پایان چهار امپراطوری
اگر تأملی بر جنگ جهانــی اول که در اواســط دهــه دوم قرن بیستم شروع شد، داشته باشیم متوجه میشــویم که بنیان و ریشه این جنگ خانمانسوز در دهههای پایانــی قرن نوزدهم قــرار دارد. شاید «گاوریلو پرنسیپ» جوان ملیگرای صرب هیچگاه تصور نمیکــرد که با ترور ولیعهــد اتریــش «آرشــیدوک فرانتــس فردیناند»درسارایووبهسال4191میالدی، جرقه اولین جنگ جهانی در سده بیستم که میلیونها نفر را به کام مرگ فرســتاد، روشــن میکنــد. بهعبــارت روشــنتر، ترور ولیعهد اتریش در بوســنی، دلیل نزدیک شــروع جنــگ بینالملــل اول بــود. ایــن رویدادهمانندبسیاریدیگرازرویدادهای تاریخــی، تک علتــی نبود و دالیــل دوری نیز داشــت که این دالیل بســیار عمیقتر از تــرور ولیعهد اتریش توســط یک جوان ملیگرایصرببود. قرن نوزدهم در اروپا در حالی آغاز شد که اندکی پیش از آن، انقالب کبیر فرانسه به سال 9871میالدی به وقوع پیوست. این انقالب نقطه عطفی در روابط بینالملل بــه حســاب میآمــد و در تاریــخ عمومی جهــان، ایــن انقــالب نقطــه پایــان قرون جدید و ســرآغاز دوران معاصر محسوب میشود. انقالب ژوئیه 1789 و در پی آن، انقالبهای 1830 و 1848 فرانسه، باعث رشــد روزافزون ملیگرایی و سرمایهداری در اروپا شــد به گونهای کــه وحدت دولت شــهرهای ایتالیایی در نیمه قرن نوزدهم و همچنیــن وحدت آلمان به ســال1781 کهباتالشهایصدراعظمآهنینپروس و بعدهــا آلمــان «اتــو فــون بیســمارک» صــورت گرفــت، از جملــه تأثیــرات ایــن انقالبهــا رشــد اندیشــه ملیگرایــی در اروپــا بود. پــس از وحدت ایتالیــا و آلمان، مناســبات بین قدرتهــای اروپایــی وارد مرحلــه جدیدی شــد. آلمانیهــا در قرن نوزدهممتوجهعقبماندگیخودنسبت به دول بــزرگ اروپایی همچون انگلیس شدند و بسرعت در راه مدرنیته و صنعتی شدن،گامبرداشتندبهگونهایکهپلههای ترقــی را ناباورانــه طی کردنــد. آلمانیها همانندفرانسویهاوانگلیسیهابهدنبال مســتعمره بودند چرا که میپنداشتند از قافله استعمار عقب ماندهاند، به همین خاطــر به نفت خاورمیانه نظر داشــتند و درصدد آن بودند تا با اســتفاده از جو ضد انگلیسی و روســی که درکشورهایی نظیر ایران وعثمانی بواسطه سالها رفتارهای اســتعماری این دو کشــور جریان داشت، سیاســتمداران و افــکار عمومــی ایــران و عثمانی را به خود جلب نماید. ایتالیا نیز به شمال آفریقا و به طور خاص لیبی نظر داشت و درصدد آن بود تا قدرت خود در مدیترانه را همچون روم باستان احیا کند. اینعواملسببشدتادردهههایپایانی ســده نوزدهم، دسته بندیهای جدیدی بین قدرتهای بــزرگ اروپایی پدید آید. اندکــی پــس از وحدت آلمان و شکســت فرانسه مقابل آلمان، مجمع امپراطوران سهگانهباابتکارآلمانشکلگرفتکهاین ســه امپراطوری عبــارت بودنــد از آلمان، اتریش و روسیه. در ســپتامبر ســال 1872 دیــداری بیــن فرانتــس فردینانــد، امپراطــور اتریــشمجارســتان، «قیصــر ویلهلــم اول» امپراطــور آلمــان و «الکســاندر دوم» تزار روســیه در برلین ترتیب داده شد که طی آن ســه امپراطــور بدون آنکــه صحبتی از یــک معاهــده در میان باشــد، بــه توافق رســیدند. امــا ایــن اتحــاد دیــری نپایید و روسیه تزاری که پساز شکست عثمانی، بواســطه حمایــت آلمــان از امپراطــوری اتریش-مجارستان به نتایج دلخواه خود در تســلط بــر بالکان نرســیده بــود، از این مجمــع کنارهگیــری کــرد و عمــالً مجمع امپراطــوران ســهگانه فروپاشــید. اگرچــه ایــن مجمع دوام چندانی نداشــت اما به طور کلی رقابت میــان قدرتهای بزرگ اروپایی از ســال ات1871 1914 تداوم یافت و دولتهای رقیــب وانمود میکردند که در صورت داشتن تسلیحات فراوان دول دیگر بــه آنهــا حملــه نخواهند کــرد، لذا دوره مذکور در تاریخ اروپا به دوره «صلح مســلح» معــروف اســت. در ایــن مقطع بود که اتحاد مثلث و اتفاق مثلث شــکل گرفت. کشــورهای آلمان، اتریش-مجارســتان و ایتالیا که در سال5191 و در بحبوحه جنگ، از آن خارج شــد و به اتریش-مجارســتان اعــالن جنــگ داد، اعضــای اتحاد مثلث و کشــورهای فرانســه، روســیه و انگلستان اعضــای اتفــاق مثلــث بودنــد. بدیــن ترتیــب ملیگرایی افراطــی، نظامیگری (میلیتاریســم) و توســعه امپریالیســم از مهمتریــن عوامــل آتــی بروز جنــگ اول محســوب میگردد. ملیگرایی در شــکل خشونتآمیز آن در اروپا در حال رشد بود که این امر باعث منازعه میان کشورهای اروپایــی میشــد. توســعه و پیشــرفت تســلیحات نظامــی کــه رقابــت میــان دول اروپایــی نیــز آن را ناگزیــر مینمــود، شــاخصه بــارز دوران صلح مســلح اروپا بود.ایــن رقابتهــا بــه تقســیم آفریقــا و تسلطاقتصادیاروپادربیشتربخشهای آسیا منجر شد. رقابتهای امپریالیستی باعث اختالفــات و برخوردهای بیپایان میان کشورهای بزرگ گشت، بخصوص موضــوع مهم در 10 ســاله قبــل از جنگ جهانیاول،رقابتتجاریمیانانگلستان و آلمــان بــود. در زمینــه علــل آنی جنگ جهانــی اول نیــز بایســتی بــه بحرانهای مراکــش، اغادیــر و بحرانهــای ســه گانــه بالکان اشــاره کرد که منتج به جنگهای بالکان شد. صربها از مدتها قبل برای ایجاد کشوری واحد متشکل از اسالوهای جنوب، درصدد تصرف بوسنی بودند که آن زمــان بخشــی از متصرفــات عثمانی به حســاب میآمد ولی از 1878 عمالً در دست اتریش-مجارســتان بود. بنابراین صربهــا کینــه امپراطــوری اتریــشمجارستان را در دل داشتند که در نهایت تــرور ولیعهــد اتریش-مجارســتان را در پــی داشــت و اندکــی پــس از آن، آتــش جنــگ اول جهانی هنگامــی که آلمان به روســیه اعــالن جنگ داد، شــعلهور شــد. پــساز شــروع جنــگ، «والدیمیــر لنین» بــا کمــک آلمانیها وارد روســیه شــد و با روی کار آمدن بلشویکها در روسیه، این کشــور با آلمانیها قــرار داد صلح امضاء کــرد و عمــالً از جنــگ خارج شــد. جنگ جهانــی اول در پایــان، چهــار امپراطوری را نابــود ســاخت؛ امپراطــوری آلمــان از بین رفــت ودولــت جمهوری(جمهوری وایمار)جایگزیــن آن شــد. در اتریــش نیز جمهوری اعالم شد و به حکومت یکی از قدیمیترینخانوادههایامپراطوریاروپا یعنیسلسلههابسبورگخاتمهبخشید. همچنین جنگ جهانی اول نقطه پایانی بــر امپراطــوری عثمانــی گذاشــت و از دل ایــن امپراطــوری، جمهــوری ترکیه و کشــورهای عربــی پدید آمــد. امپراطوری تزارها در روسیه نیز به دست انقالبیهای بلشــویک افتــاد که ایــن اولیــن حکومت کمونیســتی جهــان در اکتبــر7191 و اوایل قرن بیســتم بــود. امریــکا نیز کــه در روند جنگ و پیروزی بر متفقین تأثیرگذار بود، پــس از پایــان جنگ به مرکــز اقتصادی و زرادخانــه جهانی تبدیل شــد و با اعطای وام بــه آلمــان بــرای پرداخــت غرامــت بــه متفقیــن، در عمل بهصــورت بانکدار جهانیدرآمد.آلمانیهاوامهایدریافتی را بــه متفقیــن میدادند و آنهــا نیز چون بدهکار امریکا بودند، همان مبلغ را به آن کشوربازمیگرداندند.بدینترتیبامریکا بهعنــوان یک قــدرت بــزرگ وارد صحنه سیاسی جهان شــد. در نهایت باید گفت که جنگی که در ســال4191 آغاز و در 1918 پایان یافت، از نظر ژرفا و گســتردگی تا آن زمان بیســابقه بــود، این جنگ درســت مانند یک انقالب بینالمللی عمل کرد و مناسبات سیاسی و اجتماعی جهان را به مرحله جدیدی وارد ســاخت. میلیونها نفــر کشــته و میلیونها نفــر دیگر زخمی شدند. همچنین میلیاردها دالر خسارت، نتیجــه جنگی بود که دولتهــای اروپایی برای اهدافی بــه مراتب حقیر، آن را به پا کردهبودندوحتیعهدنامهصلحورسای و تشــکیل جامعه ملل کــه برآیند جنگ اول جهانی بود نیز نتوانســت بــه اهداف ســیریناپذیر اروپاییهــا خاتمــه دهد که نتیجــه آن، ظهور نازیســم و فاشیســم در اروپا و در نهایت بروز جنگ جهانی دوم با ابعادیفاجعهبارتروحشتناکترازجنگ اول بود.
منابع: -1 تاریــخ اروپا، عباســقلی غفاری فرد، انتشــارات فرهنگ،چاپنخست3831 -2 تاریــخ دیپلماســی و روابط بینالملــل، احمد نقیبزاده،انتشاراتقومس،چاپدوم3831 -3 تاریخ جهانــی، ج2، شــارل دوالندلن، ترجمه احمد بهمنش، انتشــارات دانشــگاه تهران، چاپ نهم2831
جنگی که در سال4191 آغاز و در 1918 پایان یافت، از نظر ژرفا و گستردگی تا آن زمان بیسابقه بود. این جنگ درست مانند یک انقالب بینالمللی عمل کرد و مناسبات سیاسی و اجتماعی جهان را به مرحله جدیدی وارد ساخت. میلیونها نفر کشته و میلیونها نفر دیگر زخمی شدند