Iran Newspaper

دو سنـاریو از قتل مادر شوهر

-

گروه حوادث- معصومه مرادپور/ زن خیانتکار وقتی فهمید مادرشوهرش به رابطه شیطانی او پی برده است نقشه قتل او را با همدستی یک مرد اجرا کرد. ایــن زن و مــرد جنایتــکار صبــح سهشــنبه در حالی در شــعبه چهــارم دادگاه کیفری اســتان تهــران محاکمه شدند که هر یک دیگری را عامل جنایت معرفی کرد. بــه گــزارش خبرنــگار حــوادث «ایــران»، رســیدگی به ایــن پرونــده از ســال ۲9 بــه دنبــال ناپدیــد شــدن زنی سالخورده در قزوین آغاز شد. کارآگاهــا­ن جنایــی در تحقیقــات پلیســی بــه عــروس خانــواده ظنیــن شــدند. بدین ترتیــب مریم دســتگیر شــد و در بازجوییهــ­ای فنی منکر اطالع از سرنوشــت مادرشــوهر­ش شد اما سرانجام لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایتی هولناک برداشت. وی در اعترافاتــ­ش گفــت: چنــد ماهــی بود کــه با مرد متأهلی به نام ســیروس رابطه پنهانی داشتم تا اینکه مادرشوهرم فهمید. از ترس اینکه او این موضوع را به شــوهرم خبر دهد نقشــه قتلش را با سیروس طراحی کردیــم. بنابرایــن او را از قزویــن به تهران کشــاندیم و پس از کشتن مادرشوهرم، جسدش را درون چاهی در خیابان اشرفی اصفهانی انداختیم. باتوجــه بــه اعترافهــا­ی زن جــوان، ســیروس هــم دســتگیر شــد و متهمان نخســتین بار در شــعبه پنجم دادگاه کیفری به ریاست قاضی بابایی و قاضی تولیت - مستشــار دادگاه - محاکمــه و بــه اتهام مشــارکت در قتل مادرشــوهر به قصاص محکوم شــدند. این حکم از ســوی قضات دیوان عالی کشــور تأیید نشد بنابراین صبــح روز سهشــنبه بار دیگر این دومتهــم از زندان به شــعبه چهارم دادگاه کیفری به ریاســت قاضی اصغر عبداللهــی و بــا حضــور قاضــی واعظی منتقل شــدند وپای میز محاکمه ایستادند. در آغاز جلســه، فرزندان مقتول خواستار قصاص هر دو متهم شــدند.عروس خیانتکار در جلسه محاکمه گفــت: من با ســیروس رابطه داشــتم و مادرشــوهر­م از این قضیه باخبر شــد. سیروس ســه میلیون تومان از مادرشــوهر­م قرض گرفتــه بود اما پول را پس نداد وقتی هم که متوجه شــد مادرشوهرم به رابطه ما پی بــرده نقشــه قتلــش را طراحی کــرد. بعد هــم او را به بهانهای به تهران کشاندیم وداخل یک چهاردیواری در اشــرفی اصفهانــی او را خفــه کــرده و جســدش را درون چاه انداختیم.پــس از پایان اظهارات این زن، ســیروس نیــز به دفــاع از خــود پرداخت و ســناریوی دیگــری را بــرای قضــات تعریــف کــرد وگفــت: مــن مرتکــب قتــل نشــدم . مــن آنقــدر مریــم را دوســت داشــتم که اگر او ازمن میخواســت شــوهرش را هم بکشــم این کار را انجام میدادم. سیروس گفت: مادرشوهرش از رابطه من با او خبردار شــده بنابرایــن او را از قزویــن بــه تهــران آوردیــم امــا قبــل از اینکــه من به محــل حادثه برســم دیدم مریم مادرشوهرش را خفه کرده است، میخواستم با سنگ ضربهای به ســر مادرشوهرش بزنم که متوجه شدم او مرده اســت بعد جسدش را داخل چاه انداختیم. من اتهام قتل را قبول ندارم. پس از پایان اظهارات متناقض دو متهم قضات برای صــدور حکم وارد شــور شــدند و بــزودی حکمشــان را صادر خواهند کرد.

منصــور فتحــی – پژوهشــگر علــوم اجتماعــی- در همایــش ملــی بررســی مســائل اجتماعــی زنــان کــه چنــد روز قبــل در دانشــگاه عالمــه طباطبایــی برگزار شــد دربــاره موضــوع خیانت گفــت: افزایش آمــار مراجعهکننـ­ـدگان بــه دادگاه خانــواده بهدلیل بیوفایــی و خیانــت و همچنین پرداختــن فیلمها و ســریالها بــه این موضــوع و بروز قتلهای ناموســی نشــان میدهــد کــه بیوفایــی، زنــگ خطــر امنیــت ســالمت خانــواده اســت. بیوفایــی اگر چــه در نگاه اول، پدیــده فــردی بــه نظــر میرســد امــا امنیــت جامعــه را به خطــر میاندازد و میتــوان این مقوله را در زمــره آســیبهای اجتماعی پنهــان و جدی به شمار آورد. تصور میشود که بیوفایی با نیت قبلی انجام میشود اما هر چند شــرایط زن، آسیبزا اســت اما اگر اصرار و اغواگری مردان نبود شاید این اتفاق نمیافتاد. نحوه آشــنایی اغلب زنان درگیر روابط خارج از ازدواج با شــرکای جنسی به صورت اتفاقی بوده است. به طور مثال در راه بازگشــت به خانه و ســوار شــدن به خودرو و زبــان بازی مــرد یا آشــنایی در محل کار بوده اســت. رابطــه با همــکار خیلی ربطــی به نارضایتی زناشــویی نــدارد و رعایــت نکــردن حریــم شــخصی و فرصــت تعامل میتواند رابطه ایجاد کند. مشــکالت عاطفــی و رفتــاری در روابــط زناشــویی، نارضایتی جنســی و خصوصیات فــردی مانند هیجان خواهــی و تنــوع طلبــی از عوامــل آســیبپذیر­ی زنان در برابــر اغواگــری مــردان اســت وایــن عوامــل، زنــان را در معــرض رابطــه خــارج از ازدواج قــرار میدهــد. نگرش جامعه به مردان ســهل گیر است و با اغماض بــه بیوفایی مردان نــگاه میکند و این مســأله در کنار مســائلی مانند تعدد زوجات موجب میشــود که مرد خود را مجاز بداند که به زن پیشــنهاد بدهد و اغواگری کند. گروه حوادث/ قاتل پســر بچه مشــهدی در حالی به بازســازی صحنه جنایتش پرداخت که در تــازه ترین اعترافاتش انگیزه خود را از این آدم ربایی و جنایت وسوســه شــیطانی بیان کرد. به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، ســاعت 10 صبح ســه شنبه 11 اردیبهشت، ون سفیدی در خیابان موســی قوچانی توقف کرد و مردی دستبند به دست از خودرو پیاده شد.ســجاد - 27 ســاله- لیســانس حقــوق دارد . او را به این محــل آورده بودند تا ماجرای ربــودن و قتل محمد حسین 10 ساله را درحضور بازپرس کاظم میرزایی و تیم تحقیق بازسازی کند.

بازســازی صحنــه جنایــت دو ســاعت طــول کشــید و متهــم دوباره بــه اداره آگاهی منتقل شد. رسیدگی به پرونده قتــل پســر دانــش آمــوز بــه صــورت ویــژه انجام خواهد شــد و بــزودی مرد جنایتــکار پــای میــز محاکمــه خواهد رفت.وی ســاعت ۲۱ ظهر چهارشــنبه 5 اردیبهشــت، محمــد حســین را بــه عنــوان آژانــس ســوار خــودرواش کرد. محمدحســین می خواست به مدرسه برود اما راننده بدون توجه به خواسته پســرک به سمت خارج از شــهر به راه افتاد. او به سمت بیابان های اطراف طرقبه رفــت و در نزدیکــی مرغــداری محمد حسین را به قتل رساند. متهم ساعت 3 بامــداد 6 اردیبهشــت و کمتــر از 4۲ ســاعت بازداشــت شــد. هــر چنــد کــه تالش داشــت که ادعای جنونش را به تأیید برساند اما نظریه پزشکی قانونی صحت سالمت روانی او را تأیید کرد و جنون آنــی او در زمان جنایــت نیز رد شد.

متهم جوان در گفــت و گویی از انگیزه اصلی قتل و جزئیات روز حادثه گفت. محمد حسین را میشناختی؟ نه، من راننده تاکســی اینترنتی هستم و در کنــار خیابــان بــه انتظــار تماس از سوی مسافری بودم که محمدحسین بــه طــرف مــن آمــد و گفــت آژانــس هستید. تا آن زمان او را ندیده بودم. انگیزهات برای جنایتًچه بود؟ شیطان گولم زد، واقعا نمی دانم چرا این اتفاق افتاد. محمــد حســین چــه زمانــی متوجــه نقشهای که در سر داشتی شد؟ کمی کــه از خانهشــان فاصلــه گرفتیم متوجــه شــد. او حتــی می خواســت در ماشــین را باز کند و خودش را به پایین پرتــاب کند. امــا من با ســرعت حرکت مــی کــردم و او ترســید در خــودرو را باز کند. دستهای بچه را چرا بستی؟ به نزدیکی مرغداری که رسیدیم، چون بیابان بود و خلــوت ، خودرو را در آنجا نگه داشــتم. دستهای بچه را بستم و می خواستم نیت شومم را اجرا کنم که موفق نشدم و با چاقو او را زدم. در تحقیقات اولیه گفته بودی که کودک را چاقــو خــورده رهــا کــردی و قتــل را شخص دیگری مرتکب شده است! می خواســتم با این دروغ از اتهام قتل تبرئه شوم. فکر میکردی دستگیر شوی؟ اصــالً. محلــی کــه مــن جنایــت را مرتکب شدم هیچ دوربینی نداشت و نمیدانم چطوری مرا دستگیر کردند.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran