Iran Newspaper

مهارتهای پزشکی مانی اسناد تاریخی از مهارت های پزشکی مانی ، رهبر آیین مانوی حکایت دارند

-

مانی بر اســـاس روایات به ســـال 216 یـــا 217 میـــالدی در خانـــواده­ای از تبـــار شـــهریارا­ن اشـــکانی و مقیم بابل به دنیا آمد. هر چند او از کودکی بواسطه پدرش به نام فاتـــک با آیین مغتســـله پرورش یافـــت، امـــا در ســـالهای 228 و 229 میالدی بـــا ادعـــای الهامات الهـــی و در نهایت بـــه ســـالهای 240 و 241 میالدی مذهب جدیدی را اعـــالم نمود. تعالیم مانـــی آمیختهای از همه ادیان شـــناخته شـــده دنیـــای آن روز بود، بـــه گونهای که عرفان زرتشتی، تثلیث مسیحی، تناسخ بودایی، زهد و دنیاگریـــ­زی ماندایی را در بـــر میگرفت. ایـــن اندیشـــمن­د در تاریخ اجتماعـــی ایران بـــه ســـبب آوردن دین معـــروف بـــه مانـــوی و بهکارگیـــ­ری هنر نقاشی و تصویرگری به مثابه ابزاری برای تشریح آموزههایش اشتهار دارد. حکیم ابوالقاسم فردوســـی درباره آمدن مانی و دعوی پیغمبری او گفته است: بیامد یکی مرد گویا ز چین که چون او مصور نبیند زمین بدان چرب دستی رسیده به کام یکی پر منش مرد، مانی به نام به صورتگری گفت پیغمبرم ز دین آوران جهان برترم هرچند فردوســـی مانی را اهل چین میدانـــد، اما به برتری او در هنر نقاشـــی و تصویرگـــر­ی اذعـــان دارد، همینطـــور بیـــان میکند کـــه مانی ادعـــای برتری بر همه دین آوران جهان آن روز را داشـــت. اما بر اســـاس منابع دعوت مانی در آغاز بـــا مخالفتهایی مواجه شـــده اســـت و بدین ســـبب او با ســـفر به ســـرزمینه­ای دیگر و فرســـتادن ســـفیر بـــه اقصی نقاط دنیـــا در صـــدد برآمد تا آییـــن جدیدش را گســـترش دهد. بیشـــک مانـــی در این مســـیر در عرصههای گوناگـــون علمی و معرفتی کســـب تجربه نمـــوده و از اینکه حکیم ابوالقاســ­ـم فردوســـی او را برآمده از چیـــن میداند، جای تعجب نیســـت، چراکه مانی در مدت زمان ســـیر و سلوک در دنیای شـــناخته شـــده آن روز و دعوت به آیینی که بر مبنای ریاضـــت و دوری از خواستههای مادی و رد گرایشهای قومی و قبیلهای بود، بسیار به آداب و رسوم ملل دیگر عادت کرده باشـــد. مانـــی در یکی از کتابهایش بـــه نام کتاب کفاالیا میگوید که در عهد ســـلطنت اردشیر اول ساسانی ‪224 -241‬ میـــالدی به هند و چین ســـفر و مـــردم را بـــه دین خویش دعـــوت کرده است. بر اســـاس دادههای کفاالیا بهنظر میآید که مانی بهســـبب برخـــوردا­ری از دانش پزشکی و درمان مورد توجه شاپور اول ‪241 -272‬ میالدی، مهر شـــاه و پیروز پسران اردشیر اول بنیانگذار شاهنشاهی ساســـانی قرار گرفته است. بهنظر میآید پیـــش از آشـــنایی شـــاپور اول بـــا مانـــی، برادرانش مهر شـــاه حاکم ایالت میشان و پیـــروز به او گرویده بودند. یکی از روایات مانویـــه حکایـــت مالقـــات مهرشـــاه را با مانی بدین گونه بیان میکند که مهر شاه دشمن رسول خدا یعنی مانی بود، باغی بسیار باشـــکوه داشـــت. روزی که مانی به مالقاتش رفته بود، مهرشاه از او پرسید آیا در بهشتی که تو میخوانی باغی مانند باغ من هست؟ آنگاه مانی بهقدرت خویش بهشـــت نور را با همه ایزدان و موجودات ربانی و همه سعادت و بهجت جنانی بر وی هویدا کرد. در این مدت شاهزاده برای سه ساعت بیهوش شد. پس مانی دستی بر ســـر او نهاد و مهرشـــاه بههـــوش آمد و بدین گونه این شاهزاده ساسانی به مانی ایمـــان آورد. بنـــا بهگزارش ابـــن ندیم در کتاب الفهرســـت، مانی از طریق شاهزاده فیروز برادر شـــاپور اول به دربار ساســـانی راه یافتـــه اســـت و در جـــای دیگـــر از قول مانویان میگوید که مانی در روز به تخت نشستن شـــاپور پسر اردشـــیر تاج را بر سر او گذاشـــت. به نظر میآید شاپور در آغاز به ســـبب برقراری اتحاد دینی و فرهنگی در قلمرو وســـیعش که از شرق به کوشان و در غرب تا انطاکیه وســـعت داشـــت، به مانی و پیروانش آزادی و اجازه تبلیغ داده باشد، چراکه قلمرو شاهنشاهی ساسانی از شـــرق تا غرب به ترتیب محل سکونت پیروان بودا، زرتشت و مسیح بود. از طرفی آموزههایما­نیتلفیقیاز­عرفانزرتشت­ی، تثلیث مســـیحی، تناســـخ بودایی، زهد و دنیاگریزی ماندایی بود، اما به مرور زمان آیین مانـــوی به خاطر بدبینـــی به جهان مادی و تبلیغ ریاضت نتوانست انتظارات شـــاپور اول را برآورده نمایـــد. لذا به مرور زمان در زمان جانشـــینا­ن شاپور آنچه که در محدوده شاهنشـــاه­ی ساســـانی برای مانی اتفـــاق افتاد، این بـــود که روحانیت متعصب آن دوره هیچگاه روی خوش به مانی و دین مانوی نشان نداد.با بهقدرت رســـیدن بهـــرام اول 273-276 میالدی دامنه فعالیت او محدود شد، در نهایت به ســـال 276 میالدی متهم به بدعت شد و پس از چندی در زندان کشته شد. بهدنبال مرگ مانی، پیروان او تحت تعقیب و آزار شـــدید قرار گرفتند، به گونهای که دوازده هزار راهب مانوی کشـــته شدند. اما آنچه تحت عنوان معرفت مانی و پیروانش در عرصه پزشـــکی مد نظر این گفتار است، با دستاوردهای زرتشـــتیا­ن در حوزه طب و درمان گری چندان تفاوتی نداشـــت. از طرفی مسافرتهای مانی در هند و چین ســـبب آشـــنایی او با طب هنـــدی، چینی و بودایـــی شـــد. مانـــی و پیروانـــش نیز در معالجـــه بیمـــاران از کارد، گیاهان طبی و اوراد مقدس اســـتفاده میکردند، در نظر مانی هـــم ماننـــد زرتشـــتیا­ن کالم یعنی دعاها و اوراد مذهبی بهترین وسیله برای دفع دیوها و اهریمنـــا­ن بهعنوان عامالن بیمـــاری بودهاند. دعاهـــا و اوراد مذهبی همواره با موســـیقی و ریتم خاصی همراه بودهاند و پژوهشهـــا­ی امروزی بر نقش موســـیقی در درمان برخـــی از بیماریها اتفاق دارنـــد. نکتهای که در این باب قابل تأمل اســـت، آثار منظوم به دســـت آمده از صومعههـــا­ی ویران هســـتند. میتوان استنباط نمود که مانی از موسیقی کالمش بـــرای درمان بیمـــاران اســـتفاده میکرد، حتی موســـیقی و آوازهـــای مقدس بویژه مزامیر(جمعمزمار،نایهاودفها­یاسرود و آواز نیکـــو) در مراســـم عبـــادی مانویان سهم بســـیار عمدهای داشت و دعاهایی که تک خوان میخوانـــد، افراد حاضر در مجلس دســـته جمعی تکرار میکردند. بیشک موسیقی درمانی بیشتر در درمان بیماریهای روحی و تلقین مثبت کاربرد بیشتری داشـــته اســـت و اصطالح منثره پزشکان در دوره ساسانی با روان شناسان امـــروزی از لحـــاظ کارکرد قرابـــت دارند. ادیـــان ایرانـــی از جملـــه مانویت موجب انتقـــال دســـتاورد­های پزشـــکی، دارویی و باورهـــای بهداشـــتی به ســـرزمینه­ای دیگر چون چین شـــدند. بر اساس شواهد تاریخی و باســـتان شناســـی، از سده نهم پیش از میالد، ارتباطی مستقیم بین ایران و چیـــن برقرار بـــوده و طرفین از فرهنگ، هنر و فنون همدیگر بهره بردهاند. راههای ارتباطی مانند جاده ابریشم یکی از عوامل مهم انتقال دستاوردهای تمدنی شرق به غرب بوده است. عالوه بر این، ایران زادگاه ادیان زرتشتی و مانوی اســـت، این ادیان بویژه مانویـــت در طی مبـــادالت تجاری و روابط بیـــن ایران و ممالـــک همجوار از مرزهـــا گذر و در ســـایر ممالک به رشـــد و شکوفاییرسی­دند.بنابراین،بهسبباینکه در ادیان ایرانی فرهنگ بهداشتی درمانی و دستاوردهای پزشکی ایرانیان نهفته بود، اشـــاعه ادیان ایرانی مانند مانویت باعث تأثیرپذیــ­ـری متقابـــل ایران و ســـایر ملل باستانی در حوزه علم پزشکی بود.

آنچه که در این گفتار اهمیت دارد این اســـت که مانی در دربار ساسانی به سبب مهارت در درمان گری پذیرفته شده بود و حتی خود را بهعنوان پزشکی از بابل زمین معرفی کرد. بعد از اعدام مانی و سرکوب مانویـــان در ایران، بســـیاری از پیروان این آیین که همانند مانی در پزشکی مهارت داشتند، در گســـترش پزشکی در ممالک مشرق زمین سهم زیادی داشتند. در واقع در بین ایـــن افراد که تا چین نفوذ و موفق به رســـمیت بخشیدن به دین مانویت در میان اویغورها شـــدند، پزشـــکان ماهری وجود داشتند که از مهارت در درمان گری برای نفوذ میان مردم و صاحب منصبان بهره میبردند. به عبارتی میتوان گفت مانویان پزشکی ایرانی را نیز در کنار علوم ریاضی و ســـتاره شناســـی به چین منتقل کردهانـــد. در واقع ادیـــان در کنار تحوالت اجتماعی و سیاســـی که ایجاد میکردند، همـــواره ســـبب و بســـتر نقـــل و انتقاالت علمی در میان ملل و تمدنها بودهاند.

آموزههـــا­ی ایرانـــی بـــا درمـــان گری و طبابـــت پیوند دارنـــد و هم اینکـــه منابع مختلـــف تاریخـــی شـــناخت باورمندان زرتشتی را از گیاهان دارویی تأیید کردهاند، به گونـــهای کـــه مورخان رومـــی مباحث متعـــددی را بـــه دانـــش مغـــان دربـــاره خواص درمانی گیاهان دارویی اختصاص دادهاند. در بیـــن این آموزههـــا­ی ایرانی، اعتقاد بهعناصر مقـــدس در طب چینی نقش مهمی ایفا میکنـــد. پنج عنصری کـــه در باور ایرانیهـــ­ا به نـــام اورت (ارت، اردیبهشـــ­ت)، هروتات (خرداد)، ارمئتی (ســـپندارم­ذ، اسپند)، خشـــثر (شهریور) و امورتتات (امرداد) خوانده شـــدهاند، نزد چینیهـــا آتش، آب، زمیـــن، طال و چوب هســـتند. این توضیح ضرورت دارد که در باور ایرانیها اردیبهشـــ­ت موکل بر آتش، شهریور موکل بر فلزات، سپندارمذ موکل بر زمیـــن، خرداد مـــوکل بـــر آب و مرداد موکل بر گیاهان هستند. نزد مانویان نیز که بســـیاری از باورهای ایرانیان کهن را حفظ کرده بودند، پنج عنصر وجود داشت، آنان در واقع کیهان و حتی وجود آدمی را در اثر آمیختگی و در کنار یکدیگر قرار گرفتن این پنجعنصرفرض­میکردند،امشاسپندان­ی مانند اردیبهشت، خرداد و غیره را نماینده وموکلاینعن­اصرمقدسمید­انستند.به عبارت دیگر مانویان منظم بودن هستی و تندرستی وجود آدمی را در نتیجه تعادل این نیروها و هماهنگی آنها میپنداشتند، زیرا شدت و کاستی هر یک از این نیروها در بدن سبب پیدایش نوعی بیماری میشد. چینیها نیز این باورها را بیشـــتر از طریق مانویان دریافت کرده بودند و به پیروی از آنان پنج عنصر مقدس را سر منشأ هستی و آدمی میپنداشـــ­تند. بدین گونه که پنج عنصر آب، آتش، هوا، چوب و فلز به پنج احشـــاء آدمی بستگی دارند، یعنی بر این باور بودند که کلیه از آب، قلب از آتش، ریه از فلز، طحال از خاک و کبد از چوب است. بر اساس این باور پیوند تنگاتنگی بین تن آدمی و گیتی برقرار اســـت و این اندیشـــه بهطور دقیق همان اندیشه ایرانی هست که در دین گوید تن مردمان بســـان گیتی و هر عنصـــری در وجود آدمی از عنصری همانند آن در طبیعت آمده است. بدین ترتیب در راســـتای باور چینیها، میتوان بهویژگی نظام پزشـــکی ایرانیها اشـــاره داشـــت که باور به شـــباهت دنیـــا (عالم کبیر) و تن آدمی (عالم صغیر) داشـــتند. بر اســـاس این تصور تن انســـان متناسب با بخشهایی از جنبههای عالم هســـتی اســـت، به گونهای که هفت ترکیب جهان مادی (عالم کبیر) که عبارت از آتش، آب، خاک، فلزات، گیاهان، حیوانات و انسان با ترکیبات بدن آدمی چون مغز استخوان، خون، رگ و پی، اســـتخوان، گوشت، مو و مغز مطابق هستند. در واقع باور ایرانیان به عناصر مقـــدس و تأثیر آنها در زندگی و تأثیرپذیــ­ـری آدمـــی از ایـــن عناصر که از اعتقـــادا­ت بنیـــادی دین مزدیســـنا­ن و مانویان بود، بـــا ورود مانویان به چین در زمـــره اعتقـــادا­ت دینی و طبـــی چینیها درآمد. در زمان سلسله تانگ ‪618 -907‬ میالدیمانو­یانتأثیرات­زیادیبرفره­نگ و آموزههـــا­ی چینی گذاشـــتند. در همین روزگار و بیشک تحت همین تأثیرات بود که همانند مراکز طبی ایرانی، دانشـــکده پزشکی که نخستین مرکز علمی پزشکی بود، در امپراطوری چین تأســـیس شد.با توجه به اینکه مانویان از خوردن گوشـــت و شـــراب بشدت پرهیز داشـــتند و این در میان طبقات برگزیده آنان بشدت رعایت میشـــد، لذا میتـــوان تصور نمـــود که با گیاهان انس و الفتی خاص داشـــتند و در کنار تغذیه گیاهان در شناســـایی خواص آنـــان در درمان بیماریها بســـیار کوشـــا بودند. به طور کلـــی، دین مجموعهای از باورهـــا، فرهنگ، آداب و ســـنن هر قوم و کشوری را در بر دارد و آیین مانی نیز از این قاعده مســـتثنی نبود. از آنجایی که آیین مانی بر گرفته از اندیشههای زرتشت، بودا ومسیحیتبود،جنبهفراملی­تیقویتری داشت، به گونهای که مانی و باورمندان به مانویت همواره دانش و دستاوردهای­شان را با اعتقاداتشـ­ــان تطبیـــق داده و آن را به اقوام و ملل دیگر منتقل کردند. به سبب فعالیت و سیر و سیاحت مانی و نخبگان مانویـــت در محـــدوده جغرافیایی ایران، بیـــن النهرین، هنـــد و شـــرق دور دانش پزشکی در جهان باستان توسعه و اشاعه یافت. منابعدردفت­رروزنامهمو­جوداست.

 ??  ??
 ??  ?? دکتر سولماز قلیزاده مهدی خان محله تاریخ پژوه و مدرس دانشگاه
دکتر سولماز قلیزاده مهدی خان محله تاریخ پژوه و مدرس دانشگاه

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran