Iran Newspaper

جعبه سیاه حکومت پهلوی

مروری بر زندگی و زمانه اسداهلل علم

- محمد‌تاج‌احمدی پژوهشگر‌تاریخ

بســیاری معتقدنــد «امیر اســداهلل علــم» جعبه سیاه دوران سلطنت «محمدرضا پهلوی» و مرد پشــت پرده بسیاری از سیاســتهای خرد و کالن در دوران حکومت آخرین شاه ایران بود؛هرچند از زمان حضور علم در دربار شاهنشاهی تا همین حــاال، روابط او و محمدرضا در هالهای از افســانه و واقعیت درهم تنیده شــده، اما یــک چیز را نمیتوان انــکار کرد و آن اینکه اســداهلل علــم بدون شــک یکــی از نزدیکترین رجال سیاســی به محمدرضا پهلوی بود.

■ زندگینامها­سداهللعلم

اســداهلل علم امیــر قاینــات در 1مرداد ســال 1289 هجــری شمســی از خانــدان خزیمــه (عــرب) در خراســان متولد شــد. پــدرش شــوکت الملــک کــه گرایشهای متجددانــه داشــت او را از همــان دوران کودکی بــا اقتضائات فرهنگ غربی آشــنا کــرد، بــرای تحصیــالت دانشــگاهی بــه دانشکده کشاورزی کرج رفت و سال 1318 به امر «رضاخان»، با دختر «قوام الملک شــیرازی» ازدواج کرد، آن هم در شرایطی کــه بــرادر زنــش «علی قــوام» با «اشــرف پهلــوی» ازدواج کــرده بــود و اینگونــه بود کــه پایش بــه دربار بــاز و بــا محمدرضای

ولیعهــد رفیــق گرمابــه و گلســتان شــد.با طــالق اشــرف، پــای علــم از دربــار بریده شــد.او بــا پایــان تحصیــالت خــود بــرای سرکشــی به امالک خانوادگــی به بیرجند بازگشــت. تا ســال 1325 علــم دربیرجند بــود و بــا بــه صــدارت رســیدن «احمــد قــوام الســلطنه» در 72ســالگی فرمانــدار سیســتان و بلوچســتان شــد. در این زمان محمدرضای ولیعهد، شاه ایران شده بود. اســداهلل علم که از اختالف نخســتوزیر و شــاه وقــت آگاه بود، باب خــوش خدمتی و چاپلوســی را بــاز کــرد، او بــا بــه کار بردن عناوینــی متملقانــه بــه دور دوراز چشــم نخستوزیر به شخص شاه تلگراف می زد و گزارش امور را مستقیماً به شرف عرض میرساند. برای اینکه اهمیت این مسأله را در نزدیک شدن علم به شاه بدانید، نباید فرامــوش کنید که شــاه جوان ایــران در آن سالها در میانه سیاستمدارا­ن کهنه کاری چون قوام و «سیدضیاءالد­ین طباطبایی»، «دکتر محمد مصــدق» ...و چندان جدی گرفتــه نمیشــد و بســیاری محمدرضا را در میدان سیاســت هیچکاره میدانستند. علــم در چنیــن شــرایطی با چاکرمنشــی خود، موفق شــده بود، به شــاه القا کند که شــخصیت مهم و مؤثری است. در نتیجه همیــن تلگرافها و گزارش هــا بود که وی از ســال 1328 به کابینه راه یافت و تا زمان مصدق همچنــان در دولتهای مختلف پستهایعالی­همیگرفت.

با بــه قــدرت رســیدن مصــدق و عزل علم، شــاه کــه بــرای ترمیم شــخصیت و وجهــه خــود تصمیــم گرفته بود بخشــی از امــالک خریــداری شــده یا مصــادرهای (از زمــان پــدرش) را واگــذار کنــد، به علم مأموریــت داد تــا در یک نمایش سیاســی امــالک خانــدان پهلــوی را بــه کســانی که «مــردم» خوانــده شــدند واگــذار نمایــد. بدین ترتیــب او از تیرماه 1331 مســئول و سرپرســت امــالک و مســتغالت خانــدان پهلــوی شــد.علم از همان ســالها توطئه چینیعلیهدو­لتهاوجریان­هایناهمسو با شــاه را بهطــور جدی آغاز کــرد. مصدق نیــز در نتیجــه همیــن کارشــکنیه­ا وی را بــه ســرزمین پــدری اش بیرجنــد تبعیــد کرد،جایــی کــه خــود مصــدق در زمــان رضاشاه به آنجا تبعید شده بود.

بعد از کودتای 28 مرداد2331، شاه که بــه تمام وفاداران خــود در دوران صدارت مصــدق امتیــازات و رانتهــای همایونی اعطا می کرد، مقام و جایگاه ویژهای برای علم درنظر گرفت؛مهمترین مأموریت او تغییر کابینه کودتا و مشــارکت در تشکیل دولت «حســین عالء» بود. بازهــم وزارت کشــور! جایی که بایــد انتخابات مجلس را مطابق میل همایونی مهندسی می کرد.

دولت «علــی امینی» اما حاضر نشــد علم را بپذیرد و این مال بد را به دربار پس فرســتاد و بــا برکناری امینــی، دیگر نوبت اســداهلل علم بود تــا ردای رئیس الوزرایی را برتــن کنــد. دوران نخســتوزیر­ی نــه چندان بلند علم اما مصادف شــده بود با مهمترین اتفاقات سیاســی کشــور پس از کودتای 28 مرداد.

در دوران نخستوزیری علم سه اتفاق مهم رخ داد:

-1 علم از یکســو برای اثبــات وفاداری حکومــت ایران به امریکا، متعهد شــد که اجازه تأســیس پایگاه موشــکی به شوروی را نخواهــد داد، در مقابل به مســکو تعهد داده بــود کــه اجــازه تأســیس پایگاههــا­ی نظامی به مخالفین جهان اولی حکومت کمونیستی شوروی را نخواهد داد، وعدهای که البته ایران به آن پایبند نماند.

-2 اجــرای طــرح اصالحــات ارضــی و انتخابات مجلس دومین اقدام علم بود. علم با کنارگذاشــ­تن «حســن ارسنجانی» و پررنــگ کــردن نقــش شــاه، اصالحــات ارضــی را ذیــل طــرح فراگیری موســوم به انقالب ســفید شــاه و ملت، اجرایی کرد و آن را بــه رفرانــدوم گذاشــت. در این طرح ادعاهایــی نظیر مبــارزه با فســاد، اجباری کــردن تحصیــل، بیمــه همگانــی، تغذیه رایــگان کــودکان و خردســاالن، مبــارزه و دفاع از حقوق مصرف کنندگان، تأســیس ســپاهیان دانــش و بهداشــت، تنظیــم خانواده و جمعیت و شــاید ازهمه مهمتر الغای نظام ارباب رعیتی و ادعای واگذاری زمین به کشاورزان.

-3 ســومین رویداد مهــم دوران علم، وقــوع اعتــراض بــه اجــرای ایــن طــرح و سرکوب آن توســط علم بود. ماجرای این اعتراضــات چیزی بود که شــاه بیــم آن را داشــت و از علم قول گرفته بود که تبعات اجــرای طرح اصالحات ارضی را مدیریت کنــد. اخبــار و گزارشهــای گوناگونــی از اعتــراض روحانیــون و اقشــار مذهبــی بــه دربار و نخستوزیری مخابره شد. در رأس مخالفان اجرای طــرح، «آیتاهلل روحاهلل خمینی(امام)» قرار داشت که از یک سال قبل مخالفت با اسداهلل علم را علنی کرده بود. او در نامهای سرگشــاده شدیداً علم را به خاطر اجرای طرح تخطئه کرد، هرچند در همــان اثنــا گــزارش هــای هشــدارآمی­ز ســازمانها­ی جاسوســی امریــکا مبنــی بر وجــود خطــر اعتراضات، باعث شــده بود علم و حتی شخص شاه، امریکا را محرک زمزمههای اعتراضات بدانند، اما در نیمه بهــار ســال 1342 بــرای علــم هیــچ جای تردیــدی باقــی نمانــده بــود کــه آیتاهلل خمینی روحانی مصالحهناپذ­یر بهعنوان رهبر اصلی مخالفان محسوب میشود.

طبــق گــزارش هــای تاریخــی از جمله یادداشتهای علم، شــاه ایران که بشدت ترســیده بود مسئولیت ســرکوب مخالفان را بــه عهــده او گذاشــت و او پــس از اینکــه پــی برد شــاه باوجود تمایلش به ســرکوب معترضیــن جرأت انجام ایــن کار را ندارد، توافــق مــی کنــد کــه بــا دراختیــار گرفتــن فرماندهــی ارتــش بــه مــدت 42ســاعت، اعتراضات را با مشــت آهنین سرکوب کند و درصــورت ناکامــی در ایــن مهــم، شــاه، علم را بهعنوان مقصر اصلی خونریزیها معرفی و محاکمه و برکنار کند.«سر آنتونی پارســونز» آخرین ســفیر انگلیس در ایران دوره پهلوی، بعدها در خاطراتش نقل کرد که علم در دیدارش با وی مدعی شده بود که «اعلیحضــرت رقیق القلب هســتند!» بنابرایــن شــخصاً و از روی ناچاری دســتور به گلوله بستن مردم را دادم!هرچند برای ترمیــم وجهــه دولت بعــد از ایــن جنایت کمیســیونی حکومتــی بــا اعــالن تعــداد 86 کشــته و 195 زخمــی مدعــی پرداخت غرامت به خانوادههای بازماندگان شد.

علــم باوجــود خــوش خدمتیهایــ­ی نظیــر ســرکوب قیــام 15 خــرداد 1342 و جلب اعتماد شاه که انتظار داشت سمت نخســتوزیر­ی را بــرای مدتــی طوالنــی حفــظ کنــد از صــدور فرمــان عــزل خــود بســیار شــگفت زده شــد. بعــد از برکناری از نخســتوزیر­ی، بــه درخواســت خــود بــه مدیریــت دانشــگاه شــیراز منصــوب میشــود،هرچند نکتــه مهمــی کــه در عمده روایتهای تاریخی درمــورد دوران نخســتوزیر­ی علــم ناگفتــه مــی مانــد نقــش وی در تقدیــم غیــر قانونــی الیحه کاپیتوالسـ­ـیون بــه مجلســی بــود کــه خود تشــکیل داده بــود. ایــن درواقــع یک مین سیاســی بود که علم زیر پای «حســنعلی منصور» کارگذاشته بود. علم در مجادالت سیاســی با منصور، وی را رســماً جاسوس امریــکا خطــاب کــرده بود. با علنی شــدن این اتهام و موظف شدن منصور (بهعنوان نخســتوزیر آینــده) بــه اجــرای قانــون کاپیتوالسی­ون، علم میتوانست خود را به پست نخســتوزیر­ی نزدیکتر ببیند. نکته مهــم که نبایــد از نظر دور داشــت این بود که اقدام علم در ارســال خودسرانه الیحه کاپیتوالسـ­ـیون غیــر قانونــی بــود، چراکــه براســاس قانــون، الیحه باید بــه تصویب هیــأت دولــت می رســید و بــدون امضای وزیــر دادگســتری رســمیت نمی یافــت! امــا بنابر اظهــارات محمــد باهــری (وزیر دادگســتری) علم تمــام امضاهــای مورد نیــاز هیــأت دولــت بــرای تصویــب الیحه (پیش ازتقدیم به مجلس) را جعل کرده بود.با ترور منصور، اسداهلل علم هم مانند بســیاری دیگــر فکــر نمیکــرد محللی نه چندان مشهور به نام«امیرعباس هویدا» بتوانــد گوی ســبقت را در خــوش خدمتی بــه اعلیحضــرت از وی ربــوده و 13 ســال نخستوزیرای­رانباقیبما­ند.

در طــول ایــن ســالها علــم بهعنــوان وزیــر دربار، از هیچ تالشــی بــرای تخریب هویــدا فروگذار نکرد، امــا با این حال هرگز نتوانستبهس­متسیاسیمور­دعالقهاش بازگردد.خاطــرات و یادداشــته­ای علم درطول این 11 ســال (در وزارت دربار) یکی از مهمترین اســناد سیاسی تاریخ معاصر محســوب میشود.اســداهلل علم از همان ســالهای ابتــدای حضــورش در دربــار متوجــه بیمــاری خــود شــده بود،هرچند برخی میگویند کــه وی در دهه 50 از ابتال بــه ســرطان خون مطلع شــد. بــه هرحال او پــس از چند مرتبه درخواســت از شــاه و به مــوازات وخامــت حالش بــرای درمان از کشــورخارج میشــود.در مرداد ماه سال 1356 درشرایطی که برای ادامه درمان در فرانســه اقامت داشت، به درخواست شاه از وزارت دربــار اســتعفا میدهد،هرچنــد کــه در آن مدت وی وقایع ایران را مجدانه پیگیــری میکرد.شــاه، دشــمن و هــووی سیاســی علــم یعنــی هویــدا را جانشــین وی میکنــد، اقدامــی کــه موجب تعجب و دلخوری شــدید علم شــد.با آغــاز وقایع منتهی به انقالب در زمستان 1356 علم کهسیاستمدا­ریهوشیاربو­د،بهشاهپیغام میدهد که کشور آبستن اعتراضات است و این مسأله را ناشی از سوء مدیریت هویدا در دوران نخستوزیریا­ش میداند. شاه این هشدار علم را به حساب همان رقابت و دشــمنی با هویدا میگذارد، حتی زمانی کــه علــم در اســفندماه همان ســال و یک ماه قبل از مرگ، به شــاه درمورد وخامت اوضاع ایران هشدار می دهد، محمدرضا پهلوی در واکنش به این هشــدار به هویدا میگویــد کــه علم مشــاعرش را از دســت داده؛ قطعاً زمانی که شاه این طعنه را زد، هرگز گمان نمی کرد که از عمر سلطنتش کمتر از یک سال باقی مانده باشد.

اسداهلل علم سرانجام در 25 فروردین 1357 درگذشــت و شــاه را بــا بحــران منتهــی بــه انقــالب ایــران تنها گذاشــت. بســیاری معتقدند علم اگر تا سال 1357 زنــده می مانــد ممکن بــود جلــوی وقوع انقــالب را بگیــرد. این مدعیــان فراموش کردهاند که ریشه انقالب اسالمی در دوران نخســتوزیر­ی علم شــکل گرفت، زمانی کــه وی با ســرکوب خونین مردم در ســال 1342 گمــان مــی کرد حکومــت پهلوی را نجات داده و کار روحانیت را یکسره کرده، او هرگــز پــی نبــرد کــه جنبــش اعتراضــی مردم رادیکالتر از قبل ســربرخواه­د آورد و بــا تقویــت انــگاره اصالحناپذی­ــری رژیم ســلطنتی، بــه چیــزی کمتــر از ســرنگونی حکومت سلطنتی راضی نخواهد شد.

با آغاز وقایع منتهی به انقالب از زمستان 1356 علم که سیاست مداری هوشیار بود، به شاه پیغام می دهد که کشور آبستن اعتراضات است و این مسئله را ناشی از سوء مدیریت هویدا در دوران نخست وزیری اش می داند. شاه این هشدار علم را به حساب همان رقابت و دشمنی با هویدا می گذارد

 ??  ?? ‌اسداهلل‌علم‌(سمت‌راست)‌در‌مراسم‌موسوم‌به‌شرفیابی‌به‌حضور‌محمد‌رضا‌پهلوی
‌اسداهلل‌علم‌(سمت‌راست)‌در‌مراسم‌موسوم‌به‌شرفیابی‌به‌حضور‌محمد‌رضا‌پهلوی
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran