Iran Newspaper

مهاجرت، بهانهای برای گفتن از دغدغههای دیگر

در گفتوگوی «ایران» با مسلم خراسانی، کارگردان نمایش «سیالنس» مطرح شد:

- فرشته کیانی

در خالصه داســــتان «سیالنس» آمده اســــت: بر اثر گرمای بیــــش از حد هوا، یخچالها و کوههای عظیم قطبی آب شده و با پیشروی دریاها و اقیانوسها تقریبــــاً تمام خشــــکیها­ی جهان زیر آب فرورفتهانـ­ـــد. تحــــت تأثیــــر نفــــوذ آب، آدمهــــا کمکم دارند الک و پولک درمیآورنــ­ــد و به موجــــودا­ت دریایی بیصــــدا بدل میشــــوند. آدمها برای نجــــات زندگی خود از این سرنوشــــت به خشــــکیها­ی بلندتر پناه میبرند... اثــــری بــــه نویســــند­گی، کارگردانــ­ــی و طراحی مسلم خراســــان­ی که در تئاتر خصوصی باران روی صحنه میرود.

خراســــان­ی در مــــورد چگونگــــی شــــکلگیر­ی ایــــده اولیه «ســــیالنس» گفــــت: در «ســــیالنس» ایدههــــا و درونمایهها­ی بســــیاری کنار هم تنیده شــــدهاند و نمیتوانم از ایــــدهای کم و بیش واحد که نقطه شروع بوده است یاد کنم. اما میتوانم بگویم به لحاظ تحلیلــــی تــــم و ایده اصلی ســــکوت – مرگ اســــت که با موضــــوع مهاجرت درمیآمیـــ­ـزد. نمایــــش «ســــیالنس» همچنین نوعی مواجهه با خویشــــتن در دیگری اســــت. دیگریای که حتی اگر غایب است اما حضورش تا ابد در ما ادامه دارد.

او ادامــــه داد: من اغلب با این ایده آغاز میکنم که متنی بنویسم که کسی ننوشــــته یا کسی با این شــــیوه و شکل اجرا نکرده یا دست کم کسی به سراغ آن نرفتــــه اســــت حتــــی اگــــر در ظاهر ایرادات فنی و محتوایی بسیاری به آن وارد باشــــد و در عین حال میخواهم همه چیز در یک ســــادگی معصومانه به دور از زرق و برق آنچنانی غوطهور باشــــد. نوشــــتن این متن دو دستاورد مهــــم و حیاتی بــــرای من داشــــت. از منظر زیباییشناس­ی ســــعی کردم در آن گونهای از فرم روایی را تجربه کنم که شــــاید تا به حال کمتر تجربه شده اســــت و همچنین از آغاز میخواستم «سیالنس» پاسخی بزرگ و تمام قد به زندگی و هستی انسان باشد.

خراســــان­ی در جواب این سؤال که قبالً «دال» و «داســــتان باغوحش» را روی صحنــــه برده بود و «ســــیالنس» چــــه تفاوتی بــــا آنها دارد هــــم افزود: پیدا کردن اشــــتراک­ات فرم و درونمایه با آثار پیشــــینم را به عهده مخاطبان و منتقــــدا­ن میســــپار­م امــــا نمایش «سیالنس» در جهت برجسته کردن نــــگاه هستیشناســ­ــانه بــــه جهــــان و زندگی گام برمیدارد. این مشــــخصه هــــم در کالم، هــــم میزانســــ­ن، بدن، حرکت و هم زبان نمایشــــن­امه لحاظ شــــده اســــت. در ایــــن نمایــــش همه چیز در هــــم تنیده و یکپارچه اســــت، انســــان، زمان، مکان، زبان و هســــتی. «ســــیالنس» با موضوع مهاجرت تم خود را پیش میکشد.

فکر میکنم ایــــن موضوع اهمیت خاصــــی در شــــرایط حاضــــر دارد و بازارش بسیار گرم است. اما مهاجرت در ایــــن اثر بهانهای بــــرای بازگو کردن دغدغههــــ­ای بیشــــمار و بــــاز کــــردن الیههای عمیق متن است.

او در مـــورد بازخوردهای­ـــی کـــه از اجرا گرفته اســـت هم گفـــت: از نگاه من متن هنـــوز در ابتدای راه اســـت و بایـــد بـــا اجراهـــای بیشـــتر محک سختتری بخورد. اما باید بگویم که نمایش «ســـیالنس» از منظر کاراکتر نمایشـــی و زبـــان یک متن ســـخت، ســـنگین و نفســـگیر بـــرای بازیگر به شمار میرود. زبان خاص نمایشنامه ذهـــن آماده و تســـلط کامـــل بازیگر را میطلبـــد که بازیگـــرا­ن از پس آن بخوبی برآمدهاند و معتقدم هر چه اجراها پیش برود زوایای پنهان متن و نقشهـــا و ظرافت بـــازی بازیگران غنـــا و تأثیرگذاری شـــگرفتری پیدا میکند.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran