فرشته کوبانی و آزمون انسان در شرایط غیرانسانی
نمایش «مرد شده» در تاالر مولوی به روی صحنه رفته است
«مردشده»نامنمایشیبهنویسندگیوکارگردانی «آســو بهاری» است، که از شنبه شب 8١ فروردین ماه در تاالر مولوی، به روی صحنه رفته است. آســو بهــاری کارشــناس ارشــد تئاتــر اســت و از ســال ۳8۳١ فعالیــت خــود را در این زمینــه آغاز کــرده اســت. او در چندیــن دوره از جشــنوارههای دانشــجویی شرکت داشــته و جوایزی نیز دریافت کرده است. در سال ٧8۳١ نمایش «سریان» را در سالناستادانتظامیبهرویصحنهبردوبعدچند ســالی را به خاطر دالیل شخصی کار تئاتر نکرد تا اینکه در سال ۰٩ نمایش «سوگ» را که تراژدیای در فــراق و مرگ مادرش بــود، کار کرد. هرچند به دالیــل ممیزی موفــق به اجرای آن نشــد و حاال او نمایش «مردشده» را به روی صحنه برده است. ■ نمایش «مرد شده» درباره چیست و جرقه اولیه کارازکجازدهشد؟
یکــی از دغدغههــای من اتفاقاتی اســت که در این چند سال اخیر در خاورمیانه افتاده؛ مخصوصاً مصائب و سختیهایی که کردها بهعنوان همزبان مندراینسالهاتجربهکردهاند.کمکمعاقهمند شــدم نمایشــی را بهصورت یک مســتندنگاری از ایــن حــوادث ارائه بدهــم. اتفاقات و داســتانهای دراماتیــک پیرامــون ایــن حوادث بســیار زیــاد بود ولــی بین همه این اتفاقــات، چیزی که توجه من و البتــه جهان را به خود جلب کرد، مبــارزه زنان ک ُرد بــود. داعشــیها اعتقــاد دارنــد اگر با هر ســاحی، توسط یک زن کشته شوند، مستقیماً راهی جهنم میشــوند؛ این اعتقاد داعشــیها که خیلــی به آن ایمان هم داشتند باعث شد موج جدیدی در شیوه مبــارزات علیه داعش راه بیفتد کــه در آن زنها در صــف اصلــی جبهه قــرار میگرفتند و بــا حضور و مبــارزه خــود در دل داعــش هــراس میافکندند، که مبــادا گلولهای کــه به آنها میخورد، از اســلحه زنی شــلیک شــده باشــد. میان این زنها، در شهر ک ُردنشــین «کوبانی» که از ســه طــرف در محاصره قــرار گرفته بــود، دختری بــود بهنــام «ریحانه» که داســتانهای زیــادی در مــوردش نقــل قول شــده اســت. او که به فرشته کوبانی معروف شده است، توانســته بیش از صد داعشی را به هاکت برساند. داعش در دورهای یک میلیون دالر و دورهای دیگر دو میلیون دالر برای ســر ایــن دختر جایزه تعیین میکند، چون ریحانه بــه نماد مقاومت در کوبانی تبدیل شــده بود. مــن زمانی که مشــغول نگارش این متن بودم، با کســی آشــنا شــدم بهنــام «زانیار عمرانــی» که خــود در این جنگ حضور داشــت و فیلمی نیز بهنام «کوبانی، نمای نزدیک» ســاخته بود. او اطاعات بســیار خوب و مســتندی را درباره آنجا با من در میان گذاشــت کــه در این میان چند روایت وی از ریحانه، تبدیل مرجع نوشــتاری متن من شد. درباره عاقبت ریحانه عکسی منتشر شد از سر بریده شــدهاش توسط یک داعشی، ولی بنا به روایتــی ریحانه هنوز زنده اســت و به دالیل امنیتی پنهانشدهاست. ■ آن گونه کــه از نحــوه طراحی صحنه و اســتفاده شما از دوربین و ویدئوپروژکشن در صحنه استنباط میشود، شما به نوعی قصد مستندنگاری آن هم از نوع ســینماییاش در این نمایش دارید. آیا این کار صرفاًبهخاطرباالبردنجذابیتاستیابهدنبال نتیجهایمفهومینیزهستید؟
منبهشخصهخیلیعاقهمندبهسینماهستم و شــاید ناخــودآگاه این عاقه در شــیوه کارگردانی من،چهدرطراحیصحنهوچهمیزانسنهایاین کار دیده میشــود. من در کار قبلی خود هم از این شیوه استفاده کرده بودم و خیلی سعی میکنم از مولتیمدیا،بهمعنیحضوردوربینوتصویرهایی که مکمل نمایش هســتند، در کار ســود ببرم. این کار بــه قصــد اطاعاتدهــی بیشــتر، واقعیتــر و جذابتر است نه صرفاً یک کار تزئینی؛ من سعی میکنم خروجی کار، یک تلفیقی از ســینما و تئاتر باشــد؛ یعنی مدیوم، مدیوم تئاتر باشــد از جنس هم نفســی با تماشاگر و زنده بودن و ارتباط برقرار کردن و بههمین اندازه هم قاب، قاب بســته باشد و این امکان را به تماشاگر بدهد که انگار با دوربینی در دســت میتواند زوم کرده در چشمهای بازیگر و احساسات زیر پوستش نیز رخنه کند؛ و از طرفی دوربینهااینامکانرامیدهندتاتماشاگرازنقاط کور صحنــه و رازهایی که در بین شــخصیتها در جریان اســت، آگاه شــود. این میشود اســتفاده از ح ُسن سینما و تئاتر همزمان در کنار یکدیگر؛ برای مثــال، من «بازی در ســکوت» فراوانــی در این کار دارمکهاینهابهخاطرفاصلهزیادتماشاگربابازیگر در تئاتر دیده نمیشوند و تأثیرگذاری کمی دارند. مابااستفادهازهاشفومیکروفوندرایننمایش، بســیاری از این «بازی در سکوت»ها را که معموالً دیدهنمیشوند،منتقلمیکنیم. ■ واماحرفآخر...
«مرد شده» صرفاً کاری در ارتباط با ُ کردهانیست ومیخواهدنشانبدهدکهانسانهادرموقعیتهای خــاص چــه عکسالعملهایــی میتواننــد نشــان بدهند. به نظرم ریحانه قهرمانی اســت که به همه جهانتعلقدارد،نهصرفاًکُردهایاکوبانی...