شاهنامه چون گنج زر
وزیــر فرهنــگ و ارشــاد اســالمی بــه مناســبت بزرگداشــت حکیم ابوالقاســم فردوسی به مراسم بزرگداشت مقام این شــاعر پیام داد. دربخشی از پیام سیدعباس صالحی آمده اســت: «نخســتین ویژگی خدمت حکیم به فرهنگ و هنر ایران شــاید آن بود که بدرســتی و ژرف اندیشــی نمایاند که آموزههای اســالم چقدر گــوارای جان ایرانی است و چگونه ایرانیان این آموزههای مینوی و آسمانی را از عمق جان باور دارند و چگونه پاســدارش مینهنــد در آینه داســتانها، روایتهــا و قصههای پهلوانی مناظر خیالانگیز و نقشهای دلپذیر. فردوســی بود که ابیات شاهنامهاش چون گنج زر زبان به زبان و ســینه به ســینه میگشــت و نبود اما دید که داســتانهایش در ذهن هنرمندان و شــاعران هر روز زنده میشــود و راه میسپارد. شاهنامه او نه تنها بر ادبیات که بر سنت نگارگری اثر گذاشت و آن را وامدار خود کرد. تا آنجا که بیشترینشمارکتابهاوداستانهاییکهدستمایهنقاشانقرارگرفتهبههنرمندی و چشــمبندی از شــاهکار اوســت. شــاهنامه او نه تنها بر ادبیات بلکه به نقلهای خســروانی بــارور دوباره در یادهــا آمد و مقامهــا و نغمههای فراوان چــه در قاب رسمی هنر و چه در قالب مردمی و مقامی موسیقی بازآفریده شد. شاهنامه او نه تنها در ادبیات که در پردههای نقالی و روایتگری یکی از گونههای بیبدیل نمایشی را پی ریخت به گونهای که ترکیب نقاشــی، موسیقی و ادبیات بود با بیان حرکت، حس و حال. قالبی چنان جانانه که با تار و پود احساس مخاطبان در میآمیخت و گــره میخــورد و در برآمدن و دیدن ایرانی اثرها داشــت. حکیم و شــاهنامهاش نــه تنها زندهکننده تاریخ گذشــته ایران بلکه برانگیزاننده آدمیــان و الهام بخش هنرمندان مؤمن و معتقد برای آفرینشگری فردا و فرداهاست و محتوای شاهنامه همچنان و همیشه میتواند منبع و مصدر خالقیت پیوسته هنرمندان باشد. بیراه نیســت اگــر بگوییم هر روزی که اثــری به الهام از حکیم پدید میآید براســتی روز فردوسی است حتی اگر ۵۲ اردیبهشت ما نباشد.»