برخی کانونهای قدرت مانع تحقق گفتوگوی ملی هستند
عبداهلل ناصری در گفتوگو با «ایران»:
اســحاق جهانگیــری معــاون اول رئیــس جمهــوری صبــح شــنبه در نشســت هماندیشــی رؤســای مجامع ســازمانهای مردم نهاد سراســر کشور و جوانان احزاب و تشــکلها، از جوانان حزبی خواست که برای عملیاتی شدن گفتوگوی ملی پیشقدم شوند چرا که بــه گفته وی ایــن مهم در بیــن بزرگان تاکنــون میســر نشــده اســت. در همین ارتبــاط گفتوگــو کردهایــم بــا عبداهلل ناصری از فعاالن سیاسی اصاحطلب و عضو شــورای مشــورتی ســید محمد خاتمی که در ادامه میخوانید. آقــای جهانگیــری در راســتای ایــده گفتوگــوی ملی، پیشــنهاد کردند بدنه جریانهــای سیاســی بویــژه جوانــان با یکدیگــر گفتوگــو کننــد. به نظر شــما ضرورتهایچنیناتفاقیچیست؟ همگان میدانند کــه آقای جهانگیری بــه ســهم خــود بــرای شــکل دادن بــه گفتوگــوی ملــی بســیار تــاش کــرده اســت، اما عواملی همچون تاشهای برخــی از کانونهای پرقــدرت و پرنفوذ بــرای تحقــق نیافتــن گفتوگــو و آشــتی ملی، باعث شــد جریــان رقیب اصاحات، بــرای گفتوگو پا به میدان نگذارد. به همین دلیل به نظر میرسد ایشــان گفتوگوی جوانان را پیشــنهاد دادند، چون ما در گذشته تجارب خوبی از گفتوگــوی میان جوانــان طیفها و احزاب مختلف سیاسی داریم. چنانکه در دوره اصاحات شاخه جوانان برخی احــزاب اصاحطلب با شــاخه جوانان جریان سیاســی مقابل، گفتوگوهایی داشــتند. بهعنوان مثــال جوانان حزب مشــارکت (قبــل از انحــال)، جوانــان حــزب کارگــزاران و جوانــان حــزب اســامی کار بــا شــاخه جوانــان حــزب مؤتلفه نشســتهایی برگــزار کردند که مفید هم بود، اما ادامه پیدا نکرد. چرااینگفتوگوهامتوقفشد؟ یکی از دالیل حوادث ســال 88 اســت، زیرا این حوادث دوقطبی بودن جامعه را عمــق بخشــید و فضــای امنیتی هم شــکل گرفــت، بــه طــور طبیعــی ایــن فضــای امنیتــی بســیاری را از ارتبــاط با جریــان معتــرض سیاســی و اجتماعی درســال 88 بازمیداشــت. این فضای امنیتــی که برای مردم و کشــور پرهزینه بــود، جوانــان جریــان اصولگــرا را برای تمــاس با جوانــان اصاحطلب برحذر میداشت. در صورت تــداوم ایــن گفتوگوها، چه پیامدهاییانتظارمیرفت؟ اگر این روند دیرپا و درازمدت میشــد، قطعــاً نتیجــهای بــرای کشــور بهدنبال میداشــت، زیــرا جوانــان تشــکلهای سیاســی در احزاب خود مؤثرتر هستند و صــدای شــاخه جوانــان تشــکلهای سیاســی در تشــکلهای متبــوع بخوبی شــنیده میشــود. بــرای همین گفتوگوهایی از این دست میتوانست مفیــد باشــد. ضمــن اینکــه معتقــدم گفتوگــو باید اثر اجتماعی قابل توجه داشــته باشــد، بویژه برای کل جامعه و هســته حاکمیــت. در این صــورت این گفتوگو امری مطلوب خواهد داشت، غیــر از ایــن باشــد، نمیتــوان انتظــار داشت که انگیزه گفتوگو وجود داشته باشد. شما گفتید فضای ســال 88 مانع تداوم گفتوگو شد، اما بنابر اخبار غیررسمی، اتفاقــاً بخــش جــوان جریــان اصولگرا مواضعتندیعلیهجریاناصالحطلب و حتــی ســران احــزاب خــود اتخــاذ میکردند، چنانچه گفته میشد مرحوم عســگراوالدی پس از نگارش نامههایی که با هدف تقریب جریانهای سیاســی صــورت گرفــت، بــا پرخاشهــای تنــد جوانان حزب خود مواجه شد. بــه هر حال وقایع ســال 88 فضایی در کشور ایجاد کرد که بسیاری از جریانات را تحت تأثیر قرار داد، برخی با احتیاط راه میرفتنــد و برخــی بــرای نزدیــک شــدن بــه نهادهــای قــدرت رویکــرد دیگــری اتخــاذ کردنــد و رویکردهایــی امثــال مرحــوم عســگراوالدی را قبــول ندشــتند. اما هرچه از سال 88 گذشت و واقعیتهــای جامعــه و سیاســت روشــنتر شــد، همــان جوانانــی کــه رویکردهــای تنــدی اتخــاذ میکردنــد، انگیزههایــی برای گفتوگو داشــتند. از ایــنرو بعد از ســال 92 و پیــروزی آقای روحانــی، فرصتــی بود تا ایــن انگیزهها تقویــت شــود. اگــر وزارت کشــور دولت یازدهم بهعنوان متولی توسعه سیاسی بــرای ایــن گفتوگوهــا برنامهریــزی میکرد و برنامه جدی برای گفتوگوی شــاخه جوانان میگذاشت، حتماً مؤثر و تأثیرگذار بود. فارغ از نقد دولت، واقعیت این اســت کــه نمیتــوان دولتهــا را متولــی تــام و تمــام توســعه سیاســی دانســت. بــه ایــن معنی کــه وقتــی میگوییــد وزارت کشــور انگیــزه نداشــت، آیا نبایــد خود جریانهایسیاسیپیشقدممیشدند؟ بــاز هــم بــه حادثــهً88 بازمیگــردم. جامعه ایــران اساســا جامعه دوقطبی اســت کــه بعــد ازســال 88 هویــت دوقطبــی آن بســیار رادیــکال شــد و فاصله میان دو جریان سیاســی کشــور بســیار زیــاد شــد، ضمــن اینکــه برخی جریانهــای پرنفــوذ فضــای کشــور بــر بقای این فضای امنیتی اصرار داشتند. در چنین شــرایطی اگــر دولت یا وزارت کشــور بــه نمایندگی از دولت پیشــقدم میشد، میتوانست این فضای امنیتی را بشــکند. دولــت باید زمینــه را فراهم میکرد، از جامعه امنیتی زدایی میکرد تــا گفتوگوی جــدی و نه تشــریفاتی و همراه با دســتاورد شــکل بگیرد، بویژه اینکه جریان اصاحطلب چتر حمایتی نداشــت و بایــد اطمینــان مییافت که دولــت بــرای او چتــر حمایتی تشــکیل میدهــد تــا ایــن گفتوگوهــا را آغــاز کند. اما متأســفانه امروز بعداز 5 ســال از عمــر دولــت روحانــی، هنــوز وزارت کشــور، شــورای مرکزی برخــی احزابی که کمیســیون مــاده 10 مجــوز فعالیت آنهــا را صادر کرده اســت، به رســمیت نمیشناســد. وقتی این نــگاه در کلیت ســازمان متولــی توســعه سیاســی و سیاســت داخلــی وجــود دارد، طبیعتاً فضــا بــرای گفتوگوهــای سیاســی، از جمله جوانان فراهم نمیشــود، بویژه جوانــان اصاحطلــب کــه بعــد از 88 هزینه زیادی پرداخت کردند. اکنون فضــا را چگونه میبینیــد؟ بویژه اینکــه دولــت الیحه تشــکیل ســازمان جوانان را به مجلس فرستاده است. اگــر رویکــرد همیــن باشــد کــه آقــای جهانگیــری بهعنــوان معــاون اول رئیس جمهــوری به آن اشــاره کردند، میتــوان امیــدوار بــود. امــا واقعیــت ایــن اســت کــه دولتهــای یازدهــم و دوازدهــم، در زمینــه مســائل جوانــان کــه بــه حــوزه وزارت ورزش و جوانــان مربوط اســت، بیشــتر بــه دغدغههای معیشــتی جوانان توجه دارنــد و کمتر دغدغههــای سیاســی جوانان کشــور را لحــاظ میکننــد. بنابراین اگر ســازمان ملــی جوانــان تشــکیل شــود، بــاز هــم مســأله محوری اشتغال خواهد بود که البتــه مهم اســت، امــا در ایــن صورت نمیتوان به شکلگیری گفتوگو میان جوانان خوشــبین بــود یا اینکــه دولت محوریتــی بــرای پیگیــری آن ایجــاد کنــد. این در حالی اســت کــه در دولت اصاحــات، آقــای خاتمــی بهعنــوان رئیــس دولــت و ســایر دولتمــردان بــا کمــال وجــود بــه ایــن مســأله اعتقــاد داشتند و آن را دنبال میکردند. تجربه برجام هم نشــان داده است که دولت آقــای روحانــی در صــورت تمایــل بــه مســألهای، میتواند بیتوجه به سنگ اندازیهای مخالفــان آن را پیش ببرد و عملیاتی کند. بنا به این تجربه معتقدم آقای روحانی میتوانــد در زمینــه گفتوگوهــای سیاســی نیــز گامهای اساســی بــردارد. رئیس جمهــوری رئیس شــورای عالی امنیــت ملــی اســت و قابــل پذیــرش نیســت کــه رئیــس جمهــوری نتوانــد مســائلی مانند کنســرتها را حل کند. در مشــهد هــم اگــر اســتاندار پرقدرتی میبود، قطعاً میتوانست مسائل این شهر را هم حل کند. آقایجهانگیریعنوانکردندکههرچند ناامیدنیستند،امانتوانستندگفتوگوی میان بزرگترها را ایجــاد کنند، درحالی کــه بتازگــی آقایــان خاتمــی و ناطــق با حضور آقای جهانگیری با آقای روحانی دیدار کردند. بنابراین شــما فکر میکنید منظورایشانچهبود؟ جلســات ســران اعتــدال، اصاحطلب و اصولگــرا در دورههــای مختلــف بــوده و به صورت رســمی وغیررســمی صحبتهایــی میــان ایــن چهرههــا رد و بــدل شــده اســت، بحــث بر ســر این است که در حوزه قدرت این روند ادامه پیــدا کند. البتــه معتقدم امــروز بعد از برماشــدن بســیاری از واقعیتهــای کشــور حتمــاً بــزرگ ترهــای بســیاری مایلنــد کــه رونــد گفتوگــو نهادینــه و شکل بگیرد. اما کانونهای مؤثر قدرت و نهادهای بانفوذ مانع این کار هســتند و ماقاتهایــی که شــما اشــاره کردید، حتماً میتواند در بسیاری از موارد مؤثر باشد. در اعتراضهــای دی مــاه طیفهایــی از جوانان نقــش پررنگی داشــتند، اما این روزهــا همچنــان برخی ســعی دارند راه جوانان را ســد کننــد و برای نشــاط آنان مانع تراشــی مــی شــود. آیا قائــالن این رویکرد،تاریخنخواندهاندیاازپیامدهای چنینرویکردیآگاهنیستند؟ قطعــاً آنــان تاریــخ خواندهانــد، امــا افــرادی کــه ســازوکارهای توزیع قدرت را نپذیرفتنــد و باور کردند کــه برای بقا و دوام آنــان باید قدرت متمرکز شــود، همچنــان مانع تحقق تنــوع اجتماعی میشــوند. حتمــاً یکــی از مهمتریــن پاشــنههای آشــیل نظــام جمهــوری اســامی نســل چهارم انقــاب خواهد بود، نســلی کــه انتظارات جــدی دارند و بــرای تحقق آن انتظــارات هم مصر هستند. اما برخی اصرار دارند باورهای خود را بر اینًنســل بقبوالننــد که البته دشوار و تقریبا غیرممکن است.