خطرات و تهدیدهایی نه چندان جدی

ران شـــلتون که اغلب فیلمهای کمدی موفقاش تمهای اجتماعی عامهپسندی داشـــتهاند، پساز فزونتر از 10 سال رکود فیلم جدیدش را که یک کمدی- اکشـــن به نام «تازه آغاز کردهاند» است، عرضه کردهاســـت ولی این فیلم تازه بهرغم بهرهوری از دو هنرمند اسکاری معروف مثل مورگان فریمن و تامیلی جونز و قصهای که در اصل و پایه ضعیف نیست، با کارهای خوب قبلی وی همچون «بول دورهام»، «مردان سفید پوست نمیتوانند بپرند» و «جام نازک» برابری نمیکند. اتفاقات فیلم در ایام کریسمس اما در منطقه پالم اسپرینگز در ایالت گرم کالیفرنیای امریکا روی میدهد و به همین ســـبب ســـردی هوا و فرهنگ کریسمس که با این فضای گرم در تعارض کامل است، از وجوه بارز و جالب و سؤالبرانگیز فیلم به شمار میآید. در چنین محیطی یک مرد سیاهپوست مسن بهنام دوک (مورگان فریمن) حرف اول را میزند و نه تنها به لحاظ ثروت ونفوذ اجتماعی پیشتازی میکند بلکه برخی زنان منطقه با هدف تصاحب ثروت وی بدشان نمیآید که او را به ازدواج با خود ترغیب و وادار کنند. این بســـاط دایر و اوضاع دوک مســـاعد است تا اینکه یک روز مردی تازه وارد که تقریباً همسن با دوک ولی بر خاف وی سفید پوست و نامش لئو (تامی لی جونز) اســـت، از راه میرســـد و لیدر آن محل میشـــود و در حالی که مرموز و خویشـــتندار نشان میدهد، دوک را به مبارزه در زمین گلف و عرصههای اجتماعی فرا میخواند. لئو تنها خطر تازهای نیســـت که دوک را تهدید میکند و یک زن تبهکار (جین سیمور) و دار و دستهاش هم در آن منطقه مستقر میشوند و اندک مدتی بعد که این زن دوک را میبیند، متوجه میشـــود وی همان مردی است که چند سال پیش در یک محاکمه قضایی بهعنوان شاهد علیه خاندان وی شـــهادت داد و در نتیجه تصمیم به انتقام و حـــذف وی میگیرد. برای دوک هم چـــارهای نمیماند جز اینکه برای نجات خود به ســـمت لئو بـــرود و با اینکه از وی بهعنوانرقیبشخوششنمیآید،کمکاورابطلبد. دوک تا آن زمان نیز با یاری مقامهای محلی توانســـته بود خودش را از دســـترس خافکاران فوق مخفی نگـــهدارد و از بهرههای حضور در یک برنامه «حمایت از شـــاهدان» برخوردار شـــود. اگر با همه توضیحات و خط داستانی فوق «تازه آغاز کردهاند» به جمع فیلمهای برتر ران شلتون نمیپیوندد و نمره قبولی صددرصد نمیگیرد، به این ســـبب اســـت که نمیتواند برای کاراکتـــر اول خود یعنی دوک تعلیق و خطری جدی را ایجاد کند که طبق قصهاش موظف به خلق آن اســـت و بیننده هرگز احســـاس مهلکهای را نمیکند که داستان فیلم مقدمات خلق آن را طی کرده است. البته برخی صحنهها و تک اتفاقات فیلم برای تماشاگران پدید آورنده برخی لرزشها و هیجانات است (مثل وجود یک مار سمی در یک سبد در بردارنده وسایل گلف) ولی بهدنبال تعلیقهای پر تعدادی از این دست در طول فیلم نگردید زیرا وجود خارجی ندارند هم زن گانگستر و هم لئو که بیش از مثبت بودن یک کاراکتر منفی و جزو چهرههای بد فیلم است، آن قدر بد نشان نمیدهند کهدوکواقعاًاحساسخطرکندیابینندگانبهایننتیجهبرسندکهاینآدمهاجداً مضر و خطرناکند و این موجب لنگ زدن فیلم حتی بهرغم ســـپرده شدن ادیت تصاویر به هنرمند کهنهکار و ماهری همچون پل سیدور شده است.

■ Comment:عبنم Film