Iran Newspaper

اسرائیل تروریست است

- هانا هامرمن مترجم: ندا آکیش

حدود یک هفته پیش در بزرگراهی بین «هرمش» و «مــوو دوتــان» (دو شــهرک یهودی نشــین)، یک خــودرو کــه راننــدهاش اهــل «برطعــه» (روســتای فلســطینی) بود ســربازان اســرائیلی را زیر گرفت و در نتیجه آن، دو ســرباز اســرائیلی کشته و دو سرباز دیگــر زخمــی شــدند. کمتــر اســرائیلی­ای دربــاره «برطعه» و واقعیتهای مربوط به نوع زندگی در این روستا اطالعات دارد اما تقریباً همه [اســرائیلی ها] اطمینان داشتند که در این حادثه تروریست کیست و قربانی بی گناه کیست. آنها امید داشتند که وعده «روون ریولین»، رئیس جمهوری اســرائیل عملی شــود زیرا او پس از ایــن حادثه وعده داد: «مــا آســوده نخواهیم نشســت تا وقتی که تمــام عامالن را تســلیم عدالت کنیم؛ ما اجازه نخواهیم داد تروریسم به یک واقعیت تبدیل شود.» امــا مشــکل اینجاســت که تــرور مدت هاســت بــه واقعیــت تبدیل شــده و عاملــی که اجازه وقوع ایــن اتفاق را داده و هنوز هم ایــن اجازه را میدهد، اســرائیل اســت. به نقشــه نــگاه کنید و «برطعــه» را پیدا کنید و شــاید حتی عالقهمند شــوید که به آنجا بروید و ببینید و بشــنوید که ســاکنان آن چگونه زندگــی میکننــد و محیط اطرافشــان چگونه اســت. من به طــور اتفاقی و قبــل از حادثــه خودرو، چند روز پیــش این کار را کردم و برایم کامالً روشــن شد که این اتفاق محصول سیاست ترور کنونی است که از سوی دولتهای اســرائیلی اجرا میشود و شهروندان را وادار میکند علیهاش به پا خیزند و دست به اقدامهایی بزنند. تنهــا چیــزی کــه برایم جالب اســت این اســت کــه چــرا تعــداد اقدامهای اینچنینــی زیاد نیســت زیرا شــرایط در«برطعه» واقعــاً و حقیقتاً غیرقابل تحمــل اســت. «برطعــه الشــرقیه» در شــرق «وادی اراع» بین خط ســبز و موانع جداکننده اســرائیل واقع شــده اســت. در آنجا مســیر فنسها به طور جدی به ســمت کرانه باختری منحرف شــده تا 4 شــهرک اســرائیلی را که نامهــای خوشــایند و تــر و تــازهای ماننــد میوههــای مــزارع آنجــا و رایحــه هایشان دارند در بر بگیرد. این 4 شهرک عبارتند از شیکد (آلموند)، ریحان (باسیل)، هینانیت (دایسی) و تل مناشه (دیو آف مناشه). در داخــل ایــن ناحیــه همچنیــن 4 روســتای عــرب نشــین وجــود دارد کــه بزرگترین آن برطعه الشــرقیه است. این روســتا تمامش با فنسها، ایست بازرســیها و نیروهای نظامی احاطه شــده و حیات و رونق این روســتا تنها برای تأمین منافع شــهرک نشــینهایی اســت که در آن ناحیه و نزدیکیها ســاکن هســتند. در ایــن منطقه کســانی کــه ســالها در روســتاهای عربی از ســرزمینها­ی اشــغالی زندگــی میکننــد ناگهــان خــود را ملزم بــه اجرای دســتورها و قانونهــای اهریمنــی پیچیــده دیدند: آنهــا اجــازه ندارند وارد اسرائیل در غرب شوند و برای ورود به شرق در کرانه باختری، محل زندگی طبیعــی خودشــان، نیز باید از دو ایســت بازرســی عبور کنند. از این ایســت بازرســیها هم فقط در ســاعاتی که ایســت بازرســیها باز هســتند، با اجازه و لطــف ســربازان و نیروهای گارد امنیتی بخش خصوصــی میتوانند عبور کنند. تعــداد کمــی از این روستانشــی­نان نیز اجــازه دارند با خودروهــای خود کاال و مــواد غذایــی بیاورنــد و ایــن محمولهها را بــا محدودیت هایی، از ایســت بازرســیها رد کنند. فلســطینیه­ایی که خارج از این ناحیه زندگی میکنند اگرچــه با ســاکنان ایــن ناحیه هم ملیت هســتند اما اجازه ندارنــد وارد این منطقه شوند تا زمانی که «مجوزهای ویژه» دریافت کرده باشند. همچنین بین اراضی کشاورزی و کشاورزانی که خارج از این ناحیه سکونت دارنــد فاصله افتاده و آنها نیز باید برای رســیدن به اراضی خود مجوزهای ویژه درخواســت بدهند و از گیتهای خاص و در ســاعتهای خاص تردد کننــد تــا بتوانند محصوالت کشــاورزی خود را برداشــت کنند. شــهرکهای «هرمــش» و «مــوو دوتان» نیــز در مناطق کرانه باختری قــرار دارند و نکته اینجاســت کــه هــر شــهرکی کــه در کرانــه باختری ســاخته میشــود زندگی روســتاییا­ن فلســطینی را بــا محــدود کــردن آزادیهــای شــهروندی تا حد غیرقابل تصور به هم میریزد. ایــن، واقعیــت آن مناطق و یکــی از ترورهای تحت حمایت دولت اســت، دولــت اســرائیل. اگر نام مصــادره زمین در ابعاد گســترده، محــدود کردن آزادی تردد، اشتغال و تجارت، تخریب خانهها، تحمیل حکومت نظامی، نصــب فنسهــا و دیوارهــای بیشــمار و بــه کارگیــری نیروهــای نظامــی تا دندان مســلح در قلب جوامع فلســطینی برای حفاظــت از جان جمعیت اسرائیلی که به زور در آنجا ساکن شدهاند ترور یا به بیان دیگر، جنگ علیه شهروندان غیرمسلح نیست، پس چیست؟ و بنابرایــن، در ایــن شــرایط یــک دختــر جــوان فلســطینی در پشــت حیاط خانهاش در نبی صالح میایســتد و یک سرباز اسرائیلی را که به روستای او فرســتاده شده تا از شــهرک غیرقانونی «هاالمیش» در داخل منطقه کرانه باختری حفاظت کند، سیلی میزند و در این شرایط دو زن جوان به ایست بازرســیای در قلب «هبرون» میرســند و هر کدام شــان یک چاقو در کیف یا دستشــان دارند و ســربازان اســرائیلی که آنجا هســتند تا از خشــونتها در یک شــهرک یهودی نشــین که با اخراج هزاران فلسطینی و آزار و اذیت فلســطینیه­ایی کــه مقاومت کرده و ماندهاند جلوگیــری کنند، آن دو زن را میکشند. و در ایــن شــرایط تظاهــرات در قلب شــهرهای جریکو(أریحــا)، بیت لحم یا حاشــیه روســتای بیت أمر شــروع میشــود و پرتاب ســنگها، ســوزاندن الســتیکها و مــواد آتــش زا بــرای رویارویــی بــا ســربازانی کــه مســلح بــه ســالحهای خــودکار، باتــوم و نارنجکهــا­ی حــاوی گاز اشــک آور هســتند آغــاز میشــود و در ایــن شــرایط یک مــرد از اهالــی «برطعه» به ســربازان اســرائیلی حملــه میکند و آنهــا را میکشــد و زخمی میکند. ســربازانی را که به شــمال و جنوب روســتایش اعزام شــدهاند تا از شــهرک نشــینهایی کــه در دورتــادور روســتایش ســاکن شــدهاند و بــه خاطــر آنهــا روســتاییا­ن محکــوم بــه تحمــل دشــواریها­ی اقتصــادی و حقــوق بشــری هســتند، حفاظت کنند. نــام اقدام این جوانان چیســت؟ ترور؟ نــه، این یک مبارزه از ســر ناامیدی و ســرخوردگی اســت، مبــارزه از ســوی افــراد و گروههایی که از وقتــی که به دنیــا آمدهانــد هیچ چیزی برای امید بســتن بــه آن نداشــتهان­د و در مقابل خــود ارتشــی را دیدهانــد که هــزاران بار از آنها قویتر اســت و ایــن ارتش از چــه دفــاع میکنــد: از امنیــت کشــور (مجعــول خــود) خــود؟ نــه، ارتش از انتخاب دولتهای اســرائیلی برای اســتفاده از ترور با هدف تحمیل «کشور (مجعــول) مردم یهودی» در سراســر منطقهای بیــن رود اردن و مدیترانه دفــاع میکنــد. از آنجایــی که به قدرت کلمات در شــکل دادن هوشــیاری و آگاهی و گاهی شکل دادن مشارکت سیاسی ایمان دارم دوست داشتم این چیزها را شفافسازی کنم. منبع: هاآرتص

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran