Iran Newspaper

در فواید ممنوعیت

- یزدان سلحشور

طبــق اطالعيــه بانــک مركــزی، صرافىها فقــط ايــن ســه كار را حــق دارنــد بكننــد: «انتقال ارز به دســتور هر يک از بانکهای دارای مجــوز ارزی، خريــد و فــروش ارز ناشــى از صــادرات كاالهــای غيرنفتــى صادركننــد­گان، فروش ارز خريداری شــده بــه متقاضيــان از طريــق سيســتم بانكى» و ديگــر مثــل قبــل خريــد و فــروش پــول كاغــذی مجــاز نيســت. خــب! چــه از ايــن بهتر! من شخصاً پيشنهاد مىكنم حاال كه با ممنوعيت فروش پول توســط صرافىها، مشكل دالر حل شده، بقيه مشكالت هم بههمين روش حل شود:

الف. ساخت فيلم توسط تهيهكنندگا­ن سينما ممنوع شود، فقط گيشههای سينما، بليت فيلمهايى را كه بانکهای كشور ساختهاند، بفروشــند. هم مشــكل مميزی حل مىشــود كه هى يک نفر نگويد من عصبانى هستم، من عصبانى نيستم، هم مشكل اكران بموقع و بىموقــع و اعتــراض تهيهكننــد­ه مربوطــه و گل گرفتن در شــورای صنفى نمايش توســط احمد نجفى. مشــكل فيلمهای جشنوارهای هم حل مىشــود چــون هيچ مدير عاقلى، در هيــچ بانكى نمىرود فيلــم هنری بســازد كه جايــزه بينالمللى بگيرد بعــدش در داخل فحش بخورد و توی اكران هنر و تجربهاش هم، يكى از سمت چپ داد بزند: نمايش بده! يكى از سمت راست داد بزند: نمايش نده!

ب. تدريــس توســط مــدارس ممنــوع شــود فقــط درسهايــى را كــه بانکهــا مىدهنــد به اوليــا و دانشآمــوز­ان بدهنــد؛ درصد ايــن درسهــا هم كمتــر از 14 درصد باشــد كــه در امتحانــات آخر ســال، مــردم دچــار مشــكل نشــوند. كتابهــای كمکآموزشــ­ى را هــم مؤسســات مالى اعتباری بدهند. مواد درســى ايــن كتابها به پيشــنهاد من: چگونه پس از بازنگشــتن پولى كه در اين مؤسســات گذاشتيد، به زندگى خود در خيابانها و روی كارتن و جلوی مراجع ذی ربــط ادامه دهيــد؛ از چه داروهای چكشنشــانى، برای خواب بهتر، پس از اعالم ورشكســتگى مؤسســات اســتفاده كنيد؛ چگونه بــه مســئوالن مؤسســات اعتبــاری، وقتــى كــه پولتــان را ندادند و دارند از در پشــتى در مىروند، همان پشــت دســتهجمعى احترام بگذاريــد؛ وضعيت آخر وقتى كه ديگر آه در بســاط نداريد؛ ماندن در وضعيت آخر وقتى كه در خيابان ســوت مىزنيد و آواز سلطان قلبها را مىخوانيد و مردم شما را با انگشت نشان مىدهند.

ج. فــروش مســتقيم تخممــرغ توســط ســوپریها، بقالىهــا و خــود مرغها ممنوع شــود. ديگــر از آنفلوآنزای پرندگان نترســيم! بگذاريــد ســوپریها و بقالىهــا، تنهــا تخمهايــى را كــه بانکهــا با مجوز مىگذارند، بفروشــند؛ با اطمينان زندگــى كنيد؛ اين تخمها دو زردهاند.

د. نوشــتن طنزهای 4 درصدی من، در اين ستون ممنوع شود؛ بانکها طنزهای 20 درصدی بنويسند و در اين ستون منتشر كنند. مشــكل خنده هم در اين وضعيتى كه هيــچ كس نمىخندد، حل مىشود.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran