Iran Newspaper

مکدونا و طنز تلخ اسکار

- یاسین محمدی روزنامه نگار

شــب اســکار ۸۱02 شــب مارتیــن مکدونــا نشــد. اگــر از جایــزه بهتریــن فیلم بگذریــم، مکدونا بــازی را آنجــا واگــذار کــرد کــه اســکار بهتریــن فیلمنامــه اوریژینال را به جــوردن پیل نویســنده - و کارگــردان - فیلم ژانر وحشــت «بــرو بیرون» دادنــد که در بهترین حالت میشــود اســم این اتفاق را کجســلیقگی گذاشــت. بنابراین سهم «ســه بیلبورد خارج از ابینگ میــزوری» تنها دو جایــزه بازیگری بود: بهتریــن بازیگر اصلی زن، فرانسیس مکدورمند و بهترین بازیگر مکمل مــرد، ســم راکِول؛ کــه ایــن دو هم کامالً بــا رقبا فاصله داشــتند و این حداقل دســتاورد متصور برای سومین فیلم بلند مکدونا در اسکار نودم بود.

جالــب اینجاســت کــه مکدونــا از همــان زمان نگارش فیلمنامه «ســه بیلبــورد خارج از ابینــگ، میــزوری»، فرانســیس مکدورمنــد را برای ایفــای نقش «میلدرد» در ذهن داشــت، اما مکدورمند هنگامی که نقش به او پیشنهاد شــد، برای پذیرفتن آن دچــار تردید بود چراکه میاندیشــی­د او ۸5ســاله اســت و برایــش قابل قبول نبود که زنی با جایگاه اجتماعیاقت­صادی «میلــدرد» تا ۸3ســالگی بــرای بچهدار شــدن صبــر کــرده باشــد؛ از اینرو مدتی تعلــل کرد تا اینکــه همســرش جوئــل کوئن عصبانی شــد و گفــت: «حرف نزن و فقط برو این نقش را بازی کــن!» و همیــن جملــه طالیی منجر به کســب دومیــن اســکار بازیگــری مکدورمند ۱2 ســال بعد از «فارگو» شــد. مارتین مکدونا سهســال پــس از آنکــه در اســکار 2006 جایــزه بهتریــن فیلم کوتاه را برای «شــشلول» بهدســت آورد بــرای فیلــم «در بــروژ» نامزد اســکار فیلمنامه اوریژینــا­ل شــد کــه در اتفاقــی مشــابه امســال جایزه را به داســتینلن­سبلک فیلمنامهنو­یس «میلــک» باخــت. او در ایــران بیــش و پیــش از فیلمهایش بهلطف نمایشنامهه­ای درخشانی مثــل «ســتوان آینیشــمور»، «مــرد بالشــی»، «ملکــه زیبایــی لینیــن»، «غــرب غــمزده»، «چــالق آینیشــمان»، «مراســم قطــع دســت در اســپوکن»، «جمجمــهای در کنهمــارا» و «مأموران اعدام» که منتشر شده و بارها بهروی صحنه رفته، چهرهای کامالً شناختهشده است و عالقهمنــد­ان خاص خودش را دارد. مکدونا در حــوزه فیلمنامهنو­یســی توانســته تاکنون دو جایــزه بفتا، یک جایــزه گلدنگلــوب و نیز یک جایــزه از جشــنواره ونیــز بهدســت آورد و در نمایشنامهن­ویسی هم سه جایزه الرنس الیویر، دو جایــزه حلقــه منتقــدان تئاتــر و یــک جایزه درامادسک را در کارنامهاش ثبت کرده است.

شــاید بارزتریــن شــاخصه آثــار او در کنــار خشــونت بیپــروا، طنز تلخی اســت که تحمل ایــن خشــونت و نیــز تــراژدی حاکم بــر روح اثر را آســان میکند؛ طنز تلخی که در شــب اســکار ۸۱02 دامــن خــودش را گرفت تا «شــکل آب» اثر گیرمــو دلتورو که از ۱۱ نامــزدی ابتداییاش فقط دو اسکار موسیقی و طراحی صحنه را برده بود، اســکارهای مهم کارگردانــ­ی و فیلم را هم بهدســت آورد تا برنده نهچندان مقتدری برای نودمین دوره جوایز آکادمی باشد.

«ســه بیلبــورد خــارج از ابینــگ، میــزوری» اگــر الاقــل طبــق پیشبینیهــ­ای منتقــدان جوایــز بهتریــن فیلــم و فیلمنامــه اوریژینال را بهدســت آورده بود ـ که لیاقتش را هم داشــت - میتوانست برنده مقتدرتری در اسکار ۸۱02 باشــد؛ اتفاقی کــه در جوایز گلدنگلــوب و بفتا هم افتاد.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran