Iran Newspaper

استقالل یا ادغام؛ مسأله این است!

3 صنف عمده سینمای ایران طی بیانیههایی خواستار جدایی بخش بینالملل و ملی جشنواره فیلم فجر شدند

- نرگس عاشوری روزنامه نگار احمد طالبینژاد منتقد سینما عبدالحسن برزیده کارگردان و نویسنده علیرضا داوودنژاد کارگردان و تهیهکننده

هفتــه پایانــی اردیبهشــت را میتــوان «روزهــای صــدور بیانیههــا­ی متوالی» علیه جشنواره جهانی فیلم فجر عنوان کــرد. دومینــوی برچیده شــدن بســاط استقالل جشنواره جهانی فیلم فجر با بیانیه کانون کارگردانان سینمای ایران کلید خورد و حلقههــای این زنجیره با بیانیــه جامعــه صنفــی تهیهکنندگا­ن ســینما و بهدنبــال آن، شــورای مرکزی انجمن منتقدان و نویسندگان تکمیل شد. دو صنف اصلی سینما دوشادوش شورای مرکزی انجمن منتقدان با بیان انتقاداتــ­ی بــه جشــنواره جهانــی فیلم فجر خواهان بازگشت به دوران گذشته و ادغام جشــنواره جهانــی و ملی فجر شــدند تا شاید سرنوشت جشــنوارها­ی کــه قــرار بــود از زیر ســایه بخــش ملی خارج شده و هویت و اعتباری مستقل پیــدا کنــد در انتظــار تصمیمــات تــازه مدیران سینمایی بماند. ■ آزمودن مسیرهای تازه

بیســتوپنج­م شــهریورما­ه ســال 93 بــود کــه پــس از چندیــن نشســت و هماندیشــی بــا حضــور مدیــران سینمــــــ­ایی و ســینماگرا­ن، علیرضــا رضــاداد دبیــر جشــنواره فیلــم فجر از جدایــی بخــش بینالملــل از بخــش ملــی ایــن جشــنواره و برگــزاری آن در اردیبهشــت­ماه خبــر داد. در شــرایطی که «بیاعتبــار­ی و بیهویتی بخــش بینالملــل» بــه ترجیعبنــد اظهارنظرهـ­ـای اهالــی ســینما در این حوزه تبدیل شــده بود و در ایامی که با برگزاری یک جشنواره پررونق خارجی (برلیــن) مهمتریــن رویــداد جهانــی ســینمای ایران حتی برای سینماگران داخلــی نیز چنــدان اولویتی نداشــت، مدیران سینمایی چارهای جز آزمودن روشهای تازه نداشــتند تا شاید با این رویکرد تازه جنبه بینالملل جشنواره رخــی نشــان دهــد و نمایانتــر شــود؛ تصمیمی کــه البته در همان زمان نیز منتقدانــی جــدی داشــت. معترضان معتقد بودند که با برگزاری مســتقل و جداگانه این جشنواره با عنوان جهانی، ســطح انتظارات از یــک بخش جنبی فراتر میرود و رعایت اســتاندار­دهای متعــارف در جشــنوارهه­ای جهانــی را ضروری میسازد؛ اســتاندار­دهایی که با توجه بــه قوانیــن و محدودیتهای موجــود از جملــه ممیزی رســیدن به آن تــا حــدودی ناممکــن مینمــود. اما از ســوی دیگر موافقان بــر این باور بودنــد کــه بــا ایــن تغییــرات زمانــی، بخــش بینالملــل فیلم فجــر پیش از آغاز جشنواره کن به پایان میرسد و از آن مهمتر با این مجزاســازی فرصتی برای اســتقالل و هویت بخشی بخش بینالملل ایجاد میشود. ■ بازگشت به منزل گذشته

حــاال بــا گذشــت حــدود دو هفتــه از چهارمیــن دوره مســتقل جشــنواره جهانــی فیلــم فجــر، مخالفــان صفآرایی کردهاند و بار دیگر خواهان ادغام بخش بینالملل از بخش ملی شــدهاند. در بیانیههــا­ی منتشــر شــده در روزهای گذشــته ضمن برشــمردن انتقاداتــ­ی همچــون تخصیص بودجه کالن و محســوس نبــودن بــازده آن بــر جریــان تولیــد و پخــش و نمایــش آثــار ســینمای ایــران، مطــرح کــردن شــائبههای­ی چون رانت و انحصار بازار جهانی برای بخشــی خــاص و محدود از سینمای ایران ...و در نهایت خواهان ادغام دو جشــنواره طبق روال گذشــته شــدند. شــامگاه روز دوشــنبه هیــأت مدیره انجمن تهیهکننده-کارگردانان ســینما نیــز در نشســتی بــر ادغــام جشنوارههای جهانی و ملی فیلم فجر و برگــزاری همزمــان این دو جشــنواره تأکیــد کــرد. راهــکار ارائه شــده در این بنــد امــا مخالفانــی از ســوی اعضــای انجمــن منتقــدان و دو صنــف مهم و تأثیرگــذا­ر تهیهکننــد­گان و کارگردانــ­ان هــم دارد. منتقــدان ایــن تصمیــم بــر ایــن باورند که اگر چــه انتقادات جدی بــه جشــنواره جهانــی فیلم فجــر وارد است اما با توجه به گامهای مؤثری که برای نزدیک شــدن به تعریف درست از جشــنواره بینالمللی برداشته شده از نشســتهای تخصصــی بــا حضــور میهمانــان خارجــی تــا سانســورها­ی منطقیتــر و ایجــاد فضــای حرفــهای؛ ادغــام دو جشــنواره تصمیم ارتجاعی اســت و راه خروج از کاســتیها نیست. در گفتوگویی با اهالی سینما و رسانه نظرات آنهــا را در ایــن خصوص جویا شدهایم که در ادامه میخوانید: ■ منطقه ممنوعه

خوشــبختان­ه یــا متأســفانه عضــو هیــچ کــدام از ایــن صنفها نیســتم و بدون وابســتگی به هیــچ صنفی، نظر مــن هــم نزدیــک بــه ایــن ســه بیانیه اســت. بــه اعتقــاد مــن رویــدادی کــه به اســم جشــنواره جهانــی فیلم فجر برگــزار میشــود، رویــداد اضافــی، پرهزینــه و بیهــوده اســت و هیــچ دستاوردی برای سینمای ملی ندارد. بهدلیــل قوانین حاکم بــر جامعهمان اساســاً مــا نمیتوانیــ­م جشــنواره بینالمللــ­ی برگــزار کنیــم. در تمــام جشــنوارهه­ای بینالمللــ­ی، کشــور برگزارکنند­ه بنا بر مصلحت سیاســی، اجتماعــی یا اخالقی جامعه تنها حق دارد حداکثر سه دقیقه از یک فیلم را حذف کند.

بر این اســاس بــا توجه بــه قوانین موجــود در کشــورمان راهــکاری نمیمانــد جز دســت به دامان شــدن جریــان ســینمای غیرتجــاری دنیــا، آن هــم در همین کشــورهای دور و بر خودمــان که مشــکل ممیــزی کمتری دارند. در شــرایطی که کشور مسلمان عربــی همســایه جشــنوارها­ی برگــزار میکنــد کــه در مســأله سانســور تا این میزان شــدت عمل به خرج نمیدهد و از ســتارههای روز ســینما دعوت هم میکنــد؛ بــا توجه بــه محدودیتهای اخالقــی بــه اعتقــاد مــن بهتــر اســت قیدجهانــی شــدن جشــنواره را بزنیم و بــه همــان جشــنواره ملــی فجــر کــه در یکــی دو ســال اخیر جمــع و جورتر و بهتــر هــم شــده بســنده کنیــم. بــه جای آن میشــود مثــالً در کنار بخش ملــی، بخــش غیررقابتــ­ی جشــنواره جشــنوارهه­ا را هــم برگــزار کــرد کــه البتــه آن هــم ضرورتــی نــدارد چــرا که کپــی تمــام فیلمهای جشــنوارهه­ا در دســترس مــردم اســت و دیگــر دهــه 60 هــم نیســت کــه اگــر فیلمی سانســور شــد کســی متوجه آن نشود. در نهایــت اینکــه وقتــی معیارهای ما معیارهای جهانی نیســت بهتر است بــه فکــر جشــنواره جهانــی نباشــیم چون جــز حیــف و میل ســرمایه ملی هیــچ خاصیتــی نــدارد. وجــه جهانی جشــنواره فقط جنبــه تبلیغاتی و برد سیاســی آن اســت. پیشــنهاد من این اســت کــه هزینــه جشــنواره جهانــی صــرف فرصــت بــرای فیلمســازی جوانان یا گســترش ســالنهای سینما شــود یــا اینکــه جشــنواره کــودک را به معنای تــام بینالمللی برگــزار کنیم. پیشــنهاد مــن این اســت که بــه جای هزینــه بــرای جشــنواره جهانــی فیلم فجر، جشــنواره فیلم کــودک را از این فالکت نجات دهیم. ■ در ستایش یک مدیر سینمایی

در مقطعــی کــه تصمیــم جدایــی بخــش جهانــی از ملــی فجــر مطــرح شــد، من از مخالفــان جدی آن بودم، اما در برگزاری 4 دوره مســتقل شاهد اتفاقاتــی بــودم کــه مــرا بــه ایــن باور رسانده اســت که منفک شدن این دو بخــش درســتترین تصمیــم ممکن بوده اســت؛ اتفاقاتی که عمدتاً ناشی از مدیریــت رضــا میرکریمــی بــوده است. ســپردن مدیریت جشــنواره به یــک فیلمســاز مطــرح کــه حضــور در جشــنوارهه­ای جهانــی را تجربه کرده و ارتباطــات ســینمایی خوبــی دارد را شــاید بتــوان مؤثرتریــن عامــل در موفقیــت ایــن جشــنواره عنــوان کرد؛ بــه طوری که امــروز براحتی نمیتوان کســی را بهعنوان جایگزین او معرفی کــرد. اگــر وزارت ارشــاد میخواســت چنیــن جشــنوارها­ی را برگــزار کنــد یــا افراد وابســته به این وزارتخانه در این پســت قرار داشتند قطعاً شاهد چنین رونــدی نبودیــم. جشــنواره جهانــی فیلــم فجر امــروز بــه یکــی از بهترین جشــنوارهه­ای منطقــه تبدیــل شــده اســت و حتــی از جشــنوارهه­ای الــف جهانی چیزی کم ندارد.

علــی رغــم اینکــه معترضان جزو دوســتان مــن هســتند و انتقــاد را حق آنهــا میدانم امــا موظفــم بگویم که انتقاداتشـ­ـان مســتدل نبــود. گفتهانــد مخاطب جشــنواره کم شــده است در حالــی که هر وقت وارد ســالن ســینما شــدم ســالنها پــر بــود. گفتهانــد کــه بــازاری بــرای فیلمهای ایرانــی ایجاد نشــده در حالــی کــه شــاهد نمایــش فیلمهایــی بودیم که فرصت شــرکت در بخــش ملــی جشــنواره از آنهــا سلب شــده بود. گفتهاند تأثیر و بازده ایــن ارتباطــات بــا ســینمای جهــان مشــخص نیســت در حالی که آنهایی کــه بــه جشــنواره آمدند شــاهد بودند که کارگاهها و نشستهای سینماگران خارجــی و در دســترس بودنشــان فضای تبــادل اطالعــات خوبی ایجاد کرد. بخصوص با میهمانان مطرحی کــه امســال بــه جشــنواره آمدنــد و به اعتقــاد مــن حضــور آنها هم وابســته بــه دبیــری میرکریمــی و ارتباطــات ســینمایی او بود. این جشــنواره امروز یــک جشــنواره دولتــی بــه معنــای سلیقهای و جشن به معنای دورهمی صــرف نیســت بلکــه تبدیــل بــه یک کالس ســینمایی شــده اســت. هزینه، عمر و انرژی زیادی صرف آن شــده و نباید این دســتاورد به خاطر حسادت و فهم غلط نابود شود. میگویم فهم غلــط چــون هیچکــدام از ادعاهــای مطــرح شــده کارشناســا­نه نیســت. میتوانــد مغرضانه باشــد یا همچون بیانیــه کانــون کارگردانــ­ان ناشــی از برداشــت غلــط.ای کاش ایــن کانــون تأمــل بیشــتری کند و ما با هم بیشــتر صحبــت کنیــم. نگرانم که مبــادا این جریانهــا منجر بــه چالــش و دعوای خانواده سینما شود. از همه دوستانی کــه میدانــم از ســر دلســوزی چنیــن مسائلی را مطرح میکنند درخواست میکنم تبعات این تصمیم را در نظر بگیرند و بــه ماجرایی اصرار نکنند که ممکن است بعدها پشیمان شوند. ■ آدرس غلط دادن

در شــرایطی که تولیدات ســینمای ایران برای عرضه و نمایش ،بازار امن ندارد طرح این مســائل به اعتقاد من رفتن به حاشیه و بازیهای تشریفاتی رســانهای اســت. در روزهایــی کــه مــا امنیــت نداریــم، تولیداتمان در بازار امنیت ندارد؛ چــرا باید تمام حواس، مدیریــت و انرژی و بودجهمان صرف برگزاری یا ادغام دو جشــنواره شود؟! در شــرایطی کــه در اکــران در ســطح کشور با کمبود ســالن روبهرو هستیم، در گیشــه بــا وجــود تکنولوژیهـ­ـای موجود ســهم صاحــب فیلــم خورده میشــود، همه مملکت فیلمهایمان را در شــبکه نمایــش خانگی میبینند امــا شــمارگانم­ان ناچیــز اســت، تلویزیــون نــه فیلــم مــا را میخــرد و نــه آن را تبلیــغ میکنــد، اینترنــت فیلمهایمــ­ان را بــرای پهنــای بانــد حراج میکند، شــبکههای ماهوارهای فیلممــان را مجانــی نمایش میدهد تــا فــالن کــرم درد بیدرمانــش را دم در خانه مشتری برساند، اتوبوسرانی، کشــتیرانی، هتلهــا، بیمارســتا­نها و قطار ...و آن را مجانی پخش میکنند ...و در این شــرایط برایمان چه نفعی دارد کــه بخواهیم دنبال این مســابقه باشــیم کــه کــدام وضعیت جشــنواره بهتر است؟ این بحثها آدرس غلط دادن و منحرف کردن اذهان عمومی از مســأله اصلی ســینما یعنی ناامنی بازار است.

 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran