توپ مطالبات فرهنگیان در زمین وزیر نیست

به عنـــوان یک معلـــم ریاضیات و مـــدرس کنکور که ســـالها بنا بر تخصص و حرفه خودم از نزدیک شـــاهد انواع آسیبها در نظام آموزشی و خانوادهها زیر بار فشار روانی کنکور بودهام، سخنان بطحایی وزیر آموزش و پرورش در برنامه تلویزیونی «پیش رو» را نقطه امیدی بر تحقق آن هدفی میدانم که گرچه وزرای پیشین هم خواستار آن بودند. تـــب کنکور آنچنـــان دمای کالبد تعلیـــم وتربیت را باال برده اســـت که روح نشـــاط وحقیقت دانش محوری را قبض کرده و در کنـــار بیماریهای مزمن دیگری مثل اقتصاد محتضر آموزش پرورش و عدم تناسب مهارت آموزی و اطلـــس علمی کشـــور با بازار کار و اشـــتغال، نفسهـــای مهمترین پیکره سازندگی جامعه را به شماره انداخته است. قاطعیت در تبیین دقیق مسائل روز این دستگاه اعم از انتقاد از کم توجهی به دغدغههای معیشـــتی معلمـــان بهعنوان یک معضل جـــدی، نقد اثر تجاری شـــدن غیرعادی بخشـــهایی از آموزش و پرورش بـــر دامن زدن به اســـترس دانشآموزان، ضرورت اصالح برنامه درســـی باتوجه به نیازهای واقعـــی جامعه، نقد تمرکزگرایی شـــدید در این وزارتخانـــه، لزوم حمایت مجلس از آموزش و پرورش برای عملیاتی کردن اصالحات واقعی، پرهیز از سیاســـت زدگی، از همه مهمتر ضرورت توجه به نشـــاط و شادی وروحیه دانشآمـــوزان ابتدایی و اعالم ممنوعیت برگزاری آزمونهای تیزهوشـــان و نمونه دولتی و نهایتاً مرتبط بودن وضعیت آموزش و پرورش به سرنوشت 0۸میلیون ایرانی بازتاب مثبت گستردهای داشته است. اکنـــون توپ در زمیـــن آموزش و پـــرورش نیســـت بلکه این مردم و ســـایر اجـــزای حاکمیت و بویژه مجلس هســـتند که صراحتـــاً مورد خطاب جناب وزیر و خانواده بزرگ آموزش و پرورش میباشـــند. اخیراً مواضع قاطعانه آقـــای بطحایی دل میلیونها معلم گلهمند را شـــاد کرد و موجی از موافقت همـــکاران را ایجاد نمود که می تـــوان با تکرار ابرازچنیـــن توانمندیهایی از شکاف ستاد وصف را به حداقل رساند و یک همگرایی بینظیر برای تحول در مجموعه بزرگ آموزش و پرورش را رقم زد.وقتی وزیر ســـخن میگوید و من معلم هم حس می کنم اگر به جای ایشـــان بودم همین ســـخنان را میگفتم، بدان معنی است که وزیر ما از جنس خودمان و در بین خودمان اســـت و برای ایـــن وزارتخانه پدری می کند.این موج مثبـــت را باید تقویت کرد و رضایت میلیونها خانوادهای که فرزندانشـــان بواسطه مواضع ایشان از آسیبهای حافظه محوری و استرس رقابتی ناسالم در امان قرارگرفتند را ســـرمایهای ســـترگ دانســـت برای عزمی میلیونی در راستای اصالحات اساسی مورد نیاز. هرچند در این مسیر مخالفانی هم هستند که با هیاهو و جنجال برای حفظ این شـــرایط و تحمیل نگاه کاسبکارانه شان به سرمایههای این ملت تالش میکنند و درصدد کارشـــکنی هســـتند لیکن امید آن میرود دولت و ملت و مجلـــس و از همه مهمتر خـــود معلمان،دانشآموزان و اولیـــای آنها از طرح های اصولی و کارشناســـانه آموزش و پرورش حمایت کنند تا باالخره این مشـــکالت بزرگترین دستگاه دولتی یکبار بطور جدی با عزمی همگانی ریشه کن شود.