Iran Newspaper

عمری‌در‌هوای‌مردم‌و‌آزادی

- محمدمهدی جعفری نویسنده و فعال سیاسی

مــن ســال 134۰ از شــيراز بــه تهــران آمــدم و در قالــب عضويــت در انجمنهــای اســالمى دانشــجويى بــا چهرههــای بســياری آشــنا شــدم از جملــه مرحــوم محمد بســتهنگار كه آن زمان دانشــجوی حقــوق بودنــد و از همــان ســالها ارتبــاط ما با هــم آغــاز شــد. پــس از آن نيز عضويــت در نهضــت آزادی ايران و انجمن اســالمى باعث آشنايى و ارتباط بيشتر مــا طــى ديدارهايــ­ى كــه در جلســات بــا هم داشــتيم شــد. اگــر چه ايشــان دانشــجوی حقــوق بودنــد و من در دانشســرای عالــى تحصيــل مىكردم اما مــا مدام يكديگر را در كميســيونه­ای دانشــجويى و شــبهای جمعــه در «مســجد هدايــت» مىديديم و دوســتى و آشــنايى ما با يكديگر 57 سال تمام به طول انجاميد. من از طبقه و خانوادهای متوسط به تهران آمده بودم و پــس از درک و شــناختى ابتدايى از جناب بســتهنگار متوجه شــدم كه او هــم به همين طبقه تعلــق دارد و ايــن موضوع تجانســى ايجــاد كرد كه رابطه مــا دو نفر را بــه رابطــهای عميق بــدل نمود. از نظــر اخالقى نيز ما شــباهتهای بسياری به هم داشتيم. محمد بسته نگار كه در وســط شــهر تهــران يعنى خيابــان فرهنگ زندگــى مىكرد مردی بود بســيار ســاده و بىآاليش و البته از تهرانىهای اصيل و با اخالق. او بسيار به اصول اخالقى كه مبتنى بر اصول اسالمى بود پايبند بود و اين شيوه و منش را تا پايان عمر حفظ كرد و هرگز ذرهای از آن عدول نكرد. محمد بستهنگار دغدغههايى داشت كه شــايد دغدغه تمامــى نزديكان آيــتاهلل طالقانى بهعنوان شاگرد بود. دغدغه مردم و آزادی اصلىترين آنها بود و او هميشــه نسبت به گرفتاریهای مردم در دوران مختلف واكنش نشان مىداد و چاره را در رجوع به قــرآن و نهــج البالغه مىدانســت و ذهنى داشــت برآمده و تربيت شــده اســالم كه آبشخور آن همگى از مسجد هدايت مىآمد. ايشان زمانى كه دانشجو بودند چندين بار به زندان افتادند و ليسانس گرفتنشان هم بــه همين دليل ســالها طول كشــيد و طبيعى اســت كه دغدغهشــان در همين مســأله حقوق هــم بود. ما هميشه به ايشان انتقاد مىكرديم كه با وجود حافظه بســيار قــوی و ســطح مطالعات وســيع در ايــن حوزه، هرگــز خروجى مبتنى بــر تأليف ...و نداشــتند تا اينكه از حدود ۰2 ســال پيش خوشــبختان­ه دســت به تأليف و ترجمــه زدند و نتيجه آثــاری مهم همچون «حقوق بشــر از منظر انديشــمند­ان» بود كه كتابى است بسيار بىنظيــر. همانطــور كه همــه مىدانند ايشــان داماد آيتاهلل طالقانى بودند و بســيار تحــت تأثير تفكرات ايشــان و جزو دومين گــروه از اعضای نهضــت آزادی بودنــد كــه به همــراه عبــاس رادنيــا و ســيدمصطفى مفيــدی به زنــدان افتادند. او در زندان هم به بســط و گسترش آثار آيتاهلل طالقانى مشغول بود و تا آنجا كه مىدانم علم اصول را هم نزد ايشــان فرا گرفت. پس از زندان هم (فكر مىكنم سال 47-46 بود)كه از دختر آيتاهلل طالقانى خواســتگار­ی كرد و طبعاً با موافقت ايشــان داماد اين خانواده شــدند و عمری گذاشتند تا مجموعه مقاالت ايشان را با عنوان «منارهای در كوير» منتشركنند.

نكتــه پايانــى درباره مرحوم بســتهنگار اين اســت كه اين يار عزيز آيتاهلل طالقانى فردی بســيار مقاوم بــود و چــه در زندان و چه بيــرون از زندان لحظه ای از آنچه اعتقادش بود، عدول نكرد و با سعادت و عزت زندگــى كــرد . از درگاه پــروردگار خواهانــم كــه زندگى اخروی ايشان نيز همين باشد.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran