خاموشیصدایخاطرهانگیزخبر

قاســم افشــار گوینده باســابقه خبر تلویزیون در 67 سالگی درگذشت

هنــوز بــاورم نمی شــو د . صبــح كــه خبــر را در شبكههای مجــازی ديــدم گفتــم ايــن هم يــک خبر جعل و دروغی ديگر اســت مثل همه خبرها. يكی از دوســتان به من زنگ زد و گفت خبــر را خوانــدی؟ گفتم امــكان ندارد. قاســم حالش خوب اســت. دلم شــور افتــاده بــود. بــا همــكار قديمــی خانم شيرالی حرف زدم و وقتی خبر را تأييد كــرد كه قاســم در خانهاش فــوت كرده اســت، نفســم بند آمد. از ابتــدای دهه شــصت كه كار را شــروع كرديم رفاقت مــا از كار ...و گذشــته بود. مــا تمام اين ســالها كنــار هــم زندگــی كرديــم و از بــرادر به هــم نزديکتــر بوديــم. هنوز هــم بــاورم نمیشــود. تمــام آن روزها جلــوی چشــمم رژه میرونــد و حضور او كــه هميشــه بــا آن صــدا و انــرژی خوبش بــرای همه ما عزيــز بود. وقتی پا بــه تحريريه میگذاشــت، يكی از آن ســالمهای خاص خــودش را میكرد و همه ما ســر برمیگردانيدم به ســمت آن صدای زيبا و با صالبت. بعد شروع میكــرد بــه حرفهــای قشــنگ زدن. آنقــدر جــذاب بــود و خوش انــرژی كه هر كســی را به خودش جــذب میكرد. همانطــور كــه گفتــم، از دســت دادن برادر ســخت اســت. انگار بــرادرم را از دست دادهام. تمام اين سالها حرفی نزد. يک روز تصميم گرفت برود و از كار فاصله بگيرد و به زندگی شخصیاش برسد. يک روز گفتند او وضعيت مالی خوبی ندارد. دروغ بود. قاسم افشار نه تنهــا وضع خوبی داشــت، بلكــه مدام دســتش به كار خير و خيريــه بود. چند وقــت پيــش هــم برخــی دوســتان بــه ديدنــش رفتنــد و مــن خبــردار نبودم. گله كردم كه چرا به من اطالع نداديد؟ گفتند شــما به ايــن قرارمالقاتها نياز نداريــد. خودتــان هر وقــت بخواهيد با هم رفــت و آمــد میكنيد. راســت هم میگفتنــد. حــاال او رفتــه اســت. حيف بزرگی است رفتن قاسم افشار. آن هم در ايــن ســن، آن هــم به اين شــكل. ما اين رفتنها را میبينيم و درس عبرت نمیگيريم. چرا قدر هم را نمیدانيم و فقط در چنين موقعيتهايی است كه مرگ را باور میكنيم. زندگی به يک مو بند اســت. قاسم ديشب كه میخوابيد حتمــاً برای امروزش برنامهها داشــت كــه بــرود به كارهايی كه داشــت برســد امــا بــه ظهــر نكشــيده رفت كــه رفت. بگذاريــد حــاال كــه صحبــت از قاســم افشــار شــده، درددلی كنم كــه پيشتر هــم يكبــار در گفتوگــو بــا خــود شــما گفتهام. ما گوينده خبر هستيم. مسئول سياســتگذاری خبرهــا نيســتيم. مردم بايد بداننــد كه گوينده خبــر نمیتواند در متــن خبــر دخــل و تصرفی داشــته باشــد. مــا هــم مثــل همــه مــردم يک خبرهايــی را دوســت نداريــم و برخــی خبرهــا را دوســت داريم. امــروز يكی از سختترين و تلخترين روزهای زندگی من اســت. قاسم افشار و هر كسی مثل او برای فرهنگ، رســانه و خدمتگزاران ايــن كشــور منبع خيــر و بركت اســت و فقدانشــان سخت؛ چه برسد كه در اين سن و سال آنها را از دست بدهيم. هنوز بــاور ندارم كه او ديگر نيســت. ســخت اســت و روی زبانم نمیآيد كه رفتنش را بــه خانــوادهاش تســليت بگويــم. به خانــوادهای ۰8 ميليونی بــه اندازه يک ايران كه با او خاطرهها داشــتند و قاسم افشــار را برای هميشــه در يــاد و خاطر خود نگه میدارند. مراسم تشــییع پیکر قاسم افشار گوینده نام آشــنا و با ســابقه خبر، امروز ساعت ۹ صبــح از مقابــل منزلــش در بزرگــراه صدر، خروجی منظریه، خیابان شــهید رحمانی، کوچــه دالور ســاختمان آرام برگــزار و در قطعــه 2۹ درکنــار دخترش مائده به خاک سپرده میشود.