Iran Newspaper

<سرود روح بزرگ> و رنجهایش

- مهرداد رهسپار کوشکی خبرنگار

«وقتى همــه / از دليری دریا ســخن مىگویند / تو خاموش باش / خبر خاصى در راه نيســت./ وقتى همه خاموشــند / تو آرام برو / شکایت خاموشــان را / با دریا در ميان بگذار / حتماً اتفــاق خاصى رخ خواهد داد./ چترت را ببر /كبریت یادت نرود .... »

از كتاب سرود روح بزرگ یــک: «ســرود روح بــزرگ» تازهتريــن كتــاب شــعر ســيدعلى صالحى اســت كه نشــر نگاه آن را منتشر كرده. ايــن اثــر بــه نســبت ديگــر كتابهای ســيد علــى صالحى حجيمتر است و با بيش از يک صد قطعه شعر در پانصد صفحــه به قيمــت چهل و پنــج هزارتومان ايــن روزها در كتابفروشىه­ا عرضه مىشود. سيدعلى صالحى مىگويد: «ايــن كتاب را بيشتــر از ديگر آثارم دوســت دارم و آن را تجربــهای متفاوت مىدانم. شــعرهای ايــن مجموعه در ســالهای 1394 و 1395 خورشــيدی نوشــته شده است» او در اين اثر به ســياق رويهاش با زبان و بيان و اجرايى ساده دست بر دشواریها و ســختى و زخمهای آدميزاد مىگذارد، بــر خاف آثار پيشــين كه ســعى مىكرد به بهرهگيــری از كنايــه و تمثيل نقبى به زشتىها و بدیها بزند و آنها را به چالش بكشــد. او در ايــن مجموعــه بىپرواتــر و صريح تر سخن مىگويد و بيش از پيش بــا نــگاه و منظری انتقــادی به مبــارزه با تاريكى و زشــتىها مىرود. زبان هم درد و همدالنه او با رنج آدمها، بيان پر حس و عاطفــه، روايــت ســاده از ويژگــى ســرودههای اين كتاب اســت و سعى مىكند در عين روايت رنج، از سرخوشىها و مجالهای مختصر عيش هم بگويد و بر اين اســاس در ســرودههای اين كتاب راهگذار را در نفى زشــتى و پليدی و در ستايش زندگى و مهر مىبيند. مثاً نگاه كنيد به شعر« بــا بعضى براداران گرامى...»، «اگر تو نبودی/ من /چطور مىتوانستم تنهايى را تحمل كنم؟/ آن هم در ترسى اين همــه طوالنى/ ترســى ايــن همه تاريــک/ اميــدوارم هرگز برای هيچ كســى /پيش نيايد/ تشخيص تاريكى از تاريكى / آسان نيست، / آن هم وقتى كه همه تظاهر مىكنند؛ َبه َبه... نور/ َبه َبه... حاال هرچه باالتریها مىفرمايند/ شــما چــه فكر مىكنيد واقعا/ چنيــن مواقعى چرا كلمات / كور به دنيا مىآيند!» (صفحه 3۵ سرود روح بزرگ)

دو: «ســرود روح بــزرگ» آن طور كه از عنواناش بر مىآيد متأثر از متون مقدس است. «سرود» و «روح» يــاد آور متــن مقــدس مســيحيان يــا زرتشــت اســت، ايــدهای كه پيشتر اين شــاعر در آثــار ديگرش هم پى گرفتــه بــود و در كتابهــای «يوماآنادا» يا «زرتشــت و ترانههای شــادمانى» سراغ گرفت. در آن آثار بســياری از ســرودهها و شعرها متأثر از ايــن متون مقدس بازســرايى يــا روايت مىشــد اما در ايــن اثر گويى فقط عنوان و چند شــعر از كتاب متأثر از ايــن نــگاه كهــن و آركائيــک اســت و عمــده شــعرها بــه فضــا و روايــت و زيســت امــروز نزديــک اســت. آقــای شــاعر ســعى مىكند بــا بيانى خاق و نگاهى انتقادی ســخن بگويد از رنجى كه مىبريم.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran