با جای خالی شایگان چه کنیم؟
شـــب داریوش شـــایگان، بـــه همت مجلـــه بخـــارا و مرکز دایرةالمعارف بزرگ اســـالمی، هشـــتم اردیبهشت ماه در محل این مرکز برگزار شد. آنچه در ادامه میآید گزارشی از برخی سخنرانیهای ارائه شده در این نشست است. ■ *نگاه به جهان از دریچه ایران سید کاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسالمی، معتقد اســــت که شایگان از دریچه ایران به جهان مینگریست و درباره آن میاندیشید. همواره دلنگران مســــائل بینالمللی و هویت بود و از البهالی مسائل عرفانی و اســــطورهها، فرهنگها را شناســــایی میکرد. لذا، برخورد او با مسائل علمی بود و تالشهای فکری او همیشــــه برای رفع نگرانیهای بشــــریت بود. وی همچنین تأکید کرد که شایگان کامالً با فرهنگ غرب و شرق آشنا بود و میکوشید تا بدون هیچگونه گروهگرایی و ملیگرایی، مشترکات دو فرهنگ شرق و غرب را شناسایی کند. ■ متواضع در برابر حق و حقیقت آیتاهلل مصطفی محقق داماد، عضو پیوســـته فرهنگستان علوم ایران، بحث خود را به ابعاد اخالقی شـــخصیت اســـتاد شـــایگان اختصاص داد. به زعم او، تواضع از اساســـیترین ویژگیهای اخالقی شـــایگان است و در این راستا، تأکید کرد که فالســـفه اخالق به سه گونه تواضع قائل است؛ نخست، تواضع در برابر خداوند که خود را در عبادت نشان میدهد. دوم، تواضع در برابر دیگری و سوم، تواضع در برابر حق و حقیقت است. به باور محققداماد، شایگان، از هر سه نوع تواضع بهرهمند بود. ■ عمری که صرف حیات فکری و فرهنگی ایران شد دکتر فتحاهلل مجتبایی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در سخنرانی خود تأکید کرد که از دســـت دادن دوستانی همچون اســـتاد شایگان سه تلخی دارد؛ نخســـت، از دست دادن یک متفکر، دوم، نزدیک احساس کردن مرگ به خود و سوم اینکه چه کسی قرار است جای او را بگیرد؟ او معتقد است که در فضای فکری و اندیشـــگی ما کســـی نمیتواند جای خالی شـــایگان را پر کند. در مورد شـــایگان میتوان از دو بعد شخصیتی او ســـخن گفت؛ نخست از بعد اخالقی؛ غالب کســـانی کـــه وارد ســـاحت علمی شـــدهاند، بیماری بـــزرگ و بیحاصل خودبزرگبینی دارند اما شـــایگان خودبزرگبین نبود و فروتنی او به قدری بود که آدمی را به تحســـین وا میداشت. مجتبایی تأکید کرد که اگر شایگان در اروپا میماند بیشـــتر قدر دانسته میشد اما با این حال در ایران ماند و تالش خود را صرف حیات فکری و فرهنگی ایران کرد. دوم، کارهای علمی شـــایگان و توجه اساســـی او به تقابل شـــرق و غرب بود. مجتبایی بعد دیگری از کارهای علمی شـــایگان را در حوزه «ادبیات» دانســـت و تأکید کرد کـــه او در کتاب «پنج اقلیم حضور» پنج فضای مختلف شـــاعران ایرانی اعم از خیام، فردوســـی، مولوی، سعدی و حافظ را به تأمل گذاشته و معتقد است آنچه این پنج اقلیم را به هم ربط میدهد «خصلت شاعرانگی ایرانیان» است.