انتخاب الگو ها از میان التها

هنگامــی که در یک جامعــه حق انتخاب تفریح، نوع پوشــش و دیگــر عالیق مردم محدود میشــود، افراد جامعه خواسته یا ناخواسته به دنبال الگوهایی میگردند که توانســته باشــند زندگی کامالً خودخواسته حتــی در جهــت منفی بــرای خــود فراهم کننــد. ایــن الگوهــا گاهــی از میــان التها، قلدرهــا و افــراد خشــونت طلــب انتخاب میشوند.در حقیقت جوانی که نمیتواند آنطور که دوست دارد زندگی کند به دنبال فــردی خواهد بود که بدنــش را آن طور که دوســت داشــته خالکوبی کرده و بــا وجود زیرپاگذاشتنقانونپسازهرباردستگیری باز هم آزاد شــده و توانســته پولهای کالن بهدســت آورد.بزهکارانی از این دســت که کم کم به اسطوره تبدیل میشوند، جایگاه اجتماعی و اقتصادی و موقعیت ممتازی دارند و توانســتهاند آن میزان آزادی که هر انسانی تمایل به کســب آن دارد به دست آورند. هرچند همه ایــن یافتهها را با زیر پا گذاشــتن قانون، آداب و فرهنــگ و اخالق کســب کردهاند.جوانان با تأییــد بزهکاران پرخاشــگر سعی میکنند از خود تعریف و شخصیتیهماننداوارائهدهندوبگوینداگر من نمیتوانم در حد فردی بالغ صحبت کنم یــا کســی برایم احتــرام قائل نیســت و پاســخ ســؤاالت و نیازهایــم را نمیدهد، همانند فردی که قانون را زیرپا گذاشته فکر میکنم و اگر میتوانستم قانونی را که برای من قید و بند مشــخص کــرده اما نیازهای من را نادیده گرفته، زیر پا میگذاشتم. این مشکل نتیجه یک سیکل معیوب ارتباطی است. افراد در جامعه با بالغ خود گفتوگو نمیکننــد بــه همیــن دلیــل یک قلــدر در جامعه میتواند نقش اســطوره را ایفا کند و بســیاری از افراد نادانســته و ناخواسته به دنبال کســی میروند کــه از زور بازوی خود اســتفاده میکند. آنها آرزوهای خــود را در قالــب رفتارهــای تهاجمــی او میبیننــد و دنبــال میکننــد. بنابرایــن برای رفــع این مشکل باید اول از خانواده شروع کنیم. پدر و مادر باید با احترام نسبت به خواستهها و نیازهــای فرزندان خود بــا توجه به نیازها و تفاوتهای فردی به او فضا و مجال بدهند و از همــه مهمتر با هم گفتوگو کنند. این روند باید در مدرســه نیــز ادامه یابد یعنی بچهها حق داشــته باشــند راجع به عالیق و باورهایشــان صحبــت کننــد هرچند این صحبتها از نظر بزرگترها نادرست باشد. گفتوگو باید صورت بگیرد ما باید طاقت شــنیدن نظــرات خــالف نظــرات خــود را داشــته باشیم و با احترام و حوصله مجال گفتوگــو با دیگــران را فراهــم کنیم حتی اگر کودک یا نوجوان نیاز داشــته باشد باید اجــازه دهیــم درونیــات غلط خــود را بیان کند تا ما آنها را به درستی اصالح کنیم. در خانوادهای که این فرصت به کودکان داده نمیشــود و والدیــن معتقدند کــه بچهها عقلشان نمیرســد، بچهها هنگام ورود به جامعه ســردرگم شــده به فضای مجازی پنــاه میبرنــد تــا صدای خــود را بــه گوش دیگران برسانند. ما باید جامعهای داشته باشــیم که نه تنها به بچهها یاد بدهیم که شــنونده و گویندههای بالغ باشــند بلکه به خانوادههــا هــم بیاموزیم به فرزندانشــان احترام گذاشــته به آنها آمــوزش دهند که قرار نیســت همه مانند آنها فکر کنند پس باید ظرفیت شــنیدن پیامهای متفاوت را داشتهباشند.