Iran Newspaper

سرزمین بیدفاع

- رضا فکری منتقد ادبیات

مجموعــه داســتان «لطفــاً خيالــت راحــت نباشــه!» نوشــته نرگس نظيف مشــتمل بر يازده داستان كوتاه اســت كه در قطع جيبى به نشر رســيده. داستانهايى كــه اگرچــه بــه قصــد يــک مجموعــه كامــل نوشــته نشدهاند، داستانهای مقاطع مختلف داستاننويس­ى نظيــف هســتند امــا (بجــز يكــى دو داســتان) دارای ربطهــای مضمونــى تنگاتنگــى بــا هــم هســتند و بــه لحــاظ درونمايــه مىتــوان آنهــا را به هم پيوســته دانســت. داســتانها­يى كه تنهايى، ناكامى و عشق در آنها برجسته است و حس برآمده از آنها را مىتوان بســيار نزديک به هم دانســت؛ داســتانها­يى كه «زن» درشــان برجسته است و تنشهــای عرفــى و محدوديتهای زيســتن در دنيای مردانه بســيار ُپر رنگ تصوير شــده (شــعار مرد داســتان «طوقى» اين اســت كه «زنى كه هرز مىپرد را بايــد كشــت»). زنهايــى كه ســوگواریه­ای درونى بســيار دارند و حســرت از درونشــان زبانــه مىكشــد و دچــار دلتنگــى و مچالگىهــا­ی روزمرهانــ­د. آنهــا انــگار اين ســوگ و زخم ايــن زندگى را با پاپيتال و كاكتوس و حســن يوســف و شــمعدانى و ماهــى آكواريــوم و گنجشــک و پرنــده و آســمان تــاب مىآورنــد. المانهايى كه در داســتانها بسيار تكرار شوندهاند. داستانهايى كه در همين راســتا بســيار شاعرانه و لطيف هم روايت مىشوند و در آنها شاعرانگى و حتى خود «شــعر» به صورت مســتقيم خودش را بــه مخاطب عرضــه مىكند و انــگار درصدد تلطيف ايــن زندگــى حســرتآلود برمىآيد. مثل جايى كه زن داســتان «طوقى» مىگويد «دلــم ســرزمينش را بىدفــاع به چشــمهای اين فاتح هبه كرده بود.»

زنهای داستان درگير زندگىهای بىرمق و تهى از عشــق هستند و نياز مفرطى به ديده شــدن و مهمتر از آن نياز به «دوســت داشته شــدن» دارند و درست در همين نقطه است كــه طرف ســومُخودش را نشــان مىدهــد. طرف ســومى كه بناســت خأل اين نيــاز به توجه را پــر كند. برای نمونه خأل حضور «ســهراب» در داســتان «لطفاً خيالت راحت نباشــه!»، پای پيرمرد مهربان را بــه قصه باز مىكند. درنهايت اين روحيات آزادیخواهى و برابریجويى زنهای داستان است كه از زير متن به ســطح مىآيد و از همين جاست كه شــكايت از اوضاع به شكل درونگويى و واگويههای ذهنى برای آنها آغاز مىشــود. زنهايى كه يادشــان هســت «زير ابرويشــان را بردارند» و درواقع جنســيت و زنانگى خودشان را حفظ كردهاند، درحالى كه در تالشــى ناكام برای به دســت آوردن استقالل عاطفى دست و پا مىزنند. استقالل محضى كه در هيچ دنيايى و هيچ رابطهای و برای هيچكس ممكن نيست و شايد، نبايد هم باشد.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran