Iran Newspaper

تهران‌کجاست‌و‌به‌کجا‌م ‌یرود؟

تهران امروز نیازمندیک طرح جامع شهری برای حفظ هویت تاریخی و انتقال آن به نسل بعدی است

- شکیبا مرادی آهنی

بهنقشه ایرانًکه نگاه میکنیم در ناحیه جنوبی رشته کوههای البرز، استانی با وسعت نسبتا وسیع بالغ بر ۰۸۶ کیلومتر مربع را میبینیم که با خطی درشت روی آن نام تهران را نگاشـــتها­ند. اســـتانی که دارای شهرستانهای متعددی است.شـــهر تهـــران بخشهای متعـــددی از نظـــر کالبدی و تاریخـــی دارد. بخشهایی که امروزه به محالت شـــمالی، غربی و شـــرقی خوانده میشود، قدمت ساخت چندان زیادی ندارد و بخش مرکزی شهر نیز اگرچه در گذشته شاهد ساخت و ســـازها و توجهات ویژهای از سوی مردم و حکومتها بوده، اما امروزه دارای کالبدی جدید است و بناهای آن متجاوز از چهل الی پنجاه سال اخیر نیست. با این حال، تهران دارای یک هسته تاریخی و در خور توجه اســـت.وقتی از مترو بهارستان خارج میشـــویم و به سمت جنوب و جنوب غرب، خیابانها را پشـــت ســـر میگذاریم، هرچه به جنـــوب و جنوب غرب پیش برویم از تعداد بناهای جدید کاسته و بر تعداد بناهایی با تاریخ ساخت بیش از ۰۵سال افزوده میشـــود. در محله سرچشمه برخی از کوچهها دارای بناهایی با عمر ۰۹ساله و گاهی بیشتر، توجهمان را بهخود جلب میکند.

بازار با حال و هوای ۰۰1 ساله

اکنـــون به محدوده بازار میرســـیم. محالتی چون شوش، مولوی، خیام ...و اینجا دیگر حال و هـــوای تهران ماقبل صـــد ســـال پیـــش را دارد. کوچههایی کـــه یـــادآور التهابـــا­ت تغییر سلســـله پادشـــاهی از قاجاریه به پهلوی اســـت. ســـردرهای­ی مزیـــن به کوبـــه و گلمیخ، درآیگاههای آراسته بهانواع آهکبری و بالکانههای­ی که سایهای کوچک بر گذر تنگ کوچه میاندازد. برخی از کوچهها هنوز ساباط هســـتند و فرورفتگیها­یی بهنام ســـقاخانه، گذر تنـــگ کوچه را از یکنواختـــ­ی خـــارج میکنـــد. اینجا بوی تهران را دارد؛ تهرانی حقیقی. تهرانی کـــه در حافظه خود خاطرات بســـیاری از تاریخ دویســـت و سی ساله این شهر بعـــد از بـــه پایتختی برگزیده شـــدن را نگه داشـــته اســـت. پنجرهها و درآیگاه خانـــهای در مولوی توجـــه عابران را به خود جلب میکند، خانـــهای که اکنون تبدیـــل به یک انبار پارچه و پرده شـــده اســـت. چند بار در میزنیم تا سرانجام مـــرد میانســـال­ی در را بـــاز میکنـــد. از او میخواهـــم که بـــه ما اجـــازه بازدید از داخـــل ســـاختمان را بدهـــد. نمـــای ســـاختمان باوجـــود فرســـودگی، بیش از حد درخور ســـتایش اســـت. خانه دو طبقـــه اســـت و حیاطی کوچـــک دارد. در داخـــل، هنوز آثار بقایـــای گچبری و طاقچهها و رفها قابل مشاهده است. البتـــه اگر حجم توپهـــای پارچه تکیه داده شـــده بر دیوار اجازه تماشا بدهد. نگهبـــان میگوید یک ســـال اســـت که اینجا کار میکنـــد، اما قبل از او هم این ساختمان انبار پارچه بوده است. روند رو بـــه زوال خانـــهای به ایـــن زیبایی که دچار بیتوجهی اســـت، تأسف برانگیز اســـت. در هر کوچهای از محله مولوی و شوش، دســـت کم یک خانه قدیمی با ظاهری درخور توجه دیده میشـــود کـــه متأســـفان­ه همگی بـــه انبـــار کاال یا تولیدیهای مختلف تبدیل شدهاند.

مدرنیته و ضربه به بافت تاریخی

اقدامات گســـتردها­ی که از سالهای ۹۰۳۱ در تهران برای مدرن کردن شهر و تبدیـــل آن به یک پایتخت سیاســـی درخـــور توجه آغاز شـــد، این محالت را تحت تأثیر قرار داد و باعث شد تا آرام آرام ویژگی مســـکونی خود را از دســـت بدهند. شـــهروندا­ن به ســـمت شمال و خیابانهـــ­ای تازه تأســـیس مهاجرت کردنـــد و متأســـفان­ه هســـته تاریخـــی شـــهر هر روز بیـــش از گذشـــته پذیرای مهاجرینی شـــد که کمترین احســـاس تعلقی بـــه آن نداشـــتند و پـــس از آن نیز تبدیل بـــه انبار و تولیـــدی کاالهای مختلف شد.

بـــه بهارســـتا­ن بازمیگردیـ­ــم و از صاحب بنگاه توکلی پرســـشهای­ی در زمینه کاربری و تاریخ ســـاخت بناهای محدوده میکنیم. او که از قدیمیهای محل اســـت، میگویـــد: «در دهه ۰۷ از هر ۰۰۱ ملک، ۰۱ ملک را برای سکونت اجـــاره یـــا به فـــروش میرســـاند­یم که امـــروز ایـــن میـــزان درخواســـت برای سکونت، به صفر رســـیده و مشتریها برای انبـــار و کارگاه تولیدی، ملکهای این محـــدوده را اجاره میکننـــد. البته هر چند ســـال یک بار هم افراد خوش ذوقی پیدا میشـــوند که ملک قدیمی را میخرنـــد و آن را مرمـــت میکننـــد تـــا در آن ســـکونت کنند که ایـــن افراد تعدادشـــا­ن بـــه انگشـــتان دســـت هم نمیرســـد.» او با توجه به ســـن و سالی که دارد و مشاهدات عینی خود معتقد اســـت که تخریبها متعلق به ۰۴سال اخیر نیســـت، بلکه تخریـــب خانههای قدیمـــی و تبدیـــل آن بـــه مکانهـــای مدرن، مربوط به دهههای سی و چهل خورشـــیدی و در زمـــان پهلـــوی دوم است. میافزاید: «بناهایی که بتوان نام تاریخـــی روی آن گذاشـــت، همگی در دوران پهلوی دوم تخریب شد و هرچه که شـــما در ایـــن محـــدوده میبینید، متعلق به ۰۵ســـال اخیر است. مگر به ســـمت محلههای سرچشـــمه، شوش و مولـــوی بروید تا بلکه خانـــه تاریخی ببینید.»

از دیـــدگاه این شـــهروند تهرانی که سالهاســـت در زمینه خریـــد و فروش و رهن و اجـــاره ملک فعالیت میکند، جّو مدرنیتـــه به این صورت که ســـبب تخریـــب بافت مســـکونی شـــد، ضربه بزرگـــی به تهـــران زد و تبلیغـــات، چه زبانی از ســـوی مردم و چـــه دیداری از طریـــق تلویزیون عامـــل اصلی این جو بود. ایـــن فعال خریـــد و فروش ملک معتقد اســـت: خانههای قدیمی اگر با همان الگو ساخته شوند، آسایش الزم بـــرای زندگی امـــروزی را نـــدارد و باید الگـــوی ســـاخت خانههـــای قدیمی با توجه بهنیازها بهروز شود و این وظیفه معماران و شهرسازان است.

هسته تاریخی تهران دکترعلـــی

همدانی، مدیـــر اجرایی دانشنامه تهران بزرگ، هسته تاریخی تهـــران را براســـاس نقـــل قولهـــای تاریخـــی توضیح میدهـــد: «یاقوت در اوایـــل قرن هفتـــم در اثـــر جغرافیایی خود، «معجم البلدان» برای نخستین بار تهران را توصیف میکند. یاقوت به نقل از یکـــی از معتمدین ری میگوید که تهران روســـتایی بـــزرگ با ۲۱ محله اســـت و بهدلیـــل ناســـازگا­ری مردمان ایـــن ۲۱ محله، در گرداگرد این محالت باغهای درهم تنیدهای وجود دارد؛ به گونـــهای که رفت و آمد بـــرای مردمان خارج از تهران، ســـخت و امکانناپذی­ر اســـت. زکریـــای قزوینـــی در اثـــر خود «آثار البلدان» ســـخنان یاقوت را تأیید میکند.»

دکتـــر همدانـــی معتقـــد اســـت: «جانمایـــی ایـــن ۲۱ محلـــه در تهران، امروزه کار دشـــواری اســـت. هرکدام از این محالت از استقالل نسبی برخوردار بودند و مســـجد و زیارتگاه ویژه خود را داشـــتند. بعدها کـــه در دوران صفویه، حصار طهماسبی بر گرد تهران کشیده شد، شاهد آن هستیم درون این حصار که از غرب به خیابان وحدت اســـالمی، از شـــرق به خیابـــان ری، از شـــمال به میـــدان توپخانه و از جنـــوب به خیابان مولـــوی منتهی میشـــد، ۲۱ امامزاده و زیارتـــگا­ه وجود دارد کـــه میتوان آن را منطبق بر آن ۲۱ محلهای دانســـت که یاقـــوت در اثـــر خود به آن اشـــاره کرده اســـت. درواقـــع هســـته تاریخی شـــهر تهران از قرن هفتم به این ســـو، همان محدودهای اســـت که شـــاه طهماسب صفوی برای نخســـتین بار بـــه دور آن برج و بارو کشید.»

دکتـــر همدانـــی در پاســـخ بـــه این ســـؤال که بافت تاریخی تهـــران از چه تاریخـــی و بـــه چـــه دالیلی رو بـــه زوال رفت، چنین میگویـــد: «زوال تهران با تغییرات آن متفاوت اســـت. تغییرات درواقـــع آن دســـته از اعمالی هســـتند که بـــه صورت طبیعـــی و به مـــرور، بر اســـاس نیاز شهروندان در شهر صورت میگیـــرد؛ زوال آن دســـته از اعمالـــی هستند که بدون توجه به فرهنگ و نیاز روز و بسترسازی مناسب، تنها اقدام به تخریب و پاکسازی میکند.»

نخستین تغییرات در دوره تیموریان

نخســـتین تغییرات تهران به دوران تیموریان بر میگـــردد. دکتر همدانی با اشـــاره به این موضوع توضیح میدهد: «ســـفیر پرتغال در هنگام عزیمت خود به ســـمرقند، در ســـر راه به همراه سفیر مصر در یک اقامتـــگا­ه دولتی در تهران منزل میکند که این اقامتگاه به احتمال قوی در محلی بنا شده بود که بعدها به آن ارگ سلطنتی گفتند. این نشان از آن دارد که تهران دیگر یک شهر زیرزمینی نیســـت. تغییـــرات بعـــدی، بـــاروی طهماســـبی در ســـال ۱۶۹ هــــ.ق بر گرد این شهر بود. نخستین تغییرات عمده تهران در زمان صفویه صورت میگیرد که آن را جایگزین ری میکند.»

بازار تهران میراث شـــاه طهماسب صفـــوی اســـت. ایـــن بـــازار موجـــب نخســـتین تغییرات در بافت جمعیتی تهران شد و این تغییر بافت جمعیتی، سبب تغییر بافت شـــهری و معماری میشـــود. مدیر دانشنامه تهران بزرگ با اشـــاره بـــه ایـــن موضـــوع میافزاید: «تغییرات از ســـال ۰۰۲۱ شتاب گرفت. این تغییـــرات با تغییر بافت جمعیتی و ساکن شدن ســـران طوایف در تهران و تشکیل محالت ویژه آن طوایف آغاز شـــد. تهران که در سال ۰۰۲۱ جمعیتی بالغ بر ۵۱ هـــزار نفر داشـــت، در زمان ناصرالدین شـــاه، چنان بر جمعیتش افزوده شـــد که شـــاه مجبور به تخریب بـــاروی طهماســـبی و ایجـــاد خنـــدق ناصـــری شـــد. در پـــی ایـــن تغییـــرات جمعیتی، تغییر کالبدی و شهرســـازی نیز بـــه صـــورت طبیعی، در حـــال رخ دادن بـــود. تغییر جمعیتـــی و کالبدی شـــهر، تا پایان پهلوی اول ادامه داشت و شـــهر همچنـــان درحـــال تغییـــر بـــر اســـاس نیازهـــای روز بـــود، نـــه زوال و تخریب. در پهلوی اول شـــاهد شـــروع نخســـتین آســـیبها بر بدنـــه تاریخی تهـــران هســـتیم. خیابانهایـ­ــی مانند بوذرجمهری و ســـیروس سبب آسیب به بافت بازار و محله عودالجان شـــد. شهر به اطراف گسترده و نظام شهری در بخش جدید کامالً متفاوت با بخش قدیم شـــد. در ایـــن دوران تهران برای نخســـتین بار با پدیدهای به نام شمال شـــهر (اعیـــان نشـــین) و جنوب شـــهر (محله فرودستان و مهاجرین) روبهرو شـــد. پیـــش از این چنیـــن مفهومی در تهران وجود نداشت. مهمترین تغییر بافـــت شـــهری در دوران پهلـــوی اول، تغییر بافت درونگرای ســـنتی به بافت برونگـــرا­ی مدرن اســـت. تا پایـــان این دوره با وجود آسیبهایی چند بر بدنه تاریخی شهر، ما همچنان شاهد تغییر شهر بهصورت طبیعی هستیم.»

دهه ۰4 آغاز زوال تهران

بـــا آغـــاز دوره پهلـــوی دوم و بویژه از دهـــه ۰۴ خورشـــیدی، رونـــد زوال و تخریب شهر بویژه هسته تاریخی آغاز میشـــود و تهران برای نخســـتین بار با پدیده حاشیه نشـــینی مواجه میشود. به گفته دکتر همدانی، هســـته تاریخی شهر تهران در این دوره با تخریبهای گســـترده مواجه شـــد. پـــس از آن برای رهایی از این رشد لجام گسیخته، طرح جامعی مطرح شـــد که گرداگرد شـــهر را بـــا پارکهای جنگلـــی محصور کنند و مهاجریـــن در شـــهرکهای خارج از محدوده حصار ســـبز ساکن شوند. چرا که بر اســـاس مطالعـــات انجام گرفته، تهران حداکثر توان پذیرای جمعیت ۵ میلیونی را داشت.

این طرح چندان به مرحله اجرا در نیامـــد و پس از پیـــروزی انقالب بهطور کامل کنار گذاشته شد و شهر تاریخی به دو دلیل عمده؛ اول، گسترش از اطراف و دوم، بیتوجهـــی و بیبرنامگی برای هســـته تاریخـــی، کماکان رو بـــه زوال و نابودی است.

دالیل زوال

برای روند رو بـــه زوال تهران دالیل متنوعی میتوان برشـــمرد. دکتر علی همدانـــی در این مـــورد میگویـــد: «از طرفـــی متولیان شـــهر تهـــران الفتی با شهر ندارند و نگاهها آنی و سیاستهای لحظهای آنها که تنها بهســـود دهی در کوتاه مدت معطوف میشـــود، ســـبب زوال هسته تاریخی شده است. درحالی که تهران بـــا جذب گردشـــگر و احیای بافـــت تاریخی میتوانـــد در درازمدت بهسود دهی برسد.»

وی در جـــواب این پرســـش که چرا خانههـــای تاریخی در مناطـــق ۱۱ و ۲۱ اغلب به انبار کاال تبدیل شده، میگوید: «پس از انقـــالب، بازار مجدد به حیات خود بازگشت و قیمت ملک در بازار تا حـــدی باالرفت که ســـراها و مکانهای انبار کاال به حجره تبدیل شد. درنتیجه، خانههـــای متروکـــه قدیمی، بـــا وجود زیباییشـــ­ان، جایگزین انبارهای داخل بازار شدند».

دکتر همدانی خاطرنشـــا­ن میکند: «غرب زدگی و انزجار از تاریخ و هویت خود کـــه ریشـــه در جنگهـــای ایران و روس و ســـپس مهاجـــرت نخســـتین هیأت دانشجویی در زمان عباس میرزا دارد، ســـبب شد تا ما نســـبت به تاریخ شـــهر خود و هویت آن بیگانه شـــویم و هرچه بیشـــتر از لحاظ پوســـته و ظاهر، خود را شبیه به غرب کنیم، درحالی که این ظاهرســـاز­ی چنان سرعتی گرفت که مـــا از ســـاختن و پیدا کـــردن هویت بازماندهای­م.»

محدوده هسته تاریخی

هســـته مرکـــزی و تاریخـــی تهران، زمانـــی بـــا بـــاروی شـــاه طهماســـب

مشخص شد. دکتر ســـید عبداهلل انوار از مترجمـــان مطرح و از پیشکســـوت­ان معاصـــر نسخهشناســ­ـی در ایـــران، محدوده هسته تاریخی تهران را چنین بیـــان میکند: «آن بخـــش از تهران که به آن هســـته تاریخی شـــهر میگوییم، از شـــمال، از ســـه راه امیـــن حضور الی حســـن آبـــاد، از غـــرب، از حســـن آباد و خیابـــان حافـــظ کنونـــی، از جنوب تا مولوی ادامـــه مییافت و شـــرق آن تا خیابان عبدالعظیم بود؛ درواقع همان محدودهای که شـــاه طهماسب به دور آن بارو با ۴۱۱ برج کشید.»

وی در زمینه رونـــد تغییرات تهران اضافـــه میکند: «در ســـال ۴۸۲۱ ه.ق. ناصرالدیــ­ـن شـــاه قاجـــار دســـتور داد از نقطـــهای کـــه میـــدان ســـپه بـــه آن میگوینـــد، ۰۰۵۱ قدم بهطرف شـــمال و از ســـه جهت دیگر ۰۰۰۱ قـــدم به آن سوی حد حصار شـــاه طهماسب روند و بـــاروی طهماســـب تخریـــب و بجای آن خنـــدق ناصری حفر شـــد. اینگونه تهران نخســـتین قدم را برای گسترش به اطراف برداشت».

دکتـــر انـــوار نیـــز در زمینـــه تغییر و زوال هســـته تاریخی تهران مانند دکتر همدانـــی معتقـــد اســـت: «تهـــران تا پیـــش از پهلـــوی دوم رونـــد تغییراتی طبیعـــی و در خـــور فرهنگ و نیـــاز روز را دنبـــال میکـــرده اســـت. امـــا از دهه ۰۴ خورشـــیدی، بـــا گســـترش لجـــام گســـیخته تهران بـــه اطراف و از ســـوی دیگـــر فضـــای مدرنیتـــه و نوســـازی در بافـــت قدیـــم تهـــران، زوال هســـته تاریخی شهر شـــروع و تا به امروز ادامه دارد.»

وی دالیـــل عمـــده زوال و تخریـــب بافت تهران را در ســـه مـــورد کلی بیان میکنـــد: «یـــک؛ گســـترش ســـرطانی تهـــران. دوم؛ وجود تمامی امکانات در شـــهر تهران و عدم امکانات مناســـب در ســـایر شهرها که ســـبب مهاجرت از شـــهرهای دیگر به تهران شـــده اســـت و ایـــن مهاجـــرت بافـــت جمعیتـــی را تغییر و در ادامه ایـــن تغییر جمعیتی و فرهنگی، شـــاهد تغییر بافت کالبدی و معمـــاری شـــهر و تخریـــب هویت و تاریخ شـــهر هســـتیم. ســـومین عامل؛ عـــدم محدود کـــردن مرزهای شـــهر و گســـترش آن بـــه اطراف و نیـــز فروش تراکـــم بهعنـــوان یک کاال و نـــه محلی بـــرای ســـکونت.» بـــه گفتـــه وی، بلند مرتبهســـا­زی حریم منظـــر را در بافت تاریخی نقض میکند و عامل تخریب بافت تاریخی و هویتی شهر تهران شده است.

چه باید کرد؟

بـــا توجه بـــه شـــرایط بحرانی بافت تاریخـــی تهـــران، بـــه نظـــر میرســـد ناگزیریم از تجارب و دستورالعمل­های موجود در زمینه حفظ و نجات هســـته تاریخی تهران استفاده کنیم.

«آلدو راســـی»، معمـــار ایتالیایی و خالق اثر «معماری شهر» و «معماری خردگرا» بهترین دستورالعمل را برای حفظ و نجات شـــهرهای تاریخی ارائه میدهد که اجرای آن برای شهر تهران ممکن و مفید خواهد بود.

وی که از پیروان مکتب خردگرایی در معمـــاری و از مخالفان عملکردگرای­ی مدرنیســـم بود، معتقد است: «بناهای تاریخی دربرگیرنــ­ـده خاطرات، افکار و آثار نســـلهای متعدد در گذشته است و نقش اساســـی در خلق هویت شهرها دارند.» بنابراین وی در نخستین قدم، تخریب بافت قدیمی را رد میکند و از سوی دیگر، بازسازی بناهای تاریخی را مد نظر قرار میدهد. او همچون «جان راســـکین» به حفظ آنچه که هســـت و عدم تقلید در ســـاخت، معتقد است. از مهمترین دســـتورال­عملهای «آلدو راســـی»، نظـــارت بـــر ورود خـــودرو به داخـــل بافتهای کهن اســـت و کنترل ترافیک در ایـــن منطقه را از مهمترین اقدامات برای بهســـازی بافت تاریخی میدانـــد؛ امری که امـــروز تهران به آن نیاز فوری دارد.

درحال حاضر هسته تاریخی تهران دارای فرسودگی نســـبی در کالبد است کـــه بـــا وجـــود فعالیـــت در آن، باعث فرسودگی نســـبی این بخش از فضای شـــهری شـــده اســـت. تهـــران نیازمند مجموعه اقدامات نوســـازی در هســـته تاریخی خود است؛ مجموعه اقداماتی که بـــا تغییـــرات برنامهریزی شـــده در کالبد، عالوه بر طوالنی شدن عمر بناها و بافـــت این منطقه، بـــه احیای آن نیز مدد رســـاند. با تزریق فعالیت مناسب و دائمی و بـــا ایجاد تغییراتی در کالبد، میتوان هســـته تاریخی شـــهر تهران را معاصـــر کـــرد و به این فضای شـــهری زندگی دوباره بخشید.

تهران در بـــازه زمانی ۹۰۳۱ تا۰۵۳۱ خورشیدی، شـــاهد آن دسته تغییراتی بود که پاریس در قرن ۹۱ میالدی با آن مواجه شـــد. «ادموند بیکـــن» در کتاب «طراحی شهرها» بیان میکند: «حدود ســـالهای ۰۵۸۱ «هوســـمان» شهردار پاریس، اندیشـــهه­ای «ویوله لودوک» را مبنـــای کار خـــود قـــرار داد و با مهم جلوه دادن چند بنـــا، اقدام به تخریب بافتهای همجوار آن کرد. اقداماتی از این دست و نیز اقداماتی چون وسعت بخشـــیدن به شـــهر، خیابان کشیهای منظم و تخریب بافت قدیمی، ســـبب اضمحالل بافت اجتماعی - فرهنگی شهر و مانعی برای رشد فرهنگی شهر شد.»

همانطـــور که شـــاهد هســـتیم این اقدامات مشـــابه اقداماتی است که در پهلوی اول در تهران و ســـایر شهرهای بزرگ کشـــور اتفاق افتـــاد و در دهه ۰۴ خورشـــیدی بـــه اوج خود میرســـد، به گونـــهای که چیـــزی از بافـــت قدیم در شـــهرها باقی نمانـــد، روندی کـــه تا به امروز نیز ادامه یافته است. این درحالی است که پاریس در اواسط قرن بیستم، رویکـــردی جدیـــد درباره احیـــای بناها و بافـــت تاریخـــی خود اتخـــاذ میکند. «دنیـــس رادول» در کتـــاب حفاظت و پایداری در شـــهرهای تاریخی خود این رویکـــرد را اینگونـــه توضیـــح میدهد: «قانـــون «آندره مالـــهرو» کـــه در اوت ســـال ۲۶۹۱ بـــه تصویب و اجرا رســـید، نقطه عطفی در نگرش کشـــور فرانسه به امـــر مرمت بافـــت تاریخی اســـت. قانـــون مذکـــور، عملیـــات حفاظتـــیح­راســـتی را بـــر محـــالت قدیمـــی گســـترش داده و بـــر قوانین تشـــویقی میافزاید. مأمور مســـتقیم اجرای این قانـــون، وزارتخانهه­ای امـــور فرهنگی و ســـاختمان­ی هســـتند کـــه دو وظیفـــه عمده را به عهـــده دارند: اولی، تجدید حیات فضاهای باارزش را پی میگیرد و دومی، بازندهســـ­ازی و تجدید ارزش نوســـازی و مرمت کالبدی - فضایی را در دستور کار دارد.»

دکتر «محســـن حبیبی» در تشریح ایـــن قانـــون در کتاب مرمت شـــهری، چنین میگوید: «در ایـــن قانون، چهار رده بنا تشـــخیص داده میشـــود: اول، بناهایـــی کـــه باید مرمت شـــوند. دوم، بناهایـــی کـــه زیـــر پوشـــش اقدامـــات حراســـتی - حفاظتـــی قـــرار میگیرند. ســـوم، بناهایـــی کـــه پـــس از پذیرفتن تعمیرات کالبـــدی و کاربردی میتواند به زندگـــی خود ادامه دهـــد. و چهارم، بناهایی که در پی بررســـیها­ی مستدل و تحلیلی تخریب میشود.»

قانون «مالهرو» برای تهران

از آنجـــا که تهران بـــا همان بحرانی رو به رو اســـت که پاریـــس در قرن ۹۱ با آن مواجه بوده، شـــاید قانـــون مالهرو، بتوانـــد تا حـــد زیادی در جهـــت بهبود شرایط زیستی در هسته تاریخی تهران، تأثیرگـــذ­ار باشـــد. از طرفـــی متولیـــان شـــهری بایـــد در پی انطبـــاق حفاظت و توســـعه پایدار در کل محدوده شـــهر تهران، بویژه هســـته تاریخی آن باشند. در گزارش «برانتلند»، اصطالح توسعه پایدار اینگونه برای عموم معرفی شده اســـت: «مؤلفه اصلی و پیشـــتاز فرآیند فراگیـــری مســـتمر و پایـــدار.» مفهوم پایداری به ما میگوید که تنوع فرهنگی یک مؤلفـــه حیاتی از هویـــت فرهنگی اســـت، حـــس تعلق داشـــتن بـــه یک جامعه واحـــد و مشـــارکت اجتماعی. از آنجـــا کـــه تهران بـــا بحران زیســـت محیطـــی و بحـــران آب روبهرو اســـت، توجه به توسعه پایدار که محوریت آن مسائل زیست محیطی است، میتواند کمک شایانی به حفاظت و حراست از این شـــهر کند تا بتوان بقای آن را برای دهههای آتی و آیندگان تضمین کرد.

تهران، شـــهری بـــا تاریـــخ کهن که عمدهتریـــ­ن تحـــوالت سیاســـی را در دویســـت ســـال اخیر رقم زده و شـــاهد فـــراز و نشـــیبهای­ی در زمینـــه تاریـــخ سیاســـی بـــوده، امـــروز نیازمنـــد یـــک طرح جامع شـــهری برای حفظ هویت تاریخی و انتقال آن به نسلهای بعدی اســـت و این وظیفهای اســـت بر دوش متولیان شـــهری و پس از آن معماران و شهرســـازا­ن. به طوری که با شناخت وضع موجود و گونه شناســـی ســـبک و بافت تهران و همانطور که اشاره شد، با وام گرفتـــن از تجارب مرمتی جهان، بتـــوان تاریـــخ، هویت و فرهنـــگ ویژه شـــهر تهران را بهدرســـتی به نسلهای بعدی انتقال داد.

تهران حقیقی، تهرانی است که در حافظه خود خاطرات بسیاری از تاریخ دویست و سی ساله این شهر بعد از به پایتختی برگزیده شدن را نگه داشته است

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran