خبرنگاران با خیال راحت بمیرند!

بــا اســتيضاح «علــى ربيعــى»، رئيــس جمهــوری بايــد هرچــه ســريعتر يکنفــر را بهعنــوان وزيــر پيشــنهادی بــه مجلــس معرفــى كند. در ادامه چنــد گزينه را مطرح مىكنيم تا ايشان راحتتر گزينش نمايند:

الــف) طبــق يــک قانــون نانوشــته هرجا بحــث رأیگيــری مطــرح باشــد نــام آقايان محســن رضايــى ميرقائــد و محمدباقــر قاليبــاف مىدرخشــد. تــا جايــى كــه هنــگام اعــام نتايــج رأیگيــری مســابقه «خندانندهشــو» هم ما منتظر اســم اين دو عزيز هســتيم. البتــه تحركات (غيرمــوزون) چند وقــت اخير آقای ضرغامى در اينســتاگرام نشــان مىدهد ايشــان خيلى به تشــكيل مثلــث آتشــين انتخابــات عاقــه دارنــد. بــا اين تفاســير پيشــنهاد مىكنيــم ايــن وزارتخانــه تبديل به ســه وزارتخانه مجزا شــود و هر ســه بزرگوار با شناسنامه، چهار قطعه عكس پرسنلى و كارت ملى بــرای كســب رأی اعتمــاد در مجلس حاضر شــوند. اينگونه شــايد مهنــدس ضرغامــى، حداقــل يکمــدت اعتيــاد بهگوشــى را كنــار بگذارند و به جامعه برگردند.

ب) وزارت كار فــردی را مىطلبــد كــه بــه معنــای واقعى «مرد عمــل» باشــد. بدون شــک آقای دكتــر حدادعــادل ايــن ويژگى را بيشتر از بقيه دارد. ايشان با داشتن سى چهل سمت، ثابت كردند كــه حســابى مــرد عملاند و اگــر دكتــر روحانــى دنبال يــک گزينه مناسب مىگردد نبايد در انتخاب ايشان درنگ كند.

ج) هيچچيــز مثل «تجربه» نمىتواند به يک شــخص در مقام وزارت كمــک كنــد. بعــاوه، يک وزيــر مناســب همواره بايد قشــر زحمتكــش كارگــر را مثل خانواده خودش بدانــد. با اين اوصاف، مهنــدس نعمتزاده با قرنها ســابقه وزارت، يكــى از قبراقترين مديرانى است كه در سومين دوره بازنشستگىاش مىتواند رفاه را به خانوادهاش بازگرداند.

د) اما گزينه اصلى ما برای تصدی اين ســمت، شهردار محترم قزوين اســت. ايشــان بارها نشــان دادند كه نيازهــای نيروی كار هر بخــش را بخوبى مىشناســند. مثــاً آقای صفری به مناســبت روز خبرنــگار، يک قطعــه قبر با ويوی ابــدی به اهل قلم اهــدا كردند. واقعاً در اين شــرايط كــه خبرنگاران بهتريــن كتکخورهای جهان هســتند و حقالتحريرهایشــان هم از زمــان دالر 3500 تومانى تا االن پرداخت نشده است، چه نيازی واجبتر از خانه ابدی دارند؟

هــ) اگــر رياســت محتــرم جمهوری، بــه هيــچ كــدام از گزينهها عاقــهای ندارنــد مــا «كريــم جانبخشســفيدكمر» را پيشــنهاد مىكنيــم. ايشــان ســالهای ســال اســت كــه مســئول بــرق تمــام ســريالهای تلويزيونــى تاريــخ ايران اســت و يک دفعه نشــنيديم كه ســريالى بهخاطــر برق به مشــكل بخورد. ما كه كاً يک ليســت ســى چهل نفره در كشــور داريم و هميشــه از آن ليست برای تمام ســمتها انتخــاب كرديم، يکبــار بياييم از اين كريمهــا برداريم، شايد فرجى شد.