Iran Newspaper

رضا زاهد؛ متفکری علیه کلیشههای مسلط

- صابر محمدی روزنامهنگا­ر

درباره شاعر «هواخواهى ها» و «از گوشه باشگاه»

تصورماعموم­اًدررابطهباه­نروکارهنری­دچارکلیشهه­اییتاریخیا­ست.بهطورمثاله­نوز هم گمان میبریم شاعران، لزوماً انسانهایی رنجور و از قضا از طبقات متوسط و فرودست باید باشند و برج عاجنشینی از یکسو و اهل منطق و گفتوگو بودن به جای عزلتنشینی و تعم ِق فیگوراتیو در ژرفای هستی، قرابتی با موقعیت هنرمند ندارد. از همین رواست که دردنامههای برخی هنرمندان را نازکدالنه باور میکنیم مبنی بر اینکه همه شئون زندگی را مقابل هنر سالخی کردهاند و چه فرصتها و مواهب که از دست ندادهاند برای دوام کار هنری. این کلیشــهها هنوز که هنوز اســت در ذهن ما رایج و مسلط است. اگر میخواهید با خواندن یک کتاب، یک بار برای همیشه همه این کلیشهها را یکسره کنار بگذارید، «کتاب رضا زاهد» را بخوانید. اسمش همین است؛ «کتاب رضا زاهد». گفتوگویی است با شاع ِر متفکر دهه چهل تا کنون. البته دوستداران شعر او از همان دهه چهل تا همین شش سال پیش، فرصت خواندن هیچ کتابی را از او به دست نیاورده بودند. «دوســتدارا­نش» هم میشــوند احتماالً آن معدودی که در دو شــماره از مجله تماشــا در سالهای ۱353 و ۱354 هواخواهیها و دیگر شعرهایش را خوانده و منتظر باقی شعرهای درخشانش مانده بودند. شاید باورتان نشــود اما از آن ســال، تا ۸۷3۱ که چند شــعری از زاهد در نشریهای فارســیزبا­ن در آلمان منتشر شد، او به لحاظ انتشــار آثارش در سکوت مطلق بود. سال 4۸ و ۹۸ هم دو دفتر «منظرهها» و «از گوشــه باشــگاه» را به عنوان ضمیمه گاهنامه «این شماره با تأخیر» منتشــر کرد تا اینکه ســال بعد نخســتین کتابهای شــعر او، «شــعر هم تمــام میشــود» و «کتابهای موســی مرعشــی»، منتشــر میشــود. دو ســال بعد هم کتاب «منظرهها» که در «این شــماره با تأخیر» درآمده بود، در هیأت کتاب چاپ شد. بنابراین زاهد در همه این سالها، چهار کتاب شعر منتشر کرده و البته همه را طی دو سال. برای او کانالی تلگرامی هم راهاندازی شده و هر شنبه، شعری تازه در آن منتشر میشــود. ایــن، همه میراثی اســت که از این شــاعر، مکتوب شده است؛ شاعری که یکی از مدیران سطح باال در وزارتخانها­ی مهم نیز بوده و اتفاقاً در کتابی که ذکرش رفت، کلیشه ناسازه مدیر ـ شاعر را نزد گفتوگوکنند­ه دود میکند و به هوا میفرستد، مثل بسیاری دیگر از کلیشهها که از کار هنری سراغ داریم. در این کتاب، آقای شاعر، همه تصورهای رایج و باطل حتی درباره ربط وثیقش به نحله «شعر دیگر» را میشکند و به ما میآموزد از تاریخ نگاران شعر معاصر رودست نخوریم و از اینکه چند اسم را همیشه پشت هم آوردهاند، گمان نبریم به ربطی بوطیقایی بین آثارشان. با اینکه زاهد، در شعرهای نخستینش، میتواند شــاعری شــعر دیگری در نظر آید، مثالً در این فراز که میگوید: «با دو لب پســرانه/ و سایهای فانی/ که در کنار دندانهای بعید بفرســود/ بادهای برابر بودند/ دیدگا ِن شــمارنده و بازوی حنجرگذار/ که در انتهای قارهها/ تو نیکبخت شدی» (تماشا، شماره ،203 اسفند .)۱353 اما شعرهای پس از آن سال هایش بر طریق دیگری است؛ کتابهای شعرش را بخوانید تا با شاعری مواجه شوید که بلد است در بستر زبان، سادگی کند و توأمان برسازنده پیچیدهترین و رازآلودتری­ن تصاویر شعری باشد.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran