Iran Newspaper

خصوصیسازی یا اشتغال زدایی؟

- دکتر احسان مردوخ روحانی کارشناس رفاه اجتماعی

این روزها باتکلیفی و سردرگمی در میان کارکنـــان علمی کاربردی مـــوج میزند. با پروسه خصوصی شـــدن، آینده این مراکز و نیز آینـــده کاری کارکنان قراردادیاش در هالهای از ابهـــام قرار گرفته و هیچ معلوم نیســـت مراکزی که قرار اســـت خصوصی شوندچهآیند­هکاریرابرا­یکارکنانفع­لی خود رقم بزنند. بســـیاری از مراکز علمی - کاربردی کشور که دولتی هستند و اجارهای بابت ســـاختمان و برخی لـــوازم بهدولت نمیپردازند نیز تاکنون به زحمت ســـر پا ماندهانـــ­د و به حیات خود ادامه میدهند. اینمراکزنه­تنهاهزینها­یبردولتتحم­یل نمیکنند کـــه 15 درصد شـــهریه خـــود را هم به حســـاب دولـــت واریـــز میکنند. با این حساب خصوصی شدن آنها همان و تعطیلشدنشا­نهمهمان.

پیشازایننی­زبنابهدالی­لمتعدد،قرار بر اصاح و تقویت مراکز علمی - کاربردی بود. اما این موضوع بهمعنای نفی فلسفه وجودی آن نیست. همان طور که میدانید آموزشهایتئ­وریکصرفوبی­کاریباالی دانش آموختگان دانشـــگاه­ی و نیز تجربه موفق کشـــورهای غربی در کاهش بیکاری بر محور توســـعه آموزشهای کاربردی در دانشـــگاه­هایی با همین رســـالت، موجب تولد دانشـــگاه­های علمی – کاربردی شد و هماکنون الزم اســـت توجه ویژهای به آن شود.

بهانهکیفیت­پایینآموزش­یامتقاضی کم آن به نسبت ظرفیت، برای خصوصی کردن ایـــن مراکز، اگرچه خالـــی از منطق نیست ولی مختص به این نوع از دانشگاه نیســـت. حتـــی دانشـــگاه­های دولتی نیز بهعنـــوان قدیمیتریــ­ـن و بهتریـــن نـــوع دانشـــگاه تئوریک در کشور، با این معضل دستبهگریبا­نند.

امروزدلیلا­صلیبرایورو­دبهدانشگاه، یافتنکاراس­توباافزایش­مدرکازدیپل­م تا کارشناســـ­ی ارشـــد، شـــانس یافتـــن کار کاهشیافتهو­شکلغالببیک­اری،بیکاری دانشگاهرفت­ههایجواناس­ت.مطابقآمار سرشماری 85 از این سال تا به امروز شکل اصلی بیکاری، بیـــکاری دانشآموختگ­ان دانشگاهی است و الگوی باسواد دارای کار و بیسوادبیکا­رازبینرفته­است.

موضـــوع رســـاله دکتـــرای بنـــده سیاستگذاری آموزش عالی پس از انقاب اســـامی اســـت و بهعنوان یک کارشناس در این زمینـــه میتوانم بگویـــم واقعیت آن اســـت که اگـــر با دیدگاهـــی تاریخی به سیاســـتگذ­اری آموزش عالـــی نگاه کنیم، مشـــکل آموزش عالی ما توســـعه سریع و بدون کیفیت دانشگاهی است که امروز به نقطه اوج بحران خود رسیده است. در این رشد شـــتابان، تناسب رشته و نوع آموزش بـــا بـــازار کار و البته اســـتعداد­یابی جوانان به فراموشی سپرده میشـــود. درحالی که تعداد دانشـــگاه­های ما از کشـــور چین نیز بیشتراستود­راینمیانمه­ارتوکیفیت، حلقه مفقوده سیاستگذاری آموزش عالی ما اســـت؛ چه دانشـــگاه دولتی چـــه آزاد و چه غیـــر انتفاعی و چه پیام نور یا علمی - کاربردی.همهاینهابه­یکاندازهاز­تنگنای کیفیت پایین و ظرفیت مازاد رنج میبرند و منحصر کردن این موضوع به دانشـــگاه علمی-کاربردیقضا­وتیناعادال­نهاست.

اتفاقاً بر اساس رسالت تعریف شده و نیاز بازار کار، اگر نوعی از دانشگاه را بتوانیم متناســـب برای توســـعه درنظـــر بگیریم، دانشـــگاه علمـــی - کاربردی اســـت که با اصـــاح در ســـاختار آن و ارتقـــای کیفیت آموزش آن میتواند این نقش را بهتر ایفا کند. از سوی دیگر خصوصیسازی باید بر اســـاس رقابت واقعـــی بخش خصوصی انجام گیرد. درحالی که در کشور ما، بخش خصوصیضعیفا­ستودرعملرق­ابتی هم شکل نمیگیرد، اما حتی اگر بپذیریم که خصوصیسازی شتابان کنونی درست و تنهـــا راه بـــاز کردن گره این مراکز اســـت، پرسشبنیادی­نیکهاینمدت­بهفراموشی ســـپرده شـــده و باید به آن پاســـخ داد این اســـت کـــه سرنوشـــت کاری کارکنانـــ­ی که سالها در مرکز یا مؤسسهای مثل دانشگاه علمی – کاربردی مشغول به کار بودهاند و حاال تعدیل و بیکاری تهدیدشان میکند، چیست؟

اگردرشهرها­ییمانندمشه­د،اصفهان، شـــیراز، تهران، کرمان، همـــدان یا قزوین خصوصی کـــردن مراکز علمی - کاربردی دولتی مانعی بـــرای کار کارکنان این مراکز ایجاد نمیکنـــد، در بقیه شـــهرهای ایران بویـــژه در مناطـــق محـــروم و شـــهرهایی همچون سنندج، زاهدان، ایام، کرمانشاه، خرم آبـــاد ...و خصوصی کـــردن معنایی جز تعطیلـــی ندارد؛ نه قـــدرت خرید و نه جمعیتاینشه­رها،اجازهفعالی­تبخش خصوصی را نمیدهد. در همه کشورهای جهان، دولتها پس از خصوصیســـا­زی، چترهـــای حمایتـــی را بـــرای نیروهایی که پیـــش از خصوصیســـا­زی در بخشهای دولتیفعالب­ودهانددرنظ­رگرفتهاندو­باید منتظر بـــود و دید که آیا در ایران نیز چنین خواهد بود یـــا عماً خصوصیســـا­زی به معنای رهاشدگی است. حداقل در وزارت رفاه که بزرگترین وزارتخانه کشـــور است و ســـازمان بهزیســـتی، تأمین اجتماعی، صندوق بازنشســـت­گی و معاونتهای کار، رفـــاه و تعاون کـــه زیر نظر ایـــن وزارتخانه هســـتند میتوان نیروهای کنونی را به کار گماشت،بهعنوانمثا­لمیتوانمؤس­ساتی مطالعاتی یا پژوهشـــی، مانند کشورهای غربـــی در حوزه رفاه اجتماعی پدید آورد و نیروهای این مراکز را آنجا مشـــغول به کار کرد،بویژهاینکه­نیازبهمطال­عهوپژوهشبا توجه به مشکات حاد کشور در حوزههایی همچون بازنشســـت­گی، تأمین اجتماعی، بیکاری ...و اساسی و جدی است.

اگر در شهرهایی مانند مشهد، اصفهان، شیراز و تهران، خصوصی شدن مراکز علمی ـ کاربردی دولتی مانعی برای کار کارکنان این مراکز ایجاد نمیکند، در بقیه شهرهای ایران بویژه در مناطق محروم، خصوصی کردن معنایی جز تعطیلی ندارد

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran