بننخیالباف

در روزهــای اول انتقــال قدرت، بنن تیم ترامپ را تشــویق کــرده بود که کتاب بهترین و درخشــانترین اثر دیوید هالبرســتام را بخواننــد. (یکی از چند نفری که به نظر میرســد واقعاً به این تکلیف عمل کرده جارد کوشــنر بود.) بنن با شور و شوق میگفت: «خواندن این کتاب تجربهای تکان دهنده است. دنیا را پیش چشمت روشــن میکند، شخصیتهایی شگفت انگیز دارد و همهاش هم واقعی است.» این تکهای شــخصی از عملیــات عالمتگذاری بود – بنن ترتیبــی داد تا این کتاب به بســیاری از گزارشــگرهای لیبرالی که از آنها کمک میخواست نشان داده شــود. اما در عین حال ســعی داشت نکتهای را روشن کند، نکتهای مهم کــه با توجه به ماهیت عجوالنه پروتکل انتخاب کارکنان در تیم انتقال قدرت نکتهای حائزاهمیت بود: مراقب باش چه کسی را استخدام میکنی. کتاب هالبرســتام که در ســال 1972 منتشــر شــده تالشــی بهســبک تولستوی برای درک این مســأله اســت که چگونه چهرههای مهم در دنیای آکادمیک، انتلکتوال و نظامی که در طول ســالهای ریاســت کندی و جانســون خدمت میکردند به شکل تأسف باری ماهیت جنگ ویتنام را درست درک نکردند و در پیگرد آن عملکرد درستی نداشتند. کتاب بهترین و درخشانترین داستانی محتاطانه در مورد تشکیالت دهه 1960 است – پیشگام تشکیالتی که ترامپ و بنن اکنون با شدت تمام با آن درگیر بودند. اما این کتاب در عین حال راهنمایی قابل تحســین برای تشکیالت بود. برای نســل دهه 1970 که کارشناســان سیاســتگذاری آینده، رهبــران آینده جهان و روزنامه نگاران تحصیلکرده در دانشــگاههای برتر امریکا که در جستوجوی عالیتریــن فرصتهای شــغلی بودند – هر چند بنن هــم متعلق به همین نســل بــود امــا از این دایــره نخبگان کــه خودشــان اعضــای دایــره را انتخاب میکردند بسیار فاصله داشت – کتاب بهترین و درخشانترین، کتاب راهنمایی در مورد ویژگیهای قدرت در امریکا و مســیر رســیدن به آن بود. این کتاب نه فقط راهنمایی برای انتخاب مدرســه درســت و ســوابق درســت بود، هر چند اینها نیز در شمار اهداف آن بود، بلکه در آن طرز برخورد، غرور، احساسات و زبانی که در راه یافتن به ساختار قدرت در امریکا بیشترین تأثیر را داشت بیان شــده بودند. از نظر بســیاری از صاحبنظران این کتاب یک ســری نسخههای تجویزی در مورد این بود که چگونه به جلو بروید و پیشــرفت کنید نه، آنطور کــه واقعــاً مد نظر آن بود، اینکه وقتی بهجلو رفتیــد چه کارهایی نباید بکنید. کتاب بهترین و درخشــانترین بــه توصیف افرادی میپردازد کــه باید دررأس قدرت باشــند. باراک اوباما در ســن دانشــجویی و همچنین بیــل کلینتون که موفق بهدریافت بورس رودز شد هر دو تحت تأثیر این کتاب قرار گرفتند. کتاب هالبرســتام نگاه و احســاس قدرت در کاخ ســفید را تعریف کرده است. زبــان او، پرطنیــن و پر ابهت و اغلب پرطمطراق و بســیار محبــوب، بود و جو مســاعدی را برای روزنامه نگاری رســمی در زمینه ریاســت جمهوری در نیم قــرن بعدی ایجاد کرد. حتی با مســتأجران ناموفق و رســوایی آور کاخ ســفید هــم بهعنوان چهرههای بینظیری برخورد میشــد که بعــد از طی یک روند سیاسی به سبک داروین، به باالترین جایگاه ارتقا یافته بودند. باب وودوارد که در ســقوط نیکســون نقش مؤثری داشت – و خودش نیز به یکی از چهرههای شکســتناپذیر افســانهای در حوزه ریاســت جمهوری تبدیل شد – یک سری طوالنــی از کتابهایــی را نوشــت کــه در آنهــا حتــی اشــتباهترین اقدامهــای ریاســت جمهوری، بهعنوان بخشــی از روشــی تاریخی در مســئولیت غایی و تصمیمگیــری در مــورد مــرگ و زندگی بهنظر میرســید. فقــط خواننده دل ســخت میتواند این کتاب را بخواند و در رؤیایی خیال انگیز خود را بخشــی از این نمایش تاریخی وحشتناک تصور نکند. استیو بنن چنین خیالبافی بود.

مترجم:مهوش غالمی مایـکل وولـف /