Iran Newspaper

تقویت هویت ملی با خرید کاالی ایرانی

نقشه توسعه نشــان میدهد؛ پله اول، اعتماد و توسعه اجتماعی، پله دوم شکوفایی اقتصادی

- مریم طالشی

دم از غیرت ایرانـــی میزنیم. صدایمان همیشـــه بلند اســـت که تمـــدن چندین هزارســـال­ه داریم و به فرهنـــگ غنیمان نازیدهایــ­ـم و از دانشـــمند­ان و ادیبانمان داد ســـخنها دادهایم. چقدر ایران ایران گفتهایم، بـــا این حال به قفســـه اجناس خارجـــی فروشـــگاه محل که میرســـیم، چشـــممان برق میزند و دنبال برچسب قیمـــت میگردیم تـــا در صـــورت اینکه خیلی گران نباشـــد، فی الفور راهی ســـبد خریـــدش کنیـــم. بهنظرمـــا­ن همیشـــه سس و شـــکالت و بیســـکوئی­ت و پاستای خارجی خوشـــمزهت­ر و مرغوبتر اســـت. حـــاال هرچقـــدر بیایند و بگوینـــد طعم و کیفیتش بـــا نمونه ایرانی فرقی نمیکند، به گوشمان نمیرود که نمیرود. در مورد باقی کاالها هم کم و بیش چنین رفتاری داریم. همان حکایت مرغ همســـایه غاز اســـت. حرف از حمایـــت از کاالی داخلی که به میان میآید، همیشـــه نگاهمان به دیگران اســـت. انگار کسان دیگری غیر ما باید بیایند و با خرید کاالی ایرانی، از تولید داخلی حمایت کنند. راستی چرا اینطور فکرمیکنیم؟! ■ هویت فرهنگی

دکتر مهـــدی لبیبی، جامعه شـــناس و اســـتاد دانشـــگاه در گفتوگو با «ایران» بـــه تشـــریح رویکردهایی میپـــرداز­د که در زمینه حمایت از تولیـــد داخلی وجود دارد: «در مـــورد خرید کاالی داخلی چند رویکـــرد وجـــود دارد. بعضـــی مواقع در بعضی کشـــورها مثل ژاپن بعد از دوران جنگ، مردم به خاطر حفظ کیان کشور و توانمندی اقتصادیشان و از دست ندادن محیطی که در آن زندگی کردهاند، ترجیح میدادند با وجود آنکه ممکن بود کاالی داخلی کیفیت الزم را نداشته باشد، آن را خریداری کنند تا از جامعهشان پشتیبانی کرده باشـــند. رویکرد دوم، نگاه اقتصادی اســـت؛ در جامعه تعـــداد زیـــادی جوان بیکار داریم که خـــوب میدانیم معضل بزرگی است. ما با خرید هر کاالی خارجی، یک فرصت اشـــتغال را از بین میبریم. اگر چنیـــن تفکـــری در ما نهادینه شـــود، دیگر الزم نیســـت به کســـی توصیه کنیم کاالی داخلـــی بخرد. در واقـــع فرد باید با عقالنیت خودش به این نکته برســـد که اگر محصـــوالت خارجـــی را میخریم که اتفاقاً نمونـــه ایرانی باکیفیـــت آن وجود دارد، فرصت اشـــتغال داخلـــی را از بین میبریم کـــه میتواند فرصت اشـــتغال فرزند خودمان باشد.»

لبیبی رویکرد ســـوم را نـــگاه فرهنگی میدانـــد و ادامـــه میدهـــد: «در اینجا ما عبارت هویت ملی را داریم یعنی غیرت ملی و فرهنگـــی. باید از خودمان ســـؤال کنیم کـــه هویت ملی ما کجـــا رفته؟ مگر ما خودمـــان را متعلـــق به ایـــن جامعه نمیدانیم؟ حـــاال فـــارغ از اینکه گرایش سیاســـیما­ن چیســـت، همـــه مـــا در این کشور زندگی میکنیم و تعلق فرهنگی به این جامعه داشـــتهای­م و به تمدن ایرانی وابســـتها­یم. بنابراین خریـــد کاالی ایرانی پایـــه هویت ایرانی را تقویـــت میکند. آن هویـــت البته باید وجود داشـــته باشـــد تا خرید کاالی ایرانی نهادینه شود.

اگر چنین حســـی وجود داشـــته باشد، صبوری بیشـــتر میشود. به این معنی که ممکن است حتی کاالی ایرانی را بخریم و بـــه دلمان خیلی هم نچســـبد اما صبر میکنیم و این فرصـــت را به تولیدکننده میدهیم تـــا کیفیت بهتر شـــود. البته در بســـیاری از مـــوارد کاالی ایرانـــی کیفیت بهتری از مشـــابه خارجـــی دارد. در زمینه کاالهـــای الکترونیکی مثل کلیـــد و پریز از آنجا کـــه به منابع خوب مس دسترســـی داریم،کاالهایباک­یفیتیتولید­میکنیمکه میتواند در دنیا جزو بهترینها باشد، یا در زمینه شـــیرآالت کاالهای باکیفیتی داریم امـــا باز هم میبینیم که افـــراد برای تهیه چنین کاالهایی هم سراغ جنس خارجی میروند. در این مواقع دیگر باید اسم این حرکت را «خودباختگی» گذاشت.»

خودباختگــ­ـی همان چیزی اســـت که باعث میشـــود کاالیـــی را که با مشـــقت فـــراوان از ســـوی تولیدکننــ­ـده داخلـــی تولید شـــده، نادیده بگیریم صرفاً به این خاطـــر که نمونـــه خارجی بـــه مذاقمان خوش تر میآید. انـــگار اگر بگوییم فالن جنس ُترک اســـت یا آلمانی است، دیگر دربســـت میتوانیم بـــه آن اعتماد کنیم و اگر ایرانی باشـــد، حتمـــاً یک پای قضیه میلنگد. گاهـــی حتی این هم نیســـت و کاالی خارجـــی صرفاً برایمان جذاب تر و باکالستر است. با این احوال قرار نیست از آن ور بـــوم هم بیفتیـــم و اگر میگوییم کاالیایران­یبخریم،قطعاًاستثنائاتی­هم در این رابطه وجود دارد.

لبیبـــی در ایـــن باره چنیـــن میگوید: «البته مـــا این تبصـــره را در مـــورد خرید کاالی ایرانی در نظـــر میگیریم که وقتی میگوییـــم خریـــد کاالی ایرانـــی، نبایـــد مفهـــوم مطلق را در نظـــر بگیریم. اصوالً در جامعهشناسی هیچ پدیده اجتماعی مطلق نیســـت بلکه نســـبی اســـت. مثالً وقتیمیگویی­مطالق،نمیتوانیمب­گوییم فقط عامل اقتصادی موجب آن میشود یا وقتـــی از بزهکاری صحبـــت میکنیم، نمیشود گفت که چون فرد دارای تربیت درستی نبوده به خالف روی آورده.

در خریـــد کاالی ایرانـــی هـــم باید این تبصـــره را بگذاریم. مـــا نمیگوییم همه جـــا و برای همه کـــس باید صرفـــاً کاالی ایرانـــی تهیه کنیـــم. گاهی ممکن اســـت امکان تولید یک کاال را نداشـــته باشـــیم و حتی تولیـــد آن مقرون به صرفه نباشـــد و بهتر باشـــد آن را وارد کنیـــم. باید توجه داشته باشیم اگر جایی عقالنیت و منطق حکم میکند که از کاالی خارجی استفاده کنیم، اصل خریـــد کاالی ایرانی را نقض نکردهایم.»

ایـــن قاعـــده امـــا معمـــوالً رعایـــت نمیشود. ما میتوانیم بگوییم هواپیما را از خارج میخریم و اگر کســـی بگوید چرا هواپیمـــا­ی خارجی میخرید، پاســـخش را منطقی بدهیـــم و او را متوجه کنیم که خرید هواپیما از کشـــورهای­ی کـــه پیر این صنعت هســـتند، نه تنهـــا کاری لوکس و غیرضروری نیست بلکه اتفاقاً اقتصادی نیز هست اما وقتی پای مواد غیرضروری به میان میآید، بعضی توجیهها را دیگر نمیتوانپذی­رفت.

به گفته لبیبی، متأسفانه وقتی آمارها را نگاه میکنیم میبینیـــم درصد زیادی از خریـــد کاالهـــای خارجـــی مربـــوط بـــه اقالم خوراکی مثل آدامس، بیسکوئیت، چیپس، ترشـــیجات و چاشـــنیها است. ایـــن درحالی اســـت کـــه مـــا نمونههای ایرانـــی بهتری داریم و شـــرکتهای مواد غذایـــی خودمـــان، تولیداتـــ­ی بـــا کیفیت باالتری دارند. اینجاســـت که باید نگاه ما فرهنگی باشـــد، همان چیـــزی که گیدنز، جامعه شـــناس انگلیســـی بـــه آن تحت عنوان رفلکســـیو­یتی یا بازاندیشــ­ـی اشاره میکند. باید بازاندیشی کنیم که با خرید کاالی خارجـــی چه کار داریـــم میکنیم و بـــا این خرید به چه کســـی خدمـــت و به چه کســـی خیانت میشـــود. با این شیوه تفکـــر درمییابیم کـــه با ایـــن کار به یک ســـرمایهگ­ذار در کشـــوری خارجـــی که در خدمـــت جامعـــه خـــود اســـت، خدمت میکنیـــم و بـــه ســـرمایهگ­ذار ایرانـــی و کارخانههای­ی که میتوانند جوانان زیادی را به کار بگیرند، خیانت.

این جامعه شناس میگوید: «ما باید بهعنـــوان یـــک ایرانی حس مســـئولیت­ی داشـــته باشـــیم که حتی توأم با احساس گنـــاه و عذاب وجدان باشـــد. آیا با فکر به اینکه با خریـــد کاالی خارجی، به جامعه خودمان خیانت میکنیم، به ما احساس گناه دســـت نمیدهد؟! این کار به غیرت و همیت نیازمند اســـت. ابـــن خلدون که او را نخســـتین جامعه شـــناس اســـالمی میدانند واژهای بـــه نام « ُعصبیت» را به کار میبرد که بـــه معنای غیرت همراه با دوست داشتن است. او میگوید آدمهای بادیه نشـــین، آدمهای ُعصبهای هستند؛ یعنی هـــم از خودشـــان میگذرند و هم تو را دوســـت دارنـــد. مصداق گفتـــه او را میتوانید در کشورمان ببینید. اگر میهمان کویرنشینان شوید، میبینید با وجود آنکه ممکن اســـت خودشـــان چیزی نداشـــته باشـــند اما برای میهمان کم نمیگذارند. این حســـی اســـت که درحـــال حاضر در جامعه ما گم شده است؛ آن حس غیرت که مـــا ایرانی هســـتیم. اگر آن حســـی که به میهمـــان داریم به کارگران کشـــورمان داشـــته باشـــیم میفهمیم که باید ورود به عرصـــه خریـــد کاالی ایرانـــی را جدی بگیریـــم. در واقع ورود ما به این مســـأله بایـــد اول فرهنگی باشـــد و بعد عملکرد اقتصادی پیدا کند. باید از دریچه فرهنگ وارد شـــویم تا آدمها کم کـــم یاد بگیرند. البته در ســـالهای اخیر تحـــوالت خوبی در زمینـــه خرید کاالی ایرانی ایجاد شـــده و ما در نقطه صفر نیستیم اما باید سعی کنیم اگر 40 درصد کاالی ایرانی میخریم آن را بـــه 60 و 80 درصـــد برســـانیم و اگر 10 درصد هم بـــرای خرید کاالی خارجی باقی ماند، اشـــکالی ندارد. بعد از اینکه از دریچه فرهنگی وارد شدیم، آثار اقتصادی هـــم مشـــخص میشـــود و میفهمیـــم که نخســـتین کســـی که از آن بـــه صورت مستقیم و غیرمستقیم سود میبرد، خود ماهستیم.» ■ هویت اقتصادی

رونق اقتصادی همان چیزی اســـت که ســـودش بـــه جیب همه مـــا میرود. هرکدام از ما بهعنوان عضوی از جامعه میتوانیـــ­م در ســـوق یافتـــن بـــه ســـوی این رونق ســـهم داشته باشـــیم. اما چه میشـــود کـــه امیدی بـــه بهبـــود اوضاع نداریم؟ کجا کـــم میآوریم؟ چه زمانی است که فکر میکنیم باید کاله خودمان را سفت بچسبیم که باد آن را نبرد. مگر همه ما سوار یک قایق نیستیم؟ پس چرا فکر میکنیم اگر قایق سوراخ شود، ما در امانیـــم؟! بعضیهایمان هـــم فقط به رفتن میاندیشـــ­یم. انگار ایران برایمان اقامتگاهی موقت بوده که با ترکش قرار است به موطن اصلی خود برسیم و آرام گیریم. تکلیـــف ســـرمایه اجتماعی چه میشود و ســـرمایه اجتماعی که ارتباط مســـتقیم با سیاستهای کالن مدیریت کشـــور دارد، چگونه میتواند یک بحران اقتصادی را پشت ســـر بگذارد یا دورانی شکوفا را نوید دهد؟ قانـــون و ضعـــف حکمرانـــی، میتواند ســـرمایه اجتماعـــی را کاهـــش دهـــد و زمینه توســـعه آن را از بین ببرد. در این رابطـــه بویـــژه بحـــث فســـاد و نابرابری مهـــم اســـت و بهدلیل وجود آنهاســـت که سرمایه اجتماعی تنزل پیدا میکند. متأسفانه در کشـــور ما بهدلیل گسترش فساد اقتصادی و نبود حاکمیت قانون، ســـرمایه اجتماعـــی در بعضـــی گروهها تحلیل پیدا کرده و با مشـــکالتی مواجه شـــده اســـت. ما میبینیم که مشـــارکت مـــردم در وقایعـــی همچـــون انتخابات باالســـت اما در رفراندومها­ی اقتصادی چنین مشارکت و همراهی را نمیبینیم. دلیلش هم بیاعتمادی به سیاســـتها و فســـاد و نابرابری است که در یک دوره بلندمـــدت در ذهن مردم شـــکل گرفته است. اینکه بخواهیم سرمایه اجتماعی را در یک دوره کوتاه مدت تقویت کنیم، بسیار ســـخت است و مســـئوالن باید در دوره میانمدت و بلندمدت به توســـعه ســـرمایه اجتماعی بپردازند تا توســـعه اقتصادی هم محقق شود.»

به گفته این اقتصـــادد­ان، اثر تقویت ســـرمایه اجتماعی بر توسعه اقتصادی بویژه از دهه 90 بیشـــتر مشـــهود شد. او میگوید: «آمارها هم نشان میدهد که وقتی کشورها سرمایه اجتماعی تقویت شده دارند، اصالحات ساختاری نهادی را هم به سادگی پذیرفتهاند. راه توسعه ســـرمایه اجتماعی هم مبارزه با فساد و رانت و پایبندی به قانون و سیاســـتها و همچنین شـــفافیت اقتصادی است. هر دولتی که توانســـته با فســـاد مبارزه کند، توانسته سرمایه اجتماعی را هم توسعه دهد و به توسعه اقتصادی برسد.»

بنابرایـــ­ن در یـــک برداشـــت کلـــی میشـــود نتیجـــه گرفـــت حمایـــت از کاالی ایرانـــی و رســـیدن بـــه اقتصـــادی درونزا دو ســـویه دارد کـــه یـــک ســـویه آن بـــه نوع رابطه مـــردم و تولیدکننده و کارگـــر ایرانـــی برمیگردد کـــه هم جنبه اقتصادی آن قابل بررســـی اســـت و هم جنبـــه فرهنگـــیا­ش و یک ســـویه دیگر به عملکـــرد حاکمیت و میـــزان اعتماد مـــردم به آن کـــه مفهوم بزرگـــی به نام ســـرمایه اجتماعـــی را شـــکل میدهد و آنچنـــان کـــه در دو تحلیـــل اقتصادی و جامعهشـــن­اختی باال خواندید، در هر دو سویه نیز دچار اشکاالتی اساسی هستیم که باید ترمیم شود.

در یک برداشت کلی میشود نتیجه گرفت حمایت از کاالی ایرانی و رسیدن به اقتصادی درونزا دو سویه دارد که یک سویه آن به نوع رابطه مردم و تولیدکننده و کارگر ایرانی برمیگردد که هم جنبه اقتصادی آن قابل بررسی است و هم جنبه فرهنگیاش و یک سویه دیگر به عملکرد حاکمیت و میزان اعتماد مردم به آن که مفهوم بزرگی به نام سرمایه اجتماعی را شکل میدهد، در هر دو سویه نیز دچار اشکاالتی اساسی هستیم که باید ترمیم شود

دکتر مهدی لبیبی، جامعه شناس: متأسفانه وقتی آمارها را نـــگاه میکنیم میبینیـــم درصد زیـــادی از خرید کاالهای خارجی مربوط به اقالم خوراکی مثل آدامس ، بیسکوئیت، چیپس ، ترشیجات و چاشنیها است. این درحالی است که ما نمونههای ایرانی بهتری داریم و شرکتهای مواد غذایی خودمان، تولیداتی با کیفیت باالتری دارند. اینجاســـت که باید نگاه ما فرهنگی باشـــد، همان چیـــزی که گیدنز، جامعه شـــناس انگلیســـی بـــه آن تحت عنـــوان رفلکســـیو­یتی یا بازاندیشی اشـــاره میکند. باید بازاندیشی کنیم که با خرید کاالی خارجی چه کار داریم میکنیم؟

دکتر وحید شـــقاقی، اقتصاددان: برخـــی رخدادها مثل فســـاد، تشـــدید نابرابری، نبود یا ضعف حاکمیت قانون و ضعف حکمرانـــی، میتواند ســـرمایه اجتماعی را کاهش دهـــد و زمینـــه توســـعه آن را از بین ببـــرد. در ایـــن رابطه بویژه بحث فســـاد و نابرابری مهم اســـت و به دلیل وجود آنهاســـت کـــه ســـرمایه اجتماعی تنـــزل پیـــدا میکند. ما میبینیم که مشارکت مردم در وقایعی همچون انتخابات باالســـت اما در رفراندومها­ی اقتصادی چنین مشـــارکت و همراهی را نمیبینیم که دلیـــل آن ذهنیت بلندمدتی از فساد است

 ??  ?? دکتـــر وحیـــد شـــقاقی، اقتصـــادد­ان در گفتوگـــو بـــا «ایـــران» در اینبـــاره اینطـــور میگوید: «ســـرمایه اجتماعی متغیری اســـت کـــه در یـــک دوره میان مـــدت و بلندمـــدت شـــکل میگیـــرد و عمالً نشـــاندهن­ده همدلی، مشـــارکت و همکاری و همراهی...
دکتـــر وحیـــد شـــقاقی، اقتصـــادد­ان در گفتوگـــو بـــا «ایـــران» در اینبـــاره اینطـــور میگوید: «ســـرمایه اجتماعی متغیری اســـت کـــه در یـــک دوره میان مـــدت و بلندمـــدت شـــکل میگیـــرد و عمالً نشـــاندهن­ده همدلی، مشـــارکت و همکاری و همراهی...
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran