خودمان را از دیگــران دریغ نکنیم. فراموش نکنیــد هر ایرانی یک کارشناس همه امور است. همچنین اگر مسئولیتی داریم به یاد داشته باشیم یک در میان اخبار را تکذیب و تأیید کنیم و به صورت قطره چکانی واقعیتها را به مردم بگوییــم تا چیــزی از ارزش های مدیریتیمان کم نشــود. اگر هم آدم عادی هســتیم، تــا جایــی که میتوانیم باید هر خبر راســت و دروغی را که به دســتمان یا به ذهنمان میرسد منتشرکنیمت­اانرژیمانن­یفتد،شایدیکیازآ­نهادرستازک­اردربیاید.

گام بعدی شــوخی کردن با مصیبت اســت. نه! نه برای مســخره کردن یا دســت انداختــن آن، بلکه برای نقد موضوع و دادن روحیــه به بازماندگان. بدانید هر ایرانی یک طنزپرداز هم هســت که باید در هر زمینه با هر موضوعی شــوخی کند تا نمکش را همه بچشــند. بعد از اینکه خوب تخلیه شــدیم، نوبت کمکرســانی اســت، یعنی طــوری بایــد کمــک برســانیم که عــالوه بر مســئوالن کــه از خجالــت آب میشــوند، مصیبتزدگان هم از شدت کمکهایمان بیزار شوند و التماس کنند دست از سرشان برداریم تا بتوانند نفس بکشــند. گام آخر که به نوعی مهمترین اقدام برای رویارویی با مصیبتهاســ­ت، فراموشی اســت، یعنی باید کامالً موضوع را فراموش کنیم. این طوری هم برای مسئوالن و پوستشان بهتر است و هم برای خودمان تا بتوانیم نفسی بکشــیم و خودمان را برای مصیبت بعدی آماده کنیم. بــه هرحال از قدیم گفتهاند، فراموشی کشندهترین سالح است. شاید هم کممحلی کردن یا دوست داشتن کسی که دوستت ندارد؟ یا کوتاه کردن مو؟ اصالً یادم رفت! اینم از این.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran