شنیدن به مثابه خواندن
جایگاه کتابهای صوتی در جهان امروز
این روزها اگر ســـری به نمایشـــگاه کتاب بزنید، متوجـــه حضور بیش از گذشـــته ناشرانی میشـــوید که به صورت جدی، اقدام به نشـــر آثـــاری در حـــوزه ادبیات شنیداری یا همان کتاب صوتی کردهاند و اتفاقاً روزگار بدی ندارند و این مســـأله را باید به فال نیک گرفت و به گســـترش بیشـــتر آن کمک کرد. پیش از هر چیزی باید گفـــت رابطه گفتـــار، زبـــان، صدا و خوانـــدن یکـــی از موضوعاتی اســـت که محققـــان گوناگون نظیر زبانشناســـان، روانشناســـان، متخصصـــان تعلیـــم و تربیـــت و آسیبشناســـان گفتـــار و زبان تاش کردهاند آن را بررسی کنند. برخـــی از ایـــن محققـــان در پـــی درک عواملـــی هســـتند کـــه باعـــث ایجـــاد اشـــکاالت در امـــر خواندن میشـــود و از این رهگذر تـــاش میکنند شـــیوههای آمـــوزش صحیح مهـــارت خواندن را به دســـت آورند. برخی از این محققان نیز در پی فهم چگونگی ســـازمانیابی این رفتار پیچیده هســـتند یعنـــی خواندن را رفتـــاری پیچیده میداننـــد زیرا خواندن مســـتلزم مجموعهای از توانمندیهای از پیش تعیین شـــده نظیـــر برخورداری از واژگان درونـــی، بازنمایـــی آوایـــی، حافظه کوتاه مدت برای عناصر صوتی، آگاهی از تناظر نویسه ـ واج، رمزگردانی، برچسبگذاری بینایی ـ کامی، شناسایی ماهیت جهتدار نمادهای نوشـــتاری، پیوســـتار ترکیـــب نمادها، شناســـایی و ترکیب ...و است. اصـــوالً یکی از پرســـشهایی کـــه درباره خواندن مطرح میشود این است که آیا صدا در فرآیند خواندن ماهرانه و ظاهراً بیصـــدای کلمـــات و متنهـــا دخالت دارد یا خیـــر و اگر چنین اســـت، چگونه ایـــن فرآیند رخ میدهد. البته این بحث کـــم و بیش مناقشـــه برانگیز اســـت زیرا توافق کاملی دربـــاره رمزگذاری صداها وجـــود ندارد. از ســـوی دیگـــر دراینباره اختاف نظر وجود دارد که آیا رمزگذاری متن صدا به هنگام مطالعه چیز خوبی است یا بد. روشن است که اگر رمزگذاری متن همراه بـــا هجی کـــردن کلمات در هنگام خواندن شـــود، این پدیده از چند نظر مناســـب نخواهد بود زیـــرا خواندن را کندتـــر از خوانـــدن معمولـــی میکند کـــه در حدود 300 کلمـــه در دقیقه برای خوانندگان ماهر است. اما سطوح میانی وجود دارد که سیســـتمهای شنیداری و گفتاری میتوانند در فرآیند خواندن در افراد ماهر دخالت داشته باشند. برای فهم بهتر این موضوع میتوان این آزمایش را انجام داد: یک پاراگراف را سه بار خواند، یک بار با صدای بلند، بار دوم با صدای نسبتاً آهسته اما به صورت نجوا و بار ســـوم با سکوت. نتایج این آزمایش نشـــان میدهد که ســـرعت خوانش در وضعیـــت اول کمتـــر از وضعیت دوم و در وضعیت دوم کمتر از وضعیت سوم است. ایـــن آزمایش نـــکات مهمـــی را درباره خواندن مطرح میکند. سرعت ظاهری در وضعیت اول، بشدت هنگام خواندن کاهـــش مییابـــد و در وضعیـــت دوم تا حـــدی. نکتـــه دوم و تعجـــب برانگیز ایـــن اســـت کـــه خوانـــدن در وضعیتی که خودمـــان را به لحـــاظ ذهنی مجبور میکنیـــم هـــر کلمـــه را با هجـــی کردن بخوانیـــم کامـــ ًا ســـریع میشـــود. این پدیده را میتوان برحسب کدگذاری واج شناختی توصیف کرد. بدون تردید فرآیندهای بســـیار بیشتری وجـــود دارند، از حرکات کوچک لبها یا اندام صوتی تـــا بازنماییهای دیگری از کدهای واج شـــناختی که رابطه ضروری با گفتار ظاهـــری ندارند اما میتوان آنها را برحســـب ایـــن واژهها توصیـــف کرد. اصطاح رمزگذاری واج شناختی نشان دهنده نوعی تاش آگاهانه یا ناآگاهانه خواننده بـــرای ثبت و ضبـــط اطاعات بصری در شکلهای شنیداری یا گفتاری است. اما آزمایش باال نشان میدهد که هر چیزی نظیر گفتار ظاهری را نمیتوان با خواندن ســـریع افراد بزرگســـال پیوند داد. پس شـــنیدن و خوانـــدن به همراه رمزگـــذاری صدا بخشـــی از فرآیند ثبت و ضبـــط کلمـــه اســـت و میتواند نقش حافظه کوتـــاه مدت را ایفا کند. از همین روست که شنیدن در جهان پر تب و تاب و مشغله امروزی نوعی از خواندن است کـــه دســـت کمـــی از خواندن به شـــکل همیشگی و سنتیاش ندارد.