Iran Newspaper

«سرباز کوچک امام» روایتی از خاطرات آزاده مهدی طحانیان

-

کتاب «خاطرات ســرباز کوچک امام» بــه همــت و قلــم فاطمه دوســتکامی طی چهار ســال و با حمایت مؤسســه فرهنگــی پیام آزادگان نوشــته و چاپ شده است.

ایــن کتــاب بــه بیــان اتفاقــات ریــز و درشــت زندگــی مهــدی طحانیــان پرداختــه؛ اتفاقهــای خواندنــی و جذابی که در بســترهای متفاوتی روی میدهــد و ذهــن خواننــده را بــه طــرز ماهرانهای به همراهی خویش دعوت میکند. نابترین بخش این خاطرات مربوط به ســالهای طوالنیای اســت کــه راوی در اردوگاههــ­ای نگهــداری اســرای ایرانــی در عراق ســر میکرده اســت. او بهعنــوان جوانتریــن اســیر جنگی در زمان اسارتش بشدت کانون توجه بعثیها بوده و به تبع آن شــاهد ماجراهای تلخ و شــیرینی است که در نــوع خویش کــم نظیر هســتند. نقطه اوج ایــن اتفاقهــا ماجــرای امتنــاع او از مصاحبــه بــا «نصیــرا شــارما» یــک زن خبرنــگار هندی بیحجاب اســت. چنین تصمیمی در شرایط وحشتناک و خفقــان آور اســارت کــه جســارت بیمثالــی میطلبید؛ توســط نوجوانی گرفتــه میشــود کــه خــود را ســرباز و مطیع اوامر رهبــرش میداند. زندگی اســارتی و ابتــکارات ریــز و درشــتش، روابط و علقههای به وجود آمده میان او و رفقای دربندش، حوادث متفاوتی که هنگام اســارت بــر اردوگاهها ســایه انداختــه، تنهــا بخشــی از فصــول این کتاب است.

کتابی که بــه زعم کارشناســا­ن این حــوزه جامعتریــن اثــر خاطرهنــگا­ری بــه لحــاظ حجــم و محتــوا در عرصــه «اسارت» و «فرهنگ ایثار و مقاومت» به شــمار میآیــد. بــرای آفرینش این اثــر در مجمــوع ۳6۱جلســه مصاحبه بــا طحانیان گرفته شــده کــه طی آنها نزدیک بــه 05۳ ســاعت فایل صوتی ذخیره شد. عاوه بر این حجم صوتی حدود 0۲ساعت مصاحبه تکمیلی نیز با افراد مربوط با خاطرات طحانیان از جمله پدر مهدی طحانیان، ســرهنگ حســن زارعــی از فرماندهــا­ن دفــاع مقدس و همسنگران مهدی، آزادگان ســرافراز حجتاالســا­م ســید حســن میرســید، فاطمــه ناهیــدی، فاطمــه شمسی بهرامی، معصومه آباد و امیر شــاه پســندی و نیز نامههایی از دوران اســارت تهیه شــده اســت. تمامی این تاشهــا و حساســیتها­ی مربوط به ثبت خاطرات ایشان تنها به این دلیل بوده کــه خاطرات یکــی از جوانترین اســرای انقاب که تنها یــک نمونه آن بازتابی روشــن در اذهان مردم پرشور مذهبی ایران داشته است، به صورتی کامــاً مســتند و منطبــق بــا واقعیــات ثبت شود.

ماحصــل چهار ســال تاش جهت نــگارش این اثر، کتابــی به حجم 5۲9 صفحه و در ۸ بخش اســت. در بخش پیشــگفتاِر مؤلف کتاب «سرباز کوچک امــام» بــه تفصیــل رونــد تاشهــای مؤلــف جهــت ایجــاد این اثــر توضیح داده شــده اســت. توضیحاتــی کــه هــر خواننــدها­ی را در اطمینــان بــه خواندههایش قوت قلب میبخشد.

در بخشــی از کتــاب آمــده است:«دشــمن بعثــی بــرای درهــم شکســتن مقاومت گروهــی از آزادگان کم ســن و سال و ایجاد تبلیغات علیه نظــام مقــدس جمهــوری اســامی و تأثیرگــذا­ری بــر روحیــه رزمنــدگان اســام، اقدام بــه تــدارک برنامههای تبلیغی در اردوگاهی که این نوجوانان اســیر اسارت خود را ســپری میکردند نمــود. ازجملــه راهانــداز­ی مدرســه (که هیــچ وقت به حول قــوه پروردگار و مقاومــت آزادگان شــکل نگرفــت) آوردن خبرنــگار به آن اردوگاه و توزیع لبــاس شــیک بیــن آزادگان ...و یکــی از روزهــای ســخت اســارت کــه بــا این اقدامات دشــمن شرایط کاماً اسارت در اســارت شــده بود. گروهی خبرنگار (واقعــاً قلــم بــه مــزد) وارد اردوگاه شــدند. درمیان این گــروه زن خبرنگار هنــدی تبــار و شــاغل در کانــال چهــار تلویزیــون فرانســه نیز حضور داشــت کــه از همه افراد آن گروه کار بلدتر بود و بــرای انجــام مصاحبــهاش طراحی صحنــه و کارگردانــ­ی نیــز میکــرد. او گروهــی از آزادگان را در آسایشــگاه­ی نشــاند و دور آسایشــگاه چرخــی زد. ســپس جلــوی کوچکتریــن و در عیــن حــال چغرترین آزاده نشســت. شــاید کار خــدا بــود کــه مهــدی طحانیــان را انتخــاب کــرد. او تــا اینجــای کار طبــق برنامه پیش رفت اما با طرح نخستین ســؤال هم برنامهریــ­زی بعثیها و هم خانم خبرنگار و اربابانش نقش برآب شــد: مــن مصاحبــه نمیکنــم چــون حجاب نداری.»

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran