Iran Newspaper

جامعه شناس پیشتاز

- بهروز صاحباختیار­ی پژوهشگر

همه ساله هشتم مرداد يادآور سالروز درگذشت بزرگمردی از تبار انديشه اجتماعى و نظريه پردازی علمى در حوزه جامعهشناسى ايران اســت. انســان شــريفى كه در حــوزه جامعهشناسـ­ـى ايرانى بــرای موضــوع «همآمــوزی» و «پژوهش» اهميــت وافری قائل بــود. دكتــر اميرحســين آريانپــور(8/21/3031- )1380/5/8 شــخصيتى آرمانخــوا­ه و انساندوســ­ت بود كه نه تنهــا به موضوع «آمــوزش بــه روشهــم آمــوزی» و «پژوهــش» تأكيــد فــراوان داشــت بلكه به تبعــات موضوعات پيرامونــى آن مانند؛ جوهره پويايى و آسيبشناســ­ى ايســتايى نظام تعليم و تربيت در ايران مىپرداخت. تأكيد بر «آموزش و پرورش پويا و آموزش و پرورش ايستا» و همچنين «آسيب اجتماعى اعتياد در ميان دانشآموزان و دانشــجويا­ن» از جملــه مواردی بودند كه اولــى را در اوايل دهه پنجاه خورشــيدی مطرح و نقــد كرده و موضــوع دوم را در اواخر دهه پنجاه خورشــيدی به طرح و نقد آن نشستند. ولى متأسفانه در اين ساليان دراز و طوالنى، از سوی مسئوالن آموزش كشور اعم از آمــوزش و پــرورش و آموزش عالى به هشــدارهای اين مصلح اجتماعــى، توجهــى نشــان ندادنــد تا اينكــه امروز بــا معضالت بســياری در زمينــه آمــوزش نــارس و آســيبهای پيرامونــى آن مواجه شدهايم. اميرحسين آريانپور، همچنين در زمينهای فراتر از موضــوع «آمــوزش و پــرورش و مســائل مطروحــه در آن و نيز آسيبشناسى روشهای آموزشى در ايران» وجهه همت خود را بر موضوع بسيار با اهميت «پژوهش» قرار داد. استاد اميرحسين آريانپــور، جوهره پژوهش را بــه «حقيقت پژوهى» تعبير مىكرد و «آييــن پژوهــش» را راهيابى به ســوی «حقيقت» مىدانســت. طبــق نظريه ايشــان، واكاوی حقيقت ميســر نخواهد بــود جز در مسير و سمت و سوی «پژوهش». جستوجو و تحقيق را تالشى در راســتای رســيدن به كنــه حقيقت هر موضوع و شــى ء مىدانســت و در بيان معضــالت اجتماعى، در قامت يک منتقد اجتماعى زبر دست ظاهر مىشــد و در هــر حــوزهای از علــوم اجتماعى صاحبنظــر بود.تحقيق، تدويــن و گــردآوری «فرهنگ عظيم چهــار زبانه علــوم اجتماعى» يكى از نــوادر فعاليتهای پژوهشــى و علم آگاهى ايشان بود كه متأسفانه تاكنون به حليه طبع آراسته نشده است.

تأليــف كتابــى پــر حجــم بــه نام «جامعه شناســى هنر» نيز از ديگر فعاليتهای تحقيقى ايشان اســت كه البته كتاب «جامعهشناسـ­ـى هنر» كه در ايران به چاپ رســيده، متأســفانه گزيدهای از آن كتاب پر حجم اســت كه اميد داريم اصل كتاب «جامعه شناسى هنر» نيز به چاپ برسد.

فعاليت در حوزه انديشــهها­ی فلســفى و ترجمــه نيز از ديگر فعاليتهای ايشــان بود. كتاب «ســير فلســفه در ايران» نوشــته عالمــه اقبــال الهوری كه به ترجمه و همت ايشــان چاپ شــده، در واقــع تبييــن مبانى عرفــان در ايران زميــن (و همچنين ارائه نظريههای فلســفى در ميان مســلمانان) بوده اســت. اين كتاب يكى از مهمترين آثار در بيان نحلههای فكری در ميان فالســفه و عرفــا بويژه در ســرزمين پهناور قديم ايران از آســيای صغير و انتاكيــه گرفته تــا فرارود و تا حدود شــبه قاره اســت. هرچند اين اســتاد عالمــه در ميان اهل انديشــه و پژوهش مــورد توجه بود و محبوبيــت بىنظيــری در ميان دانش دوســتان و انديشــمند­ان داشــت ولــى متأســفانه ماننــد اكثــر متفكــران مــورد بىمهــری دســتگاهها­ی آموزشــى و حاكميتــى قــرار گرفــت و در حالــى كه از بيمــاری رنــج مىبرد در تاريخ دوشــنبه هشــتم مــرداد 1380 خورشيدی چشم از جهان فرو بست.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran