Iran Newspaper

عشق و زندگی و دیگر هیچ

- مهرداد رهسپار کوشکی

نگاهی به مجموعه شعر «پا به پای باران»

«پــا بــه پــای بــاران» تازهتريــن مجموعه شــعر هنگامه درخشــان در نشــر روزآمــد منتشــر شــده اســت. از ايــن شــاعر پيشتر مجموعه شــعر «رد پای گم شــدهای» در نشــر ياد شده منتشــر شــده بود. كتاب «پا به پای باران» مجموعــهای از ســرودههاي­ى در قالــب آزاد اســت. بــه كارگيــری عناصــر طبيعــت و عينىگرايــ­ى از ويژگىهــای عمده شــعرهای اين مجموعه اســت. شــاعر در اين كتاب سعى مىكند با نگاهى تغزلى به خويش، جهان و رابطهاش با جهان نگاه كند. نثر و اجرای شــعرهای هنگامه درخشــان ســاده اســت، اما ســعى مىكند تخيلــى پيچيــده را در اين ســرودهها رقم بزند. «عشــق» مضمــون اصلــى ســرودههای مجموعه «پا به پــای باران» اســت، در عينحال از روايت ديگر احواالت بشــری اعم از اندوه و رنج ...و غافل نمىماند و ســعى مىكند شعرهايش نه فقط روايت تكههايى از نگاههای عاشقانه بلكه روايت زندگى به تمامى باشــد؛ گاه در اين مهم موفق اســت و در برخى شعرها هم چنان كه بايد و شــايد موفق نشــده است. هنگامه درخشان از طرفى نسبت به وجه زنانه جهان نه تنها بىاعتنا نيســت بلكه ســعى مىكند در شعرهايش از كليشــههای معمول جنسيتى ريشه دوانده در فرهنگ ايرانى گذر كند و با زن به مثابه انسان مواجه شود. زنى كه پزشک است و از درد، تزريق ...و واژههای از اين قبيل در نوشتههايش استفاده مىكند و مىتوان گفت او متأثر از تجربههای زيست و حرفهاش به خلق ادبى برخى شعرها دست يافته است. مثالً نگاه كنيد به شــعر «من و اين اتاق»، «عادت كردهام/ به اتاق شــماره /15 با پنجرههای رو به شــمال/ نــگاه مىكنــم/ ميان ســرنگهای بىســر/ بــه تزريــق دوبــاره درد/ انگار هميــن ديروز بــود / به دريا عــادت كرده بودم/ و صدای سريدن گوش ماهىها / و غر غر مادربزرگ / از قالىهای آب گرفتــه / و نمــاز رو بــه دريــا/ بايــد دوبــاره برگــردم/ پاهايــم خيس شــده / شعرهای قضايم را نخواندهام.» بخشــى مختصــر از كتــاب «پا به پــای بــاران» بــه غزلهــای ايــن شاعر اختصاص داده شده است. هرچند شــعرهای كالســيک اين دفتــر اثرگذار اســت، اما در خالقيــت و تخيل به انــدازه ســرودههای آزاد هنگامه درخشــان قوی نيســتند. بهتر آن بود ســرودههای كالســيک در دفتری مستقل و جداگانه عرضه مىشــد. عمده غزلهای ارائه شــده در اين دفتر بر بســتر فراق و هجران روايت مىشــود و گويى شاعر مىخواهد، اندوهش با نوشتن كم شود. در فصل سرودههای آزاد كه عمدتاً شعرهای كوتاه است، عكسهايى نيز ارائه شده و همنشينى عكسها و شعرها گاه جلوهای ديگر به روايتها داده است و گاه هم ســبب شده آن شعر زير ســايه عكس قرار گيرد. در ادامه شعری از اين مجموعه را مىخوانيم. «به باران / به بهار / به تو فكر مىكنم/ و به دريا كه پر از بچه ماهى است... / باران بهار را آورده / بهار تو را / و ماه / كه دارد غرق مىشود.»

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran