تاجرتوچهتجارتنمیکنی؟
وقتی سود پول ابزار تأمین معیشت میشود
دو تا مغازه توی پاساژ دارد و از مجموع اجـــاره ماهانهشـــان، زندگـــیاش را میگذرانـــد، خـــوب هـــم میگذراند. با ماهی 14 میلیون انصافاً خوب میشود زندگـــی کرد. چقدر بایـــد کار کند تا این درآمد ماهانه را داشـــته باشد؟ در واقع نیازی بـــه کار کردن نـــدارد. مغازهها را اجاره داده و درآمدش از همین طریق است. شغل: هیچ. در صحنـــهای از یـــک فیلم ســـینمایی دیده بودم که زن کارچاقکن از آن یکی زنی که قرار است زمینهایش را برایش زنـــده کند، میپرســـد: «کارت چیه؟» و زن جواب میدهد:«یک پولی گذاشتم توی بانک و سودش رو میگیرم.» و زن کارچاق کن با طعنه میگوید: «اون که پوله. کار نیست. کارت چیه؟» این اتفاقی اســـت که دارد میافتد. کم کم شـــروع شـــده و گســـترده میشود. افزایـــش تعـــداد آدمهـــای بیشـــغل و بـــا درآمـــد که بیشـــتر وقتهـــا اتفاقاً درآمدشـــان زیاد هم هســـت، زیادتر از وقتی که شـــغلی داشته باشـــند. کافی اســـت یـــک خانه دیگر داشـــته باشـــی و اجـــاره بدهی یا پولی داشـــته باشـــی کـــه برایت کار کنـــد. به همیـــن راحتی میتوانـــی قیـــد کار کـــردن را بزنـــی و بنشینی در خانه تا پول، خودش سر ماه به حسابت بیاید یا اینکه پول را درسته در بانـــک بگـــذاری و بـــا خیـــال راحت ســـودش را بگیری. خیلیهـــا با همین فکر البته پولشـــان را به مؤسسات مالی سپردند و باقی ماجرا را هم که خودتان میدانید. ممکـــن اســـت فکـــر کنیـــد ایـــن مدل زندگـــی مخصـــوص آدمهـــای مســـن اســـت کـــه دیگـــر وقـــت کار کردنشـــان گذشـــته و اســـتحقاق ایـــن را دارند که با عواید ســـرمایهای که طـــی یک عمر اندوختهانـــد، گذران کنند. اما همیشـــه هـــم اینطور نیســـت. در واقـــع خیلی وقتهـــا با آدمهایی برخـــورد میکنید کـــه اتفاقـــاً خیلی هـــم جوان هســـتند امـــا به همیـــن روش زندگـــی میکنند. نمونـــهاش مالک همـــان دو مغازه که ارث پدری را تبدیل به ســـرمایه کرده و بیآنکه زحمت کار کـــردن به خودش بدهد، ســـودش را میبرد. اتفاقاً خیلی هـــم از این وضع راضی اســـت. مجبور نیســـت حرص و جوش کار را بخورد. تا هر وقت شب که بخواهد بیدار میماند و تا لنـــگ ظهر هـــم میخوابد. وقتش دســـت خودش اســـت و هر وقت اراده کند دســـت زن و بچـــهاش را میگیرد و ســـفر میرود. باشـــگاه و استخرش هم سرجایش. دیگر چه میخواهد؟! مـــردان و زنانی را دیدهام که میانه یک روز وســـط هفته خیلی راحت و با فراغ بال در حال قدم زدن و تماشای ویترین مغازههای یـــک مرکز خریـــد بودهاند. مـــن به خاطر کارم و برای تهیه گزارش رفته بـــودم اما آنها چطـــور؟ میتوانم خوشبینانه فکر کنـــم که یک روز را به خودشـــان اســـتراحت داده و مرخصی گرفتهاند. شـــاید هم دانشجو باشند که البته به ظاهر و ســـن و سال بیشترشان نمیخـــورد. واقعیتـــش این اســـت که خیلیهایشـــان واقعاً شـــغلی ندارند و وقتی در حـــال خرید و رســـتورانگردی و تفریحانـــد، حتماً اوضاع جیبشـــان خوب اســـت. البته که مـــا فضول مردم نیســـتیم اما پدیده بیـــکاری با درآمد یا بیـــکاری نامحســـوس یا هر اســـمی که روی این شیوه زندگی بگذاریم، احتماالً نمیتواند در دراز مدت نتایج مطلوبی داشـــته باشـــد. اصـــ ًال چطور میشـــود کـــه ایـــن اتفـــاق میافتد؟ ما درســـت نمیدانیم اما آنها که میدانند، قطعاً بهتـــر میتوانند در اینبـــاره اظهار نظر کنند.
دکتر محمـــود
جامســـاز، اقتصـــاددان و تحلیلگـــر مســـائل اقتصـــادی در این بـــاره در گفتوگو با «ایـــران» میگوید: «شـــاخصههای اصلـــی یک تجـــارت و بازرگانی خـــوب، صـــادرات و واردات و خرید و فروش اســـت. اما بـــرای انجام ایـــن امور باید اطالعـــات و دانش کافی داشـــت. با توجه به هدفی که شخص از سودآوری بازرگانی دارد و متناسب با آن هدف، باید عالوه بر اطالعات، سرمایه هم داشـــته باشـــد یا بتواند از تسهیالت بانکی اســـتفاده کنـــد که مســـتلزم این اســـت که وسایل و شـــرایط آن را داشته باشد و بتواند از سرمایهها استفاده کند. تمـــام اینها هم کـــه فراهم شـــود، باید بســـتر انجام یک کار تجاری و بازرگانی و تولیـــد فراهـــم باشـــد. فراهم شـــدن این بســـتر و اجرای ایـــن مهم معطوف به شـــرایط اقتصادی و سیاســـی کشـــور است. مسأله این است که آیا اقتصاد ما ثبات دارد؟ آیا قوانین تغییر نمیکند؟ آیـــا بانکهـــا زمانی کـــه نیاز اســـت، به بخـــش خصوصـــی وام میدهنـــد؟ آیا سیاســـتهای خارجی به نحوی هست کـــه پیشبینیپذیری را برای ما آســـان کند و البته بسیاری مؤلفههای دیگر که باید به آنها توجه شود.» ایــــن اقتصــــاددان اینگونــــه ادامــــه میدهد: «متأســــفانه در کشور شرایط عمومــــی کســــب و کار خوب نیســــت. محیــــط به گونهای اســــت کــــه فعاالن اقتصادی را با مشــــکل مواجه میکند. برای شروع تجارت باید مدتها وقت بگذارند. گاهی بیشتر از یک سال طول میکشــــد که برای شروع کسب و کاری مجوز صادر شود. در مجموع عواملی که در شــــاخص اقتصاد مؤثر هســــتند در کشور به گونهای نیست که شخص مایل باشــــد یک فعالیت اقتصادی را شــــروع کند. بــــه همین دلیــــل ترجیح میدهد با ریســــک کمتر این پول را در اختیار بانکها قرار دهد و درصد سود ثابتی را دریافت کند یا اگر ملکی دارد اجــــاره دهد و با اجــــاره بها زندگیاش را تأمین کند. زمانی در کشــــور تولید و تجارت و کسب و کار رونق میگیرد که ثبــــات اقتصادی، ارزی و پولی داشــــته باشیم. در کشور ما سیاستهای ارزی دائم تغییر میکند. دســــتورالعملها دائم در حــــال تغییر اســــت و مالیات به گونهای نیســــت کــــه آرامش خاطر فراهم کند. کســــی که بخواهد کسب و کاری شــــروع کند، باید مطمئن باشد که حداقل برای 10 ســــال میتواند در یک محیــــط بدون تنــــش و اضطراب بــــه فعالیت ادامــــه دهــــد در غیر این صــــورت بهخاطر نبــــود اطمینــــان به آینــــده و اقتصاد کشــــور و بــــا توجه به تغییر مدام قوانین، مسلماً کارآفرین یــــا اقدامکننــــده بــــه یــــک تجــــارت، زیــــاد عالقه نــــدارد وارد دردســــرهای راهانــــدازی یــــک کســــب و کار شــــود و ایمنی را بیشتر ترجیح میدهد. متأســـفانه مؤسســـات مالی و اعتباری که تعدادشـــان به 8 هزار رســـیده، با از بین بردن ســـپردههای مـــردم، اعتماد عمومـــی را به سیســـتم و نظـــام بانکی خدشـــهدار کردنـــد. ایـــن مؤسســـات از بانک مرکزی مجـــوز نگرفتهاند و البته باالخـــره از نهـــادی مجـــوز گرفتهانـــد ولـــی در نهایـــت واقعیـــت این اســـت که پول مـــردم را دزدیدهانـــد؛ 11هزار و 500 میلیـــارد تومانـــی کـــه قـــرار بود از طریق افزایش پایه پولی به مالباختگان پرداخت شود. در کل شـــرایط در حال حاضـــر بـــرای شـــروع ســـرمایهگذاری مناسب نیست، نه داخلی و نه خارجی. سیاســـتهای خارجـــی و تحریمهـــا مســـتقیم بـــر تجـــارت خارجـــی اثـــر میگذارد و همین طور نوســـان قیمت ارز کـــه در مجموع شـــرایط صـــادرات و واردات را تحـــت تأثیر قـــرار میدهد و باعـــث میشـــود وضعیـــت بـــرای ســـرمایهگذاری و شـــروع کســـب و کار مناسب نباشد. از جهت تجارت داخلی هم شرایط به گونهای میشود که خرید و فـــروش را در حد محـــدودی میتوان انجـــام داد و فعاالن اقتصادی و بخش خصوصی نمیتوانند تسهیالت بگیرند و خریـــد و فروشهـــا بـــا وعـــده انجام میشـــود، چکها نقـــد نمیشـــود ...و در حـــال حاضـــر تنها کســـب و کارهای مربوط به مـــواد غذایی همچنان رونق دارند و آن هم بهدلیل این اســـت که با معیشت مردم مربوط هستند.» حتماً شـــما هم از دیگـــران این جمله را شـــنیدهاید: «تـــوی تهـــران یـــه خونه دیگه داشته باشی دیگه مجبور نیستی کار کنـــی.» مالـــک بـــودن گاهـــی برای بعضیها یک شغل محسوب میشود. ممکن اســـت زمانـــی که بـــرای اجاره کردن ملکی بـــه بنـــگاه مراجعه کرده باشـــید، این جمله را از مشـــاور امالک شـــنیده باشـــید که صاحب ملک، پول رهـــن را نمیخواهـــد و بـــه اجـــاره نیاز دارد. حتـــی برخـــی صاحبـــان ملـــک عنـــوان میکنند که مـــن درآمدم فقط از همیـــن اجـــاره خانه اســـت. حســـن مـــرادی، مشـــاور امـــالک در شـــمال تهـــران در این بـــاره حرفهای جالب توجهـــی دارد:«اگـــر کســـی یـــک خانه 60 05، متـــری داشـــته باشـــد توجیـــه ندارد که با پول اجـــارهاش زندگی کند و قطعاً اموراتش تأمین نمیشـــود. اما بعضیها هســـتند که چند ملک دارند و در آن صـــورت بـــا اجاره بهـــای آنها راحـــت میتوانند گـــذران کننـــد. البته کـــه اگر کوه هم باشـــد، تمام میشـــود و کســـی که یـــک ملـــک 300 میلیونی داشـــته باشـــد باید 150 میلیون تومان هم داشـــته باشـــد که هزینه نگهداری آن کنـــد. پس این اتفـــاق یعنی تأمین معیشـــت بـــا اجارهبهـــا بـــرای افرادی اتفـــاق میافتد که پولدار هســـتند و به هرحـــال ســـرمایهای کســـب کردهانـــد یـــا از جایـــی به آنها رســـیده اســـت. ما تقریبـــاً با مشـــتریهای زیـــادی مواجه میشـــویم که همین وضعیت را دارند و اگر بخواهم درصد بگویم، میشـــود گفت حـــدود 40 درصدشـــان این طور هســـتند. خیلیها هم هســـتند که چند ملک دارند و اجاره دادهاند اما کســـب و کارشـــان را هم دارند و مثالً میگویند فالن ملک را گذاشـــتهام بـــرای تأمین هزینههای همسر یا فرزندم.» اینکـــه آدمهـــا در ســـنی که بایـــد مولد باشند، چشم به این میدوزند که سود سرماه به حسابشان بیاید و اجاره فالن ملک را دریافت کنند، یک بحث است و بیاعتمـــادی بـــه وضعیـــت حاضر و نداشـــتن ثبـــات اقتصادی یـــک بحث دیگر که البته هر دو را میشـــود به هم ربط داد. شرایطی که آدمها را میسازد و آدمهایی که شرایط را میسازند.
اینکه آدمها در سنی که باید مولد باشند، چشم به این میدوزند که سود سرماه به حسابشان بیاد و اجاره فالن ملک را دریافت کنند، یک بحث است و بیاعتمادی به وضعیت ثبات اقتصادی یک بحث دیگر که البته هر دو را میشود به هم ربط داد. شرایطی که آدمها را میسازد و آدمهایی که شرایط را میسازند