Iran Newspaper

سعدی شعر امروز ایران

- محسنبوالحس­نی روزنامه نگار

ســر راســت باشــیم. احمدرضــا احمدی تمــام این ســالها کــه در خلــوت نوشــت و پــا بــه هیــچ جــای نامربوطــی نگذاشــت مــا هم یکســره فراموشــش کردیــم؛ مگــر گاهــی آن هــم به هــزاران توجیــه. اما او مصــراًکار کــرد و نوشــت. شــعر، داســتان، قصه کــودکان، نمایشــنام­ه ...و گفت اگر ننویســم میمیرم و مینویســد که نمیرد. بســیارند شــاعرانی که با یک گوشــه چشــم مخاطب، عطــای ادبیات را به لقایش بخشــیدند و ظرف کوچکشــان پر شد و اشــباع و رفتند پی کار خودشان و تجارتی راه انداختند و دوران شاعریشــان مثــل جوشهــای دوران نوجوانــی بــه ســر آمــد؛ امــا احمدرضــا و چند نام دیگــر، روزبه روز به نوشتن اصرار کردند. گویا ذات بعضی در نوشــتن و در عشــقبازی مــدام بــا کلمات اســت کــه معنی میگیــرد و همین اســت کــه نــام احمدرضا احمــدی در طول چند دهــه حضــورش همیشــه نامــی مهــم در ادبیات ما بــوده. انگار که آن جمله فروغ، در جــان احمدرضــا مصــداق عینــی دارد کــه «چــرا توقف کنــم؟ چرا؟» و حــاال این احمدرضاســ­ت. گفتوگــو بــا احمدرضــا و حــرف زدن درباره ذات شــعرش، یکی از آرزوهای همیشــگی من بود؛ اما چــرا باید شــاعری که میخواســت و میخواهــد به دور از هــر گونه مصاحبه وقتگیــری بنشــیند و فقــط کار کنــد را بــا خودخواهــی­ام تلف کنــم؟ تاریخ قضــاوت خواهــد کرد و به تحســین و رد مــن و امثال من وقعــی نمیگذارد ایــن تاریخ بیتعارف. شــعرهایش را بــا خودم مرور میکنم. شــعرهایی که هیچ کس هیچ روزی ســطری ننوشــت از چگونگی مکانیسم چگونه نوشتن شــان. نوشــتند؟ از این تصاویر عجیب و غریب که او را پیشرو تظاهراتی تک نفره در شعر کرد. بیآنکه بخواهد یا اصراری به این موضوع داشته باشد. او ســعدی شعر امروز ایران اســت که هیچ کس جز خودش نتوانست اینطور ســاده تر از ســاده و وهم انگیزتراز وهم، شــعر بنویســد و از پنجــره به جهان ناسزاوار بیرون نگاه کند.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran