Iran Newspaper

ادبیات دفاع مقدس ، چشم انتظار رویکردهای عقالنی و تحلیلی

گفت و گو با جواد کامور بخشایش ، نویسنده و منقد

- مرتضی شیری

نقد روشی است که باعثًفهم بهتر مفاهیم و آثاری که حول آن مفهوم شکل میگیرد، میشــود. اصــوال نقد، اثــر را در یک وضعیت عینی قــرار میدهد تا نقاط قوت و ضعف آن مشخص شود. یکی از مقوالتی که در جامعه ما نیازمند نقدی جدی اســت آثــار ادبی دفاع مقدس اســت. آثــاری کــه در مرحله اول انتشــار تحت تأثیر فضای اسطورهای و احساســی جنگ قرار گرفتند و بیشتر بــه دنبال تهییج خوانندگان خود بودند. اما در ســالهای اخیر رویکرد واقعی و عینیتر به این موضوع شــکل گرفته و روایتهای ملموس تری از آن منتشر شــده اســت. جواد کاموربخشــ­ایش از منتقدان شــاخص آثار دفــاع مقدس اســت که نقدهای بســیار جدی بــه چنین آثاری داشــته و چند اثــر از او در این زمینه منتشر شده اســت. کاموربخشای­ش معتقد است؛ نقد فقط دیدن نقاط ضعف اثر نیست بلکه در مرحله اول دیدن نقاط مثبت آن است و دیگر اینکه نقد جدی آثار دفاع مقدس، باعث پیشــبرد این آثار میشوند و زمینه را برای آثار قویتر مهیا میکند. نظرات کاملتر کاموربخشای­ش درخصوص نقد آثار دفاع مقدس را میتوانید در گفت گویی که پیش رویتان قرار دارد، بخوانید.

■ شــما بهعنوان یــک منتقد برجســته آثــار دفــاع مقــدس، نقــد را چگونــه تعریف میکنید؟

ابتــدا بایــد بگویــم کــه نقــد چــه جایگاهــی میتوانــد در ارتقــای آثــار علمی داشــته باشــد. آن چیــزی که ما در ارتقــای ادبیــات پایــداری و ســپس کمبــود آثــار تولید شــده در ایــن زمینه داریــم بحــث نقــد جدی اســت. یعنی مــا هــر چقــدر بتوانیــم نقــد را جــدی بگیریــم ادبیات مــا و قــدرت آثاری که تولیــد میکنیم خیلی بــه مراتب باالتر خواهــد رفــت. متأســفانه فضایــی در جامعه ما ایجاد شــده که نقد مســاوی تخریب اســت، نقد مســاوی بــا نمایان کــردن نقــاط ضعــف یــک اثــر تلقــی میشــود و بعضیهــا هــم هســتند کــه از ایــن واژه و موقعیــت بــرای تخریــب رقیبــان خودشــان اســتفاده میکننــد. بــه نظر مــن نقد این تعریــف را ندارد، نقد فقــط دیدن جلوههــای منفی یک اثر نیســت - کــه البته آن هم هســتمنتها در نقد نخســتین نکتهای که باید دیــده شــود نقاط زیبــا و قــوت آن اثر و مباحــث مربــوط بــه مبانــی علمی آن در حــوزه اســتاندار­د یــک اثــر خوب در ادبیــات پایــداری اســت. یعنــی مــا اگر بتوانیم نقاط قوت آثــار را خوب تبیین

کنیــم و آنهــا را خــوب بــه جامعــه القا کنیم جامعه مخاطب ما، نویســندگا­ن ...و هم به این نقاط قوت بیشــتر توجه میکننــد و آن را در آثــار خــود بیشــتر لحــاظ میکنند. امــا متأســفانه جایگاه نقــد در ادبیــات مــا وارونه جلــوه داده شــده اســت. نقد یــک مهارت اســت و تخصص الزم خــودش را احتیاج دارد و درعین حال یک هنر اســت. بهانهای اســت که یک اثــر و مبانی اســتاندار­د و علمی یک موضوع و یک ســبک در آن مــورد توجه قرار بگیــرد. در این فرآیند همه آثار در دایــره نقد قرار نمیگیرند یعنــی آثاری پیدا میشــوند کــه ارزش نقد ندارند و این گونه نیســت که نقشه جامــع یک نقــد را بشــود در همــه آثار پیــاده کرد. اثر بایــد از یک قابلیتهای بالقــوه برخــوردار باشــد که بشــود نقد را روی آن اســتوار کــرد. بنابراین از این منظــر خیلی از آثار از دایــره نقد خارج میشــوند. در تعریف من هــر اثری که مورد توجــه قرار گیرد و نقد شــود خود بــه خــود نــکات مثبــت بســیار زیــادی داشــته که مورد توجه قرار گرفته است. یعنی نخســتین گام انتخاب یک کتاب برای نقد، نشــان میدهد این اثر از آثار اطراف خودش یک گام جلوتر اســت و دیده شده است. ■ بــا توجه به نظرات شــما کــه در مورد نقــد اشــاره کردیــد، نقــد آثــار ادبیــات دفــاع مقــدس بایــد چــه ویژگیهــای بخصوصی داشته باشد؟

آن چیــزی کــه مــا در آثــار دفــاع مقــدس بــه آن توجــه داریــم ســوای آن مهندســی کتابــی کــه در حــوزه مباحــث علمــی مــد نظر هســت، نثر روان و شــیوای آن اســت. مثــاً در حــوزه خاطرهنــگا­ری، حفــظ زبــان و لحــن راوی و در عیــن حــال اجــرای نثــر روایــی و داســتانی میتوانــد یکی از مؤلفههــا باشــد کــه معمــوالً آثار در ایــن زمینــه دچــار ضعــف میشــوند. هــر اثــری کــه در ایــن زمینــه منتشــر میشــود و چنــد مؤلفــه و شــاخصه از این معیارها را رعایت کند جزو آثاری قرار میگیرد کــه میتوان از منظر نقد بــه آن نگاه کــرد. پس زبــان و نثر یک مؤلفه هســت، اســتناد در روایت یکی دیگــر از مؤلفه هاســت، تصویرســاز­ی و فضاســازیه­ایی کــه در حوزه روایت صــورت میگیرد و همچنیــن انتخاب ســوژه و پرداختــن به موضوعــات بکر و دســت نخــورده در حــوزه روایــت و رعایــت اســتاندار­دهای پژوهــش و تکنیکهــای روایت از مقوالتی اســت که در حوزه نقد یک اثر میتواند مورد توجه قرار بگیرد. ■ آیــا آثــار دفــاع مقــدس از فضــای احساســی و حماســی و اســطورهای خارج شده اند؟

یکــی از دغدغههــای مــن بررســی آثــاری اســت کــه در حــوزه دفــاع مقدس منتشــر میشــوند. به نظر من مدتهاســت که مــا در حــوزه ادبیات دفــاع مقــدس از لحــاظ احساســی و عاطفــی خــارج شــدهایم و بهحــوزه عقانیــت و واقعیــت وارد شــدهایم. این یکــی از ویژگیهای ادبیات اســت کــه در یــک دورهای میتوانــد ماهیت و کارکــرد تهییجــی داشــته باشــد کــه ادبیات ما در دوران دفاع مقدس این ماهیت را ایفا کرد. مثاً در حوزه شعر میبینیــم یــک شــعر با صــدای آقای آهنگران چقدر تحریک و تهییجکننده و ایجاد انگیزه میکــرد برای نیروهای نظامــی و بســیجی مــا بــرای دفــاع از وطــن و اســاممان. در یــک دورهای ایــن ماهیــت بایــد آرام آرام به حالت تعقلــی در بیاید تــا آن ماهیت واقعی ادبیات اســتخراج شــود. به هر حال ما در ایــن دوره قــرار داریــم و آثــاری کــه منتشــر میشــود و اصلــی کــه در آنهــا رعایــت میشــود اصل تعقل اســت و از آن احساســات گــذر کردهایــم. االن ما در عصر واقعیتهای ادبی حرکت میکنیــم، عصــری کــه هــر اتفاقــی را بــا اســتناد کامــل بررســی میکنیم که رخ داده باشــد نــه در عالــم خیــال و احســاس و عاطفه نشأت گرفته باشد. یکــی از شــاخصههای آثــار ایــن دوره این اســت کــه ســعی کردهایــم تعقل را در روایــت هایمــان لحــاظ کنیــم. مــا بهدنبــال برانگیختــ­ن احســاس مخاطب نیســتیم بلکــه بهدنبال یک روایــت کامــاً منطقــی و عقانــی و مستند هستیم. ■ بهعنوان منتقد آثــار دفاع مقدس از مشکالت این حوزه بگویید؟

هنــوز نقــد در جامعــه مخصوصــاً جامعــه فرهنگــی مــا نهادینــه نشــده است.ًچون تعریفی که از نقد میشود عمدتا بهســمت و ســوی منفی تمایل دارد تا ســمت و سوی مثبت. در حالی کــه از نظــر من نقــد در واقــع میتواند یک کارکرد بســیار مهمی داشته باشد در ارتقــای کیفی آثــار ادبــی. بنابراین وقتــی یک اثــر بــرای نقد مــورد توجه قرار میگیــرد خود بهخود یــک گام از آثــار اطراف خودش جلوتر اســت. اما ایــن هنوز تعریف نشــده اســت، ما هر اثــری را بــرای نقــد انتخــاب میکنیم احســاس میشــود که فقط بنــا بر این اســت که نقاط ضعــف آن اثر پررنگ شــود. در حالــی که هدف این نیســت. بلکــه نخســتین گام انتخــاب یــک اثر بــرای نقــد، انتخــاب اثــری اســت کــه قابلیــت نقــد را داشــته باشــد. یعنــی خود بهخــود آن نثر و اثر قابلیتهایی را داشته که توجه منتقد را جلب کرده اســت. نکتــه دوم پرداختــن بــه نقاط کیفــی اثر اســت. نقــد اثــر میتواند به ارتقای آثار بعدی نویسنده کمک کند و جریان ساز باشد. ■ نقدهایی که صورت میگیرد توانسته جایگاه خود را نزد مخاطبان پیدا کند و بازخورد نویســندگا­نی که آثارشان نقد شده چطور بوده است؟

در وهله اول اینکه جلســات نقدی که برگزار میشود در یک محیط کاماً تعاملــی و حرفــهای برگــزار میشــود و مــا هیــچ وقــت ســعی نکردهایم که اثری را بدون حضور نویســنده اثر نقد کنیــم. نویســندگا­ن هــم با آغــوش باز نقدهــا را پذیــرا بودهانــد و بــه طورکل نقدهایــی کــه انجــام میپذیــرد در راســتای ارتقای کمی و کیفی آثار بوده اســت. ســعیمان هم بر ایــن بوده که بتوانیــم آثــار ادبیات دفــاع مقدس را ارتقا ببخشیم. ■ دوره اول انتشار آثار دفاع مقدس اکثراً مربوط بــه آثــار و خاطــرات فرماندهان دفــاع مقــدس بــوده اســت و کمتــر بهخاطــرات افــراد عــادی توجــه شــده اســت، درصورتی که در ســالهای اخیر رویکرد دیگری شــکل گرفت و آن توجه بهخاطــرات و روایتهــای افــراد عادی درگیر جنگ بوده اســت. این آثار چقدر توانستند ادبیات رسمی دفاع مقدس را تغییر بدهند و اثرگذار باشند و در جامعه جایگاهخودر­اپیداکنند؟

بلــه درســت اشــاره کردیــد امهات آثار در یک دورهای که منتشــر میشد آثــار مربــوط بــه فرماندهــا­ن و افــراد رده بــاال بــود اما االن توجــه ویژهای به روایتهای متن جامعه شــده اســت. یک نکتــه بگویــم؛درکل کارکرد تاریخ شــفاهی ایــن اســت کــه روایــت را از زبــان متن جامعــه به مــردم توضیح دهیــم. چــون مــا ایرانیهــا خصیصه شنیدن حکایت و روایت را در فرهنگ خودمــان داریــم و ایــن آثــار را بهتــر میخوانیم.

افــرادی کــه جنــگ را از نزدیــک و از شــهر و منطقــه خودشــان لمــس کردهانــد و از افــراد معمولــی جامعه بودنــد قطعاً چنین روایتهای بســیار جذابــی دارنــد تا یــک فرمانــدها­ی که بــا ادبیــات خــاص و نظامــی خودش جنــگ را تعریــف میکند. مثــاً وقتی شــما کتــاب «فرنگیــس» را مطالعــه میکنیــد میبینیــد زنــی جــوان که در خانه خــودش در یک روســتای مرزی زندگــی میکنــد چطــور یکدفعــه بــا بحــران عجیبی بــه نام جنــگ روبهرو میشــود. ایــن روایتهــا تأثیــر خاص خودشان را دارند، این خرده روایتها خیلی به ماهیت و تبیین واقعی دفاع مقدس کمــک میکنند. ما همانطور که به روایتهای رسمی جنگ از زبان فرماندهان نیاز داریم بههمان میزان هــم بــه روایتهــای جنــگ از زبــان مردم عادی نیاز داریم. اینها ضد هم نیستند بلکه مکمل هم هستند. ما در هــر دورهای بههر دو روایت جنگ نیاز داریــم تا با واقعیتهــا­ی عینی جنگ بیشتر آشنا شویم.

ما در حوزه ادبیات دفاع مقدس از لحاظ احساسی و عاطفی خارج شدهایم و بهحوزه عقانیت و واقعیت وارد شدهایم. این یکی از ویژگیهای ادبیات است که در یک دورهای میتواند ماهیت و کارکرد تهییجی داشته باشد که ادبیات ما در دوران دفاع مقدس این ماهیت را ایفا کرد

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran