آغداشلو: «سعدی خوانی» ادای دینم به سعدی بود
آیدین آغداشــلو گرچه ِ درطولســالهای ِ عمر هنــری خویــش، ِ تجربیــاتمتفاوتــی داشــته و کارهــای مختلفــی انجــام داده اســت، امــا شــعرخوانیاش را نشــنیده بودیــم. حــاال او در اولیــن تجربــه شــعرخوانیاش در آلبومــی حضــور یافته کــه تصــوری اکسپرسیونیســتی و ناتورالیســتی دارد؛ او میگویــد: «یــک زمانــی قــرار بود در فیلم «بــوی کافورعطر یاس» بازی کنم؛ یکی از دوســتانم و پســرم به من گفتند در چیــزی که خیلی خوب نیســتی؛ مداخله نکن؛ نمیدانم انجــام نداد ِن آن تجربه اتفا ِق خوبی بــود یا نه؛ اینجــا اما فکر کردم مــن که این همه ســعدی را دوســت دارم بــه او یک بدهــی دارم و بایــد شــعرهایش را بخوانــم. میدانیــد مــن مدام سعدی میخوانم. کنار تمام کتابهایم، ژندهتریــن و پارهپورهتریــناش دیوان ســعدی است،ازبسکهمدامآنرادستممیگیرم.بعد کهصحبتازاینتجربهشد،باخودمفکرکردم این اتفاق میتواند ادای دین به این عشق و این شاعر باشد و به همین خاطر آن را اجرا کردم.» این نقاش برجســته در گفتوگو با موســیقی مــا دربــاره «ســعدیخوانی» و دکلمــه ایــن اثرمیگوید:«خیلــی پیشتــر آقــای «مانــی جعفــرزاده» - از دوســتا ِن مــن- کــه خودش آهنگساز است و اه ِل موسیقی، این پیشنهاد را به من دادند و من هم مقداری شــعر خواندم و برایــش ضبط کردم؛ البته ایشــان هنوز برای اثر، موســیقیای ننوشته بود و تنها قطعاتی را انتخابکردهبود؛بعداماکاردچارمشک ِلناشر شد و قضیه منتفی؛ بعد از مدتی این داستان راآقای«پیمانسلطانی»شنیدواظهارتمایل کردوگفتمیتواندایناشعارراتحویلبگیرد وکارراانجامدهد؛منهمپذیرفتم. درایناثر «آیدینآغداشلو»۰۳ غز ِلعاشقانهازسعدی را دکلمه کرده است؛ برای همین است که ِ نام آن را «وشــتن» گذاشــتهاند. َ َ «وشــتن»رقصی است که در آن، عاشق از خراسان آغاز میکند بــه فــارس و بــه آذربایجــان مــیرود و دوبــاره بازمیگــردد و ســالک، طریــق را بــه مطلــوب نهایی میرســاند و صورت معشــوق را طواف میکند.