Iran Newspaper

بازی مرگی که اصال شوخیبردار نیست!

-

برخــــی میگوینــــ­د «شــــب بــــازی» مدلی تغییریافته از فیلم نهچندان جدی «بعد از نیمهشــــب» کار ســــال 1984 مارتیــــن اسکورسیســ­ــی اســــت اما تشبیه صحیحتر آن اســــت که ادعا کنیــــم ‪»Night Game«‬ ادغامــــی از «چشــــمان کامــــاً بســــته» کار پرتعلیق و پستمدرن سال 1999 استنلی کوبریک و «باشــــگاه مبارزه» فیلم واقعی - قــــدری خیالی ســــال 1997 دیوید فینچر است، البته منوط به اینکه چنین ادغام و مکانیسممشت­رکیامکانپذ­یرباشد.

مکس کــــه جیســــن بیتمــــن رل او را با دوز باالیی از شــــور و آشوبطلبیها­ی ویژه و همیشــــگی خود بــــازی میکنــــد، همواره در زندگــــی خصوصــــی و اجتماعــــ­یاش تحتالشعاعب­رادربزرگشب­روکس(کایلی چندلر) قرار داشته که یک سرمایهدار اهل معامله و فریب است و برای راه گم کردن و نشــــان ندادن واقعیــــا­ت زندگیاش یک ماشین کوروت مدل 1976 را میراند و ادای آدمهای طبقه متوسط را درمیآورد و این اتومبیل البته همان مدلی است که مکس از بچگی آرزوی تصاحبش را داشته است. ■ پرسوجویدائ­می

در نهایت مکس و آنی در مسیر بازیای کــــه از آن یاد کردیم و شــــبیه بــــه بازیهای ویدیویی ولی با دربرداشـــ­ـتن آدمهای زنده اســــت، با آدمرباهایی مواجه میشــــوند که براساسداست­انبایدصوری­وجعلیباشند اما فیلمسازان با ایجاد این شائبه و تردید که شــــاید همه چیز هم صوری و گمان نباشد، بر مســــائل موجود و جذابیتهای داستان میافزاینــ­ــد. در این صحنهها اظهارات آنی چندان متفــــاوت با چیزهایی نیســــت که از کاراکتر آمانــــدا پامر در فیلم به یادماندنی «پالپ فیکشــــن» کار ســــال 1994 کوئنتین تارانتینوش­نیدهایم.کاراکترهای­جنبیفیلم هــــم در کار خود موفقاند و میشــــل (کایلی بانبــــری) و کوین (المورن موریــــس) از آن قبیلاند، بخصوص که کوین دائماً از میشل بابت ماههای جدا افتادنشـــ­ـان از یکدیگر و کارهایی که وی در ایــــام متارکه انجام داده، پرسوجو میکنــــد و در ذهنش میپرســــد او با چه کســــانی مــــراوده داشــــته وحتی به یاد دنزل واشــــینگ­تن معروف هم میافتد و ادای حــــرفزدن او را درمــــیآو­رد! جســــی پلهمونز هم در رل اعطا شده به وی خوش میدرخشــــ­د. او که یکی از نقشهای اصلی را در «ایرلنــــد­ی»، اپیک جدید گانگســــت­ری مارتین اسکورسیســ­ــی هم برعهده گرفته، در «شــــب بازی» در قالب یک افسر پلیس سختگیروفرد­یکهقدمبهقد­ممکسوآنی را در بازی بیسرانجام آنها تعقیب میکند، حضوری موفق دارد و البته رفتار او به شکلی است که بیشتر مزاحمان اجتماعی را به یاد میآورد و تو گویی وجوهی از شخصیتهای سینمایی گاه مرموز و منفی و مضر فیلیپ سیمورهافمن­فقیدرادروج­وداغلبمثبت متدیمونکاش­تهباشند. ■ ازبازیگریت­اکارگردانی

شــــاید این نکته که دیلی و گولداشتاین سالهاپیشاز­پرداختنبهک­ارگردانیبا­زیگر فیلمها بودند، به آنها در جا افتادن هرجه بیشترطرحها­یسینماییشا­نیاریرساند­ه باشــــد اما حقیقت امر هرچه باشد، در این شــــکی نیســــت که آنها بیش از هر چیزی از غریــــزه و ابتکارهای شــــخصی خــــود نیرو و ایــــده میگیرنــــ­د و این فرآینــــد کمک کرده اســــت که برخی صحنهها و ســــکانسه­ای خاص و موفق را در قالب این فیلم فراهم آورند و یکی از آنها نمایی است که در خانه سردستهگانگ­سترها(دنیهیوستون)شکل میگیردواوب­هشکلیبهتصو­یرکشیدهشده کهانگارفقط­درگاوصندوق­خانهاشوآنج­ا که مکان امن مایملک اوســــت، احســــاس امنیت میکند و بدش نمیآید که در همان داخل زندگی کنــــد! در نهایت این فیلم که مربوط به یک بازی به ظاهر ســــرگرمک­ننده و به واقع خطرناک و مرموز اســــت، خود به یک بازی از نوع و جنســــی تبدیل میشــــود کــــه موضوع فیلــــم پیرامون آن اســــت و به همین ســــبب و به رغم 100 دقیقهای بودن قدری کشــــدار و طوالنی به نظر میرســــد. مکــــس و آنــــی در پایان این بــــازی پرحیله درمییابند که اگر زرنگ و تیزهوش نباشند، کاهشان در این دنیای پرفریب پس معرکه است و این را بزرگترین درسی میدانند که زندگیهای بیرحمانه کنونی به آنها داده اســــت. بروکس به عنوان برادر بیش از حد واقعبینمکس­نمونهروشنی­دراینارتبا­ط اســــت. او برخاف مکس اوج گرفته است، چون بازیهای زندگی را بیشتر از بازیهای مرگآموختــ­ــه و مکس طبق داســــتان این فیلم،تازهمحصلکا­سهایابتدای­یبازی مرگ است. ■ Movieline:عبنم

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran