Iran Newspaper

مرتضوی دفتر زندان اوین را دستکاری کرد

روایت تازه «خوشوقت» از ماجرای مرگ زهرا کاظمی در گفت و گو با «ایران»

- احسان بداغی سعید مرتضوی

پرونـــده زهـــرا کاظمی 14 ســـال بعد از فوت او در زندان اوین باز هم خبرســـاز شد؛ با روایتی تازه که علی یونسی، وزیر اطالعات وقـــت در گفتوگو با «ایران» از زوایـــای فـــوت او بیان کـــرد؛ از جمله اینکـــه ســـعید مرتضـــوی پرونـــده این موضـــوع را از وزارت اطالعـــات گرفتـــه و به نیـــروی انتظامی داده بـــود. وکیل خانـــم کاظمی هـــم بـــه اعتمادآنال­ین خبر داده کـــه در همان زمان دســـتگاه قضایی بـــه دنبال بازداشـــت دو مأمور وزارت اطالعـــات بوده تـــا بدین ترتیب آنها را مقصر نشان دهد. محمدحسین خوشـــوقت، مدیـــر کل مطبوعـــات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد دولت اصالحـــات یکی از مقاماتـــی بود که در ایـــن پرونـــده حضـــور پررنگی داشـــته، کســـی که توســـط مرتضـــوی تهدید به تعقیب قضایی شده بود و گزارشهای مجلس ششـــم هم درباره این پرونده ارجاعـــات زیادی بـــه ســـخنان او دارد. خوشوقت در گفتوگو با روزنامه ایران ضمن بازگویی برخی روایتهای گفته شـــده، جزئیـــات جدیدتـــری از زوایای پنهان مانده این پرونده و تالش سعید مرتضـــوی برای رفع اتهام از خودش را توضیح داده است. به عنوان یکی از افـــراد مطلع در پرونده فوت خانـــم کاظمی، بعد از 14 ســـال از این ماجـــرا و صحبتهایی کـــه اخیراً آقای یونســـی مطرح کرده، توضیحات جدیدی دارید که ارائه کنید؟

در مورد صحبتهای آقای یونســـی من در جلســـاتی که رئیـــس جمهوری وقـــت آقـــای خاتمـــی بـــرای پیگیـــری موضـــوع قتـــل خانـــم زهـــرا کاظمـــی تشـــکیل داده بودنـــد حضور داشـــتم، چیزی که اعضای جلســـه بـــر آن اتفاق نظر داشتند، این بود که خانم کاظمی به قتل رسیده. کار ایشان در آن زمان در ایران مستقیماً به مســـئولیت شـــما مربوط میشد. آیا خانم کاظمی آن طور که آقای مرتضوی گفته، بدون مجوز مشغول فعالیت بود یا آن طور که مخالفـــان آقای مرتضوی میگوینـــد، ایشـــان مجوزهـــای الزم را کسب کرده بود؟

بله، ایشـــان با مجوز رسمی اداره کل رسانههای خارجی وزارت ارشاد مشغول فعالیت شـــد و آن مجوز را هم ما در آن زمان پـــس از اســـتعالم از مراکز قانونی مثل وزارت اطالعات به ایشـــان دادیم. همچنین رونوشتی از این مجوز در اختیار نیروی انتظامی قرار گرفت. آنجا تسریع شـــده بود ایشـــان میتواند در چارچوب مقررات و قوانین فعالیت کند. با این حساب آن عکاسی از زندان اوین که منجر به بازداشـــت خانـــم کاظمی شد، اقدامی قانونی بود یا غیرقانونی؟

بلـــه خانـــم کاظمـــی برخـــالف قوانیـــن و تابلوهایی که بـــر دیوار زندان اویـــن نصـــب شـــده، آنجـــا مشـــغول عکســـبردا­ری بود که این اقدام ایشـــان توســـط مأموران حفاظـــت اوین رصد میشـــود و توســـط مأموران بـــه داخل زنـــدان هدایت میشـــود. آنجا از خانم کاظمـــی میخواهند کـــه دوربین خود را در اختیـــار آنها قرار دهـــد. این خانم هم وقتـــی با ایـــن درخواســـت مواجه میشـــود، فیلمهـــای دوربین خـــود را نور میدهد تـــا از بین بروند. این اقدام باعث میشـــود تا ایشـــان را نگه دارند، چون احســـاس میشـــود که چرا خانم کاظمی عکسهای خود را از بین برد و شاید عکسهای دیگری هم از جاهای دیگر داشته. در گزارشهایی که شـــما داشتید، قبل و بعد از فوت خانم کاظمی آیا نشـــانی از تـــالش وی برای تصویربـــر­داری از دیگر مراکز وجود داشت؟

نـــه قبل از فـــوت خانـــم کاظمی ما چنین گزارشهایی داشتیم و نه بعد از آن مدرکی دال بر اینکه ایشان از جاهای دیگـــری که مراکز حســـاس محســـوب میشـــوند فیلمبرداری کـــرده بود. آن حلقه فیلمی هم که از بین برده شـــد، تعداد معدودی عکس داشـــت. یعنی اگر ایشان از جاهای دیگر عکاسی کرده بود میبایســـت در تحقیقات بعدی به نشـــانهها­ی آن میرســـیدی­م. از همان لحظه اول دستگیری هم خانم کاظمی در اختیـــار قـــوه قضائیه بود نـــه وزارت اطالعات. آقای یونســـی صحبتی داشت مبنی بر اینکـــه وزارت اطالعات قب ًال جاســـوس نبودن خانـــم کاظمی را تأییـــد و اعالم کرده بود. شـــما در جریان این موضوع قرار داشتید؟

بله من در جریان قـــرار گرفتم و در آن کمیته بررسی و پیگیری فوت خانم کاظمـــی هم این بحـــث مطرح و حتی مســـتندات آن هم ارائه شـــد که وزارت اطالعـــات گفته بود مـــا چیزی مبنی بر جاسوس بودن خانم کاظمی نیافتیم. منظور من این بود که آیا شما به مرجع صـــدور مجـــوز فعالیت، قبـــل از دادن مجـــوز موضـــوع را از وزارت اطالعات استعالم کرده بودید؟

بله، ما این مسأله را از وزارت سؤال کردیـــم و آنهـــا درباره فعالیـــت خانم کاظمی به ما پاســـخ مثبت دادند. این روال معمولـــی صدور مجـــوز فعالیت بـــه هر خبرنـــگار خارجی اســـت. خانم کاظمی هم فکر میکنم سفر چهارم یا پنجم خود را به ایـــران انجام داده بود که منتهی به فوتش شد. بـــا توجه به اینکـــه در آن ماجرا شـــما با آقـــای مرتضوی برخوردهایی داشـــتید و حتی تهدید شـــده بودید، جای سؤال اســـت که آقای مرتضـــوی در آن مقطع ماجرا را از چه زاویهای میدید؟

ما بعـــد از اینکه خانـــم کاظمی در بازداشـــت مضـــروب و به بیمارســـت­ان منتقل شـــده بود، تازه در جریان قضیه قرار گرفتیم، آن هم به واســـطه احضار آقـــای مرتضـــوی در چهـــارم تیـــر .82 آن زمـــان اولیـــن بـــار آقـــای مرتضوی مرا خواســـت و گفت که شـــما به قصد جاسوسی و دادن اطالعات به دشمنان بـــه این خانم مجوز فعالیـــت دادهاید، ما هـــم خانـــم کاظمـــی را بازداشـــت کردیم و ایشـــان اعتراف کرده که وصل به ســـرویس جاسوســـی انگلیس است و آمده اینجا جاسوســـی کند. همچنین مطرح کرد که ایشان اعتراف کرده این پولهایی که ســـازمان ســـیا برای ضربه زدن بـــه حکومـــت ایـــران اختصـــاص میدهـــد، از طریـــق ایشـــان توزیـــع میشده. یعنی چطور؟

ببینید صحبتهای آقای مرتضوی که مبنا نداشت، چون فاصله بازداشت تا ضربه خـــوردن خانم کاظمی حدود یـــک هفتـــه بیشـــتر نبـــوده و در چنین مـــدت کمی محال اســـت اگر کســـی به صـــورت قطعی هم جاســـوس باشـــد، اعتراف کند. آقـــای مرتضوی میگفت خانم کاظمی اعتراف کرده که پولهای سازمان سیا را از طریق چمدان به کشور میآورده و بین افراد مشخصی پخش میکرده. منظور آقای مرتضـــوی پخش پول بین چه کسانی بود؟

بیـــن اصالحطلبــ­ـان و چهرههـــای سیاسی و گروههایی مثل روزنامهنگا­ران یـــا تشـــکلهای غیردولتـــ­ی. یعنـــی میگفـــت خانـــم کاظمـــی دو اتهـــام داشته؛ یکی جاسوسی و دیگری پخش پولهای سرویسهای امنیتی خارجی. بعد هم به من گفت چون شما به این خانـــم مجـــوز دادهاید، پس شـــما هم معاونـــت در جرم جاسوســـی کردهاید و متهـــم هســـتید. بعـــد مـــن متوجـــه شدم زمانی که توســـط آقای مرتضوی احضـــارم کـــرد، زمانی بوده کـــه خانم کاظمی مضروب شـــده بود و در حالت کما در بیمارستان بود. یعنی یک هفته قبل که برای این خانم مشـــکلی ایجاد نشـــده بود، آقای مرتضوی بنـــده را به اتهام معاونـــت در جاسوســـی احضار نکـــرده بود اما زمانی ایـــن کار را کرد که خانم کاظمی به ســـرش ضربه خورده بود. ایـــن هم برای این بـــود که بنده را بـــرای همراهی با خودش تحت فشـــار بگذارد تا قضیه جمع شود. چه زمانـــی از فوت خانم کاظمی اطالع پیدا کردید و توسط چه کسی؟

توســـط خود آقـــای مرتضـــوی بود. ایشان بار دوم در تاریخ 21 تیرماه بنده را احضـــار کـــرد و اطالع داد کـــه خانم کاظمـــی فوت شـــده. آقـــای مرتضوی به من گفت خانـــم کاظمی فوت کرده و علتـــش هم ایـــن بوده که زیر دســـت بازجوهـــا­ی وزارت اطالعـــات اظهـــار کســـالت کرده، آنها ایشان را به بهداری منتقل کرده و آنجا سکته مغزی کرده. آقای مرتضوی از من خواست که این را از قول خودم در گفتوگو با ایرنا اعالم کنم. مـــن هم به دلیـــل اینکه مطمئن بـــودم ایشـــان دروغ میگویـــد، حاضر نشـــدم از قـــول خـــودم چنیـــن چیزی بگویم. گفتم ایـــن را به نقل از خودتان اعـــالم میکنم که در جـــواب گفت من زیاد از حد زیر فشـــار هستم و این فشار روی من را زیادتـــر میکند که بعد قرار شـــد این را به نقل از یک مقام قضایی اعالم کنیم. من تصمیم داشـــتم آنجا مصاحبه را بفرستم ولی بعد که بیرون آمدم تمـــاس بگیرم که این را منتشـــر نکنید. امـــا آقای مرتضـــوی زرنگتر از این حرفها بـــود و من را نگه داشـــت تـــا مصاحبه منتشـــر شـــود. البتـــه بعد از انتشـــار وقتی داشـــتم میرفتـــم، باز هـــم بنده را تهدید کرد کـــه برو دعا کن چیزی اثبات نشـــود چون پای شما هم گیر است. بعد از اینها نوع مواجهه آقای مرتضوی با شـــما چطور بود و چقدر فشارها ادامه یافت؟

من آن جلســـه اول بار نخســـتی بود با آقای مرتضوی مالقـــات کرده بودم. برخـــورد دوم من هم 21 تیرمـــاه بود و بعـــد از آن هم دیگر آقـــای مرتضوی را ندیدم اما بعد که ایشـــان در نامهای به آقـــای کروبـــی اظهـــار دروغ و کذب کرد و گفت ایـــن مصاحبه را خوشـــوقت به خواســـت خودش انجـــام داد. بعد من هـــم نامهای بـــه آقای کروبی نوشـــتم و در آن حقیقـــت را افشـــا کـــردم. بعد از آن نامه که من منتشـــر کردم، حدود دو یا ســـه هفته بعد آقای مرتضوی من را در حاشـــیه یک مراسم مذهبی دید و از من خواهش کرد که شما دیگر راجع به من مطلبی مطرح نکنید. من هم گفتم که نمیخواســـ­تم مســـأله را علنی کنم اما وقتی شـــما رســـماً اظهارات کذب را مطرح میکنید، نمیتوانم سکوت کنم. شما در جریان پیگیریها بودید و یکی از افراد مطلع در این زمینه هستید. چه شد که این پرونده به سرانجام نرسید و االن بعد از 14 ســـال باید بخـــش جدیدی از پرونده افشا شـــود؟ ناگفتههایی که االن میشنویم، در این مدت کجا بودند؟

هیـــأت تحقیقی که از ســـوی رئیس جمهـــوری وقت تعیین شـــد، بـــه این جمعبنـــدی رســـید که خانـــم کاظمی در اختیـــار وزارت اطالعـــات نبـــوده. ظاهـــراً ایشـــان را اعـــزام کـــرده بودند بـــرای بازجویـــی بـــه بیـــرون از اویـــن و خانـــم کاظمی هم آنجـــا میگوید من هیـــچ حرفـــی نمیزنم مگر بـــا حضور ســـفیر کانـــادا در ایران. آنهـــا هم وقتی میبینند ایشـــان چنین اصـــراری دارد، میگویند مانعی نیســـت و به ســـفارت کانادا میرویم. خانـــم کاظمی هم که چشم بند داشـــته و جایی را نمیدیده اســـت. به جای ســـفارت کانادا ایشـــان را به زنـــدان اویـــن برمیگردانن­د. آنجا وقتی که پیاده میشـــود، صدای فردی را میشـــنود که متوجه میشـــود همان فردی است که شب اول بازداشت با او برخورد کـــرده بوده، بنابراین میفهمد که او را فریـــب دادهاند و به زندان اوین آوردهاند. خیلی ناراحت میشود و سر و صـــدا میکند. ظاهراً همان فرد وقتی این وضعیـــت را میبیند، یک ســـیلی بـــه خانم کاظمی میزند و ایشـــان هم تعادل خـــود را از دســـت میدهد و به زمین میافتد و سرش به جدول جوی آب داخـــل زنـــدان اوین میخـــورد. که همین مســـأله زمینهســـا­ز فوت ایشان میشـــود. ایـــن ضربه باعث شـــده بود که ســـر ایشان بشـــکند و خون آرام آرام وارد مغـــزش بشـــود. بـــر اثر ایـــن ابتدا حال خانم کاظمی وخیم میشـــود که ایشـــان را به مرکز درمانی نمیبرند و با تأخیـــر نهایتاً این کار را میکنند که بعد از انتقال به کما میرود و بعد از 17 روز هم فوت میکند. در همان زمان فرزند ایشـــان وکیلی گرفت تـــا این موضوع را با یک شـــکایت پیگیری کند کـــه نهایتاً هم کسی نفهمید شکایت فرزند خانم کاظمی به کجا رسید. اینکه قرار بوده دو نفر از نیروهای وزارت اطالعات در این قضیه دستگیر شوند تا تقصیر به گردن وزارت اطالعات بیفتد، چقدر صحت دارد؟ آیـــا در جریان این هستید؟

من در جریان جزئیات این موضوع نیســـتم و فقـــط همیـــن چیزهایـــی که هســـت را شـــنیدهام. اما آقای یونســـی بعـــد از اینکه مـــن آن نامـــه را به آقای کروبی نوشـــتم، جایی من را دید و بعد از یک تشـــکر سنگین خصوصی به من مسائلی گفت. از جمله اینکه در زندان یک دفتری موســـوم به «وقعه» هست که زندانی هر کاری کـــه انجام میدهد و هـــر جایی که برده میشـــود، در آن با جزئیـــات ثبت میگردد. آقای یونســـی میگفت که دادســـتان­ی وقت رفته بود و حتی دفتـــر وقعه را دســـتکاری کرده بـــود کـــه موضـــوع را بیندازنـــ­د گـــردن وزارت اطالعـــات. البته بـــه دلیل اینکه مسئولین وزارت اطالعات قبلتر از آن دفتر وقعه کپی گرفته بودند، این ترفند خنثی شده بود.

سخنان آقای یونسی درست است. من در جریان قرار گرفتم و در کمیته بررسی و پیگیری فوت خانم کاظمی هم این بحث مطرح و حتی مستندات آن هم ارائه شد که وزارت اطالعات گفته بود ما چیزی مبنی بر جاسوس بودن خانم کاظمی نیافتیم

 ??  ?? محمدحسین خوشوقت
محمدحسین خوشوقت
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran