اعتراض های مردم نتیجه رقابتهای مسئوالن است
محمدرضا باهنر در گفتوگو با «ایران»: بعضىها ازتریبونهایمقدسبانیاتمختلف،ناکارآمدیوفسادنظامراالقامىکنند
سیاستمدارخوشلهجهکرمانیانتقادهای تندوتیزیبهرسانههادارد؛رسانههاییکهبه گفته او متعلق به نظام هستند مانند صدا و ســیما اما واقعیات را به صورت «وارونه» به جامعهپمپاژمیکنند.اوبرخیتریبونهای مقدس مانند نماز جمعــه را هم محل نقد جدی میداند و معتقد است شماری از این تریبونها خواســته یا ناخواســته «فساد» و «ناکارآمدی»نظامراالقامیکنند.میگوید این رســانهها و تریبونها آنقدر بد و اشــتباه عمل کردند که االن مردم فکر میکنند صدر تاذیلنظامدزد،فاسدونجومیبگیراست. اعتقاد دارد مشــکالت کشــور بیــش از آنکه محصولتحریموعنادخارجیباشد،ناشی از برخی سوء تدبیرها و سوء رفتارها از جمله رقابتهای غیر ضروری است که به اعتقاد او ناآرامیهای دی ماه ســال گذشــته را رقم زد.ویبهنحوهبرخوردهابامسائلفرهنگی و اجتماعی نیز نقد دارد و میگوید: «بیشــتر عادت کردیم بــه حرام کــردن. چیزهایی را که نمیتوانیم اداره کنیم، حرام میکنیم.» کمتر کسی انتظار دارد گوینده این سخنان، محمدرضاباهنردبیرکلجبههپیروانخط امــام و رهبری و لیدر بزرگترین تشــکیالت حزبی اصولگرایان باشد. اما او در گفتوگو با«ایران»خیلیصریحوبیپردهنقدهایش رامطرحمیکند.مشروحاینگفتوگورادر زیرمیخوانید...
قبل از شــروع بحث، بفرماییــد ارزیابیتان از وضعیــت فعلــی کشــور چیســت؟ در مصاحبه قبلیتان با «ایــران» که آغاز روی کار آمــدن ترامــپ بــود، گفتیــد وی قابــل پیشبینــی نیســت؛ امــا فکر میکنــم االن نماییکلیازویداشتهباشیم... وضعیت فعلی کشور، وضعیت عادیای نیســت؛ یــک جنگ تمــام عیــار علیــه ما اعالم کردهاند که جنگ ظالمانهای است. البتــه میشــد بخشهایی از ایــن جنگ را از قبــل پیشبینی کرد. آقــای ترامپ اوایل اردیبهشــت مــاه ســالجاری رســماً اعالم کرد از برجام خارج میشــود و قاعدتاً باید بهدنبال عواقب این حرکت میبودیم. بایــد توجــه داشــت آقــای ترامــپ بیــن رؤسای جمهوری امریکا، یک آدم ویژهای است. از طرفی کاســب است و کاسبکارانه برخــورد میکنــد؛ از طرفــی به بســیاری از مقــررات، قوانیــن و تعهــدات بینالمللی پایبنــد نیســت و در همین مــدت کوتاهی کــه رئیس جمهــوری شــده، از بســیاری از مقاولــه نامههــای بینالمللــی، یکطرفــه بیرون آمده یا شــرکای خــود را به خروج از آنها تهدید کرده اســت. مثــالً میگوید اگر ناتو بــه قدرت امریکا نیــاز دارد، هزینهاش را بپــردازد. ترامپ در عمل با وحشــیگری و رفتارهــای نامتعــارف خــود، آن پارچــه مخملی را از روی دســت امریکا برداشت. اگر زمانی تعبیر مــا این بود که امریکا روی پنجه آهنین خود دستکش نرم و ابریشمی میکشــد، االن آن را درآورده و واقعیــت خود را نشــان داده اســت. البتــه اعتقاد ما این اســت که هیأت حاکمه امریکا رؤسای جمهوری ایــن کشــور را مدیریت میکنند و بــر همیــن اســاس خیلــی برای مــا فرق نمیکنــد دموکراتهــا ســر کار باشــند یــا جمهوریخواهان؛ اوبامــا رئیس جمهوری باشــد یا ترامــپ؛ چون یکــی پلیس خوب اســت و دیگــری پلیــس بــد. منتهــا آقــای ترامپ خیلی رو بازی میکند و میخواهد دنیا را به ســمت هــرج و مرج، بیقانونی و حرف بیخود زدن، بکشاند. دربــاره نحــوه برخــورد مــا بــا امریــکا قبالً هــم گفتــهام امریــکا از حــدود 50 ســال پیــش با مــا وارد بازی برد- باخت شــد. از کودتای 28 مرداد این رفتار شــروع شــد و پیــش از انقــالب و بعــد از آن، به روشها و شــکلهای مختلــف ادامــه یافــت و در ایــن 50 ســال از هیــچ کوششــی فروگــذار نکرد. منتها زمانی که ما احســاس کردیم بــه قــدرت قابل قبولــی در دنیــا و منطقه رســیدیم، نه برای خواص خودمان بلکه بــرای تنویر افکار عمومی خواســتیم یک بــازی برد-برد را با غــرب از جمله امریکا تمریــن کنیــم. همــان زمان حضــرت آقا مقولــه «نرمــش قهرمانانــه» را مطــرح فرمودنــد و در نهایــت بــه «برجــام» رســیدیم. امــا امریــکا دوبــاره میخواهد وارد بازی برد-باخت شــود که ما 50 سال است آن را بلدیم و برنده آن هستیم. شما مقایســه کنید در این 50 ســال مــا قویتر شــدیم یا ضعیفتر؟ نفوذمان در جهان کمتر شده یا بیشتر؟ افکار عمومی جهان پیام ما را میپذیرند یا قلدریهای امریکا را؟ ما در بازی برد- باخت ید طوالیی داریم و مطمئنیم در این بازی زورگوها و قلدرهایی ضررمیکنندکهفکرمیکنندهنوزمیتوان حکومتهای قرون وسطی را در دنیا حاکم کــرد. در ایــن میان سرنوشــت کشــورهایی که ســمعاً و طاعتاً گوش بــه فرمان امریکا بودند نیز روبهروی ماست. ما داخل کشور در بخشهایــی خیلی خوب جلــو رفتیم؛ امــا متأســفانه بعضــی وقتهــا بهدلیــل اختالفــات غیرضــروری کــه بیــن فعاالن سیاســی، فرهنگی و حتی قــوای حاکم رخ میدهــد، بــه جــای همراهــی و همگرایی به ســمت واگرایی رفتیم. مــن مثالی دارم که برخی میگویند ســبک اســت اما تکرار میکنم؛ ما گاهی در انتخابات رقابتهایی داریم که مانند رقابت تیمهای باشــگاهی کشــورمان اســت؛ اشــکالی هم ندارد؛ یک عدهای آن طرف هورا میکشند و یک عده این طرف. اما زمانی اســت که تیم ملی به میدان میرود، دیگر قرمز، آبی، ذوب آهن یا فــوالد معنی ندارد. همــه باید یکصدا و منسجم پشتیبان تیم ملی باشیم. اگر این وســط یک باشــگاه بخواهد برای تیم ملی شــاخ و شــانه بکشــد، یا بیعقل، بیتدبیر و کج فهم اســت یا خائن! یــک عدهای در انتخابات بــه آقای روحانــی رأی دادهاند و یــک عــدهای رأی ندادهانــد؛ امــا زمانی که رئیس جمهوری مستقر شد، باید کمکش کــرد تــا موفــق شــود. امــا متأســفانه ایــن واگراییها در کشــور ما یک مقدار زیاد بود. بحمــداهلل بــا تدبیر رهبر معظــم انقالب، رؤسای قوا دور هم جمع شده و یک قرارگاه مدیریتی برای اداره کشور تشکیل دادند. برداشــتتان از موضعگیریهــای ترامپ ایــن بوده کــه بخواهد وارد فــاز نبرد نظامی مستقیمشود؟ ازامریکاییهابعیدنیستچنینگزارهایرا از ذهن بگذرانند. سیاست راهبردی امریکا برای ربع نخســت قرن 21 که از ســال 2000 شــروع شــد، این بود که قدرت نظامیاش را به رخ جهان بکشــد. چــرا که قدرتهای نوظهور توانســتند در زمینه اقتصاد، تولید علموامثالهم،امریکاراپشتسربگذارند. در همین راســتا بود که چند لشکرکشی به خاورمیانه داشــتند و عراق و افغانستان را تصرف کرده و عالقهمند بودند به ســوریه نیــز وارد شــوند. امــروز عــراق دستشــان است؟ افغانستان دستشــان است؟ لبنان دستشــان اســت؟ همیــن ترامــپ پیش از ریاســت جمهوری، اوباما و خانم کلینتون را ســرزنش میکــرد کــه شــما هزینههــای زیــادی بــه امریکا تحمیل کردیــد و چیزی بــه دســت نیاوردیــد. بعــد اینهــا بهدنبال استراتژی جنگ نیابتی رفتند و داعش را به وجود آوردنــد؛ اما باوجود هزینههای زیاد، کشتارهای عظیم و سفاکیهای وحشیانه، طرفی نبســتند. این در حالی است که اگر به حافظــه تاریخیشــان مراجعــه کنند، میبینند ملت ایران با مردم هیچکدام از کشــورهای همسایه قابل مقایسه نیست. امریکا ممکن اســت آغازگر جنگ باشد، اما هرگــز خاتمه دهنــده آن نخواهد بود. اما ظاهــراً این اتفاق نمیافتد؛ مگر اینکه امریکاییها بیش از آنکه ما فکر میکنیم، بیعقلباشند. به تفاوت مردم ایران با مردم ســایر کشورها اشارهکردید؛درهفتههایگذشتههمترامپ و هم مایک پمپئــو، وزیر خارجــه امریکا در سخنانخودعنوانکردهاندروینارضایتی و اعتراض مردم ایران حســاب ویژه باز کرده وازآنحمایتمیکنند.آنهابهاعتراضها و گاه ناآرامیهــا و اعتصابهایــی اشــاره دارند که در چند ماه گذشــته در برخی نقاط کشــور از جمله بــازار تهران مشــاهده شــد. گســتردهترین اعتراض هم هفته نخســت دی ماه ســال گذشته بود. آقای وزیر کشور در گفتوگویی که با «ایران» داشــت، عنوان کرداعتراضهایدیماهمحصولانباشت نارضایتیها بــود. این اعتراضها را چگونه میبینید؟ مــن بــه رفتــار خودمان نقــد جــدی دارم. رقابــت سیاســی در زمــان خــودش خیلی خوب اســت اما غیــر موقع، مثــل خروس بیمحــل میمانــد. داســتان ناآرامیهای دی ماه گذشــته و مســائل دیگر در یکی دو سال اخیر بهخاطر رقابتهای غیرضروری است. متأسفانه بسیاری از رسانههایی که با نظام هستند، در جامعه حرفهای وارونه میزنند؛ از صداوسیما گرفته تا سایتهای خبری.حتیبعضیازتریبونهایمقدس مثــل تریبونهــای نمــاز جمعــه بــا نیات مختلف چند موضــوع را در جامعه تبلیغ میکنند؛ یکی اینکه «ما ناکارآمد هستیم»؛ زمانی مجلس میگفت: «دولت ناکارآمد اســت»؛ دولــت میگفــت: «قــوه قضائیه ناکارآمداست»؛قوهقضائیهمیگفت:«هر دو (دولــت و مجلس) ناکارآمد هســتند»؛ آن یکــی میگفت: «هر ســه قــوه ناکارآمد هســتند!» زمانی که میکروفــن مجلس را باز میکردید، همکاران ما از «ب» بسماهلل تــا «تا» تمت یــا میگویند «فــالن وزیر کار نکرد»یا«سوءاستفادهکرد»یا«بیعرضه» اســت. نکته دوم فســاد اســت. فساد مالی و اختــالس مثــل موریانه اســت و بشــدت مزاحم توســعه و پیشــرفت؛ اما برداشــت مــن ایــن اســت مــردم از حرفهــای مــا مسئوالن چنین برداشت کردند که همگی دزدیــم مگــر اینکه خالفــش ثابت شــود! زمانی آنقدر درباره «حقوقهای نجومی» تبلیــغ کردند انگار از صدر تــا ذیل مدیران کشــور همگی نجومی بگیرند؛ در حالی که بر اساس گزارشهای رسمی حداکثر 500 نفر حقوق آنچنانی داشتند که در میان 100 هــزار مدیر، حدود نیم درصد میشــد. اما چنان افــکار عمومی را تحریــک کردند که مردم فکــر کردند همه دزدند. نکته ســوم اینکه عدهای وسط آمدند و گفتند ای مردم مطالبات خود را فریاد بزنید. منتسببهجناحخاصیبود؟ نــه؛ یک عــده گفتنــد: «علیه قــوه قضائیه فریــاد بکشــید»؛ یک عــده گفتنــد: «علیه دولت فریاد بکشید»؛ یک عده گفتند علیه اســتاندار و امام جمعه و ســپاه و ارتش ...و فریــاد بکشــید. همیــن چنــد روز قبــل در خبرها شــنیدیم هورالعظیم طرف عراق آتــش گرفتــه اســت و دود آن بــه بعضــی شــهرهای ایــران رســیده؛ خبرنــگار رفتــه بوقــش را گرفته کــه «آقا اینها چیســت؟» «دود اســت؟» «آیــا مســئوالن بــه شــما رسیدند؟» آنقدر گفتند که بیچارهها ناچار شدند چند هلیکوپتر آتشنشان بفرستند عــراق که آتــش را خاموش کنــد! این گونه که نمیشود؛ ممکن است من به استاندار خوزســتان یا وزیر کشــاورزی انتقاد داشــته باشــم؛ اینها در حزب من هم نیستند و اگر زمان رقابت باشد، ما رقابت میکنیم؛ اما اینها االن در میدا ِن کار هستند. در عیــن حال کــه میگوییم بایــد از دولت حمایــت کــرد، میگوییــم آقــای روحانــی باید یــک خانه تکانی جــدی بکند؛ برخی از اعضــای دولت در شــرایط عــادی خوب هستند اما در شرایط سختی تب میکنند. درســت اســت که گاهــی مطالبــات مردم خوب پاســخ داده نمیشود؛ بعضی جاها سوءاســتفاده هســت؛ بعضی جاها دزدی هست؛ اما اینکه بگویند ســرتاپای نظام را فساد و ناکارآمدی گرفته که درست نیست. ممکن اســت قــوه قضائیــه در برخــورد با دو مفســد دچــار اشــتباه هم بشــود؛ نباید اشکاالت را چما ِق سر قوه قضائیه کنیم. در واقــع معتقدید فضاســازیهای خارجی محصولهمیناختالفاتداخلیاست؟ بله؛ دشــمن خارجی که 40 سال است این حرفهــا را میزنــد؛ اما همانهــا امروز به رســانههای داخلی ما و به سخنان خود ما اســتناد میکنند و کد میآورند. این وســط برخــی دوســتان مــا فکر میکننــد انقالبی بودن یعنی اینکه راســت راست راه برویم و علیــه تمام ارکان نظام بــد بگوییم. خدا عاقبــت همه ما را ختم بــه خیر کند. آقای رئیــس جمهوری ســابق فکــر میکند این
کارها خیلی انقالبی است؛ اما این انقالبی شدن نیست، بلندگوی آنها شدن است. از طرف دیگر اگر مــا اعتراضهای دی ماه را داشتیم، بعد از آن راهپیمایی عظیم 22 بهمن را هم داشــتیم. پس اینها دو مقوله جداســت. هــم حضــرت امام و هــم رهبر معظم انقالب به مــردم باالترین اعتماد را دارند. حضرت امام(ره) جمله معروفی دارنــد که «میزان، رأی ملت اســت»؛ رهبر معظم انقــالب هم در انتخابات ریاســت جمهــوری ســال 92 و بعــد از آن فرمودند اگر کســی من را قبول نــدارد هم بیاید پای صندوقهای رأی. این جمله «من را قبول نــدارد» یعنــی فــرض میکنیــم اگــر بنده دوست دارم این آقا رئیس جمهوری شود شــما بیایید به هرکس دلتان خواست رأی بدهید؛یعنیبیایید،هرچندنتیجهایرقم بخــورد که من نمیپســندم. این ســخنان نشان میدهد اعتمادی که مردم به کلیت نظــام دارنــد، قابل خدشــه نیســت. البته بعضــی وقتها ما مســئوالن بــا بیعقلی تــالش کردیــم این اعتماد از بیــن برود اما الحمدهللنشد. دمیــدن بر آتش مطالبات یــا تحریک افکار عمومــی دانســته یا نادانســته یــک بحث اســت و «ناراضــی ســازی» یــک بحــث دیگــر؛ در اینجا تحلیلی داریــم که میگوید اعتراضهــای دی مــاه در24 شــهر بــود؛ بنا به گزارش وزیر کشــور ک ًال001 هــزار نفر در آن اعتراضها حضور داشــتند که با احتســاب حضور مکرر، چیزی حدود 30 تا 40 هزار نفر میشــود. اما یکدفعه میآییم تلگرامی که 45 میلیــون کاربر دارد را مســدود میکنیم. به اعتقاد برخی تحلیلگــران وقتی هنوز 40 میلیونکاربربافیلترشکنداخلیوخارجی از تلگرام اســتفاده میکنند یعنی هم نقض غرض شــده و تصمیممان کارآیی نداشته و هم اینکه ما نارضایتی را بین04 میلیون نفر پخشکردیم.چقدراینتحلیلرامقرونبه واقعیتمیدانید؟ مــا در بحث قدرت رســانهای و باورمان به قدرت رســانهای اصــالً وضعیت مطلوبی نداریــم؛ رســانه، رکــن چهارم دموکراســی اســت اما ما مسئوالن و تصمیمگیران این بــاور را نداریــم؛ یــک تعدادی هم کــه باور داریــم، قدرت اســتفاده بهینه از رســانهها را نداریــم. رســانه ملی امروز دهها شــبکه تصویــری و صدهــا شــبکه صــدا در داخل و خــارج کشــور دارد و هزینههــای زیــادی میکنــد و میتــوان گفــت قــدرت علــی االطالقــی دارد؛ امــا آن گونه کــه باید برای مدیریتومهندسیافکارعمومیتوانمند نیست. در حالی که در دنیا با توجه به افکار عمومیتصمیمگیریمیکنند. هنــوز خیلیهــا بــاور ندارنــد حکومت هم مســئول امنیــت اســت و هــم مســئول احســاس امنیــت؛ اگــر حکومتــی امنیــت برقرار کند اما مردم احساس امنیت نکنند، فایــدهای ندارد. اگر رفاه ایجاد کند اما مردم احســاس رفــاه نکنند، فایــدهای نــدارد. اگر
حکومت کارآمد باشــد اما مردم احســاس کنند حکومتشــان ناکارآمد اســت، فایده نــدارد. باالخــره حکومتهــا هــم مســئول شــاخصهای اصلی هســتند هم مســئول احســاس مــردم از آن شــاخصها. هنــوز خیلی از ماها میگوییــم: «توًنیکی میکن و در دجلــه انداز.» نخیر؛ اصال از این خبرها نیست. اگر نیکی میکنید، باید تابلو کنید و آنقدر واقعبینانه باشــد که مردم باور کنند. درســت است آشوبهای دی ماه صد هزار نفر آدم داشت، اما ویژگیهای دیگری هم داشت. یادم هســت در تلگرام یک جدول گذاشتند 70 تا میدان در شهرهای مختلف را اعالم کردند و گفتند فالن ساعت تجمع کنیــد؛ باالخره در هر شــهری ممکن اســت یک نفر یکــی از عزیزانش در زندان باشــد؛ یکی ورشکست شده باشــد؛ یکی احساس کند در دانشــگاه حقش ضایع شــده. در آن فراخوان نگفتند سر چه جمع شوید؛ گفتند فالننقطهجمعشوید.بعدیکیبرمیدارد پرچم جمهوری اســالمی را آتش میزند و وقتی بررســی میشود، میبینیم برای 200 هــزار تومــان ایــن کار را کــرده اســت. در آن موقعیتحساستصورمنهماینبودکه راهیجزبرخوردباتلگرامنبود. اما دستور مسدودسازی تلگرام 4 ماه بعد از وقایعدیماهصادرشد؟ باالخره مزه آن زیر دندان آن کســانی رفته بود که میخواســتند عامــداً خیانت کنند. حــال پمپئو کــد مــیآورد کــه 70 نقطه در کشور شما آشوب شده است. نمیگویم اگر تلگرام مسدود نمیشــد، بحران به وجود میآمــد امــا ابــزاری بود بــرای اینکــه جلو برخی مسائل را بگیرد. اعتراضهــا در دی مــاه بــود؛ تلگــرام اردیبهشتمسدودشد. شما میتوانید نظرات خودتان را بنویسید؛ من نظر خودم را گفتم. بــا توجــه بــه رجــوع مــردم بــه تلگــرام بــا فیلترشــکن، یا نتیجه برخوردهای قضایی و انتظامی با مســائل اجتماعــی و فرهنگی در گذشــته، چنیــن روشهایــی را کارآمــد میدانید؟ من همــان اول گفتم ما در بحث فرهنگی و تبلیغاتی، مشــکل داریم. بیشــتر عادت کردیم بــه «حرام کــردن». چیزهایی را که نمیتوانیــم اداره کنیــم، حــرام میکنیم. در حالــی که باید حاللهــا را زیاد کنید. آن موقع آن حرامها کم میشــود. چند وقت پیش بحث شد که مردم را با زور به بهشت بفرســتیم یا به زور به بهشــت نفرســتیم؛ بحث این نیست؛ موضوع این است نباید مقوالت اجتماعــی و فرهنگی علیه نظام استفاده شــود. زمانی کراوات زدن در کشور جرم غیرقابل گذشت بود. االن بعضیها دوست دارند کراوات بزنند، خب بزنند. اگر یک زمان کراوات بشــود عالمت مخالفت بــا نظــام، آن موقــع بد اســت و بایــد با آن برخورد کرد. اما در شرایط عادی یک عده دوســت دارند کراوات بزنند و اشکالی هم
ندارد. ما خودمان سمبل درست میکنیم بعــد میخواهیم با آن مبارزه کنیم. گاهی یــک مســأله کوچــک فرهنگــی را اول یک مســأله اجتماعی میکنیم؛ بعد سیاسی و دستآخرامنیتی. بعضی وقتها هم کلید شروعش را خارج از کشــور میزنند و ما در داخل حواسمان نیســت. فکــر میکنیم یک مســأله ســاده و پیــش پاافتــاده اســت. بعضــی وقتهــا فعاالن سیاسی داخل کشور در زمینی بازی کنند که آنهــا میخواهند. زمانی که دولت اصالحطلــب رأس کار بــود، یــک عــدهای تئوریســین فکر میکردنــد چون مجلس و دولت اصالحطلب است برخی مسائل را میشود به نظام تحمیل کرد. امروز بعد از 20 سال همان تئوری پردازان میگویند اگر میخواهیم حق مردم را بگیریم، چاره کار پــای صندوقهــای رأی اســت و در خیابان نمیشــود. در کدام کشــور میشــود با رأی مردم با کلیت نظام دعوا کرد؟ بر اســاس این دادهها، هم برخورد کردن و هم برخــورد نکردن برای ما هزینــه دارد؛ از طرفی نمیشود اجازه مانور علیه امنیت کشــور داد از طرف دیگر نمیتوان امیدوار بودبابرخوردهایقضاییوانتظامیمردم قانعشوند.چارهچیست؟ راهکارهــای فرهنگــی، کپســولی نیســت. کرمانیها میگویند: «درد، کوه کوه میاد مو مومیره»یکدفعهیکمشکلعظیمپیش میآید که باید قطره قطره رفع و رجوعش کرد. این امور با تدبیر، احتیاط و کار ایجابی حل میشــود. االن دنیا با مهندســی افکار عمومــی اهدافــش را پیش میبرد. شــما فکــر میکنیــد چــرا فــالن قــدرت جهانی یــک حــرف بیربطــی میزنــد و مردمش قبــول میکننــد؟ چــون از قبــل مــردم را آماده کردهاند؛ افکار عمومی را مهندســی کردهاند. مثالً اواخر جنگ تحمیلی امریکا هواپیمای مسافربری ما را با قساوت زد. اول گفتنــد اشــتباه شــده و بعــد گفتنــد میدانســتیم و عمــداً هم زدیــم و بعد به فرمانده ناوی که ایــن هواپیما را زد، جایزه دادنــد. بعــد در امریکا نظرســنجی کردند کــه: «مردم مــا کار خوبــی کردیم یــا بد؟» مــردم گفتند: «خوب کردیــد.» چرا؟ چون دروغ بزرگتــری مطــرح کردنــد و گفتند: «مــا دیدیم این جنــگ ادامه پیدا کند یک میلیــون کشــته میدهد؛ مــا 400 تا بیگناه را قربانــی میکنیــم تا یک میلیون کشــته نداشــته باشــیم.» اوباما رفت ژاپن و برای قربانیان بمب اتم در ناکازاکی و هیروشیما دســته گل بــرد. همــان موقــع پرســیدند: «عذرخواهــی نمیکنــی؟» گفــت: «نــه»؛ امریکا که شنیعترین و فجیعترین جنایت تاریخ بشــر را انجام داده و بمب هســتهای منفجــر کــرده، چنــان افــکار عمومــیاش را مدیریــت کــرده کــه هنــوز هم احســاس میکند نیــاز به عذرخواهی نــدارد. ما باید در ایــن بخش فعــال باشــیم و کار ایجابی بکنیم.