سرنوشت تلخ مهاجران التین در امریکا
سیاست های مهاجرتی واشنگتن در دوران ترامپ فجایع بی سابقه ای را در اردوگاه ها رقم زده است
ســفر رافائــل و کیمبرلــی مارتینز همــراه با دختر ســه سالهشــان از هندوراس در کرانــه دریــای کارائیــب به قلب امریکا اص ًال ســفر آســانی نبــود. کیمبرلی مدتها بعد از آن سفر میگوید: شــرایط هولناک بود. همه چیز با گرد و خاک و ســرمای زمستانی همراه بود و انگار اکســیژنی در هوا نبود. ما را ٥ روز در یکی از واحدهــای در نظر گرفته شــده برای پناهجویان نگه داشــتند. محفظههایی را کــه در آنجا گرفتیم جعبه یخ مینامیدند. انگار میخواســتند هر احســاس خوشــی را در ما بخشــکانند. البتــه خانواده مارتینــز از ابتدا هم میدانســتند شــرایط آســانی در انتظارشــان نیســت. دلیل فــرار آنهــا از هنــدوراس رواج خشونتهای اجتماعی توســط دار و دستههای گانگستری بود اما آنها مطلع بودنــد ورود به امریــکا یک ورود ســریع به بهشــت برین نخواهد بــود. آنچه توقعش را نداشــتند، روزهای پرشــمار گرســنگی و جدایی و توهین کالمیای بود که مقامهای امریکایی به آنها روا داشتند.
■ ساندویچهای کوچک یخزده همه چیزی که بــرای خورد و خوراک به آنها داده میشــد، ســاندویچهای کوچــک یــخزده در ســه نوبــت از روز و قطعــات کوچــک شــیرینی بــرای انــرژی بخشــیدن به کودکشــان بود و حتــی آب خوردنی که بــه آنها داده میشــد، بشــدت آغشــته به ماده کلر بود. در شهر مرزی مک آلن در ایالت تگزاس مأمــوران امنیتی از مارتینزها و خانوادههایــی همچــون آنهــا بارها بازجویی کردند و زمانی هم که اجازه مانــدن موقتیشــان را صــادر کردند، بندهــای الکترونیکــی هشــدار دهنده به پایشان بســتند. آنها بارها و بارها توضیــح دادنــد که دالیل آمدنشــان چــه بــوده و در امریــکا چــه چیــزی را میجوینــد. خانــواده مارتینــز بســیار زود متوجــه شــدند کــه شــرایط بــد خواســتاران پناهندگی در امریکا بعد از روی کار آمــدن دونالــد ترامــپ، بد اندر بد شــده و ایــن روند به یک بازی
پیچیده تبدیل شده است. ■ مدارک مستند آنچــه خانواده هایــی از ایــن دســت پــس از رهایــی از بازداشــت موقتــی در امریــکا گــزارش داده و بــه اطــاع رســانهها رســاندهاند، بارهــا توســط مقامهــای اداره مهاجــرت و اتبــاع بیگانــه امریــکا رد شــده اســت ولــی مــدارک مســتند و متعــددی وجــود دارد کــه گواهــی میدهنــد افــراد رجوعکننــده بــه مراکــز بازجویــی دچــار انــواع بیماریهــای گوارشــی، کســالتهای مســری و حتی گرفتگی قلــب و عــروق شــدهاند. هــر روز در چنــد نوبــت از افــراد مســتقر در اردوگاهها خواســته میشــد از اتاقک خود خارج شــده و به حیاط بیایند تا در مراسم شمارش زندانیان شرکت کننــد و هرگاه صــدای اعتــراض آنها بلندتــر میشــد مأمــوران میگفتنــد میــزان ســرمای داخــل اردوگاههــا را باالتــر خواهند برد. بــاز به حرفهای کیمبرلــی مارتینز رجــوع میکنیم که میگویــد: آدمهــا مثــل موجوداتــی بدون روح شــده بودنــد و ما مأموران امنیتی را میدیدیم که بیشرمانه به ما میخندیدند. ■ عریضههای پراکنده بــا اینکه شــکایات زیــادی دربــاره این وضعیــت بــه دســت ســران ســازمان ملــل رســیده امــا نیروهــای بازدارنده میگوینــد: ایــن عریضههــا پراکنــده و غیــر قابــل اســتناد اســت و دالیــل، محکمهپســند نیســت. از طــرف دیگر افراد مورد ظلم واقع شــده به محض اینکــه احســاس میکننــد پرونــده مهاجرتشــان بــه جریــان افتــاده اســت و احتمــال پذیرفتــه شــدن آنها وجــود دارد، دســت از شــکایت خــود برمیدارنــد و بــا دولت امریکا دســت دوســتی میدهند. شــمار دیگری هم هســتند که مدعیاند بــه اردوگاههایی گســیل شــدهاند کــه نــه بیــش از حــد ســرد بودهاند و نه ســوءتغذیه در آنها جریان داشــته اســت. در نهایــت اکثر پناهجویان به یــک اردوگاه مرکزی در مک آلن منتقل میشــدند که شرایط زیســتی بهتــری داشــت و مأمــوران و بهیــاران آن رفتــار بهتــری بــا مــردم داشــتند و به جای ساندویچهای سرد به آنهــا خوراک لوبیا گــرم و میوه تازه داده میشد. ■ رو به فزونی باوجــود همــه ایــن ظلمهــا تعــداد پناهجویــان در «امریــکای ترامــپ» بــه ســبب شــدت گرفتن خشــونتها در کشــورهای بالنســبه آشــفته الســالوادور، هنــدوراس و گواتمــاال همچنــان رو بــه فزونــی مــیرود. در ماههــای مــه و ژوئــن امســال تعــداد پناهجویان به طور متوسط به 003نفر در روز رسید و با اینکه پدر و مادرها را در روزهــای نخســت از بچههای خود دور نگــه میداشــتند تــا بازجوییهــا کامل شــوند اما روند ورود پناهجویان بــه امریــکا هرگــز کاهش محسوســی نیافــت. این در شــرایطی روی داد که پناهجویــان در بــدو ورود بــه امریــکا شرایط روحی و جسمی بدی داشتند و آشکارا رنج میبردند. البته مراکزی مثل مک آلن از ابتدا با هدف استقرار پناهجویــان ســاخته نشــدهاند و بعداً ملزومــات ایــن کار بــه آنهــا اضافــه شــد. قواعد امریکا و عرف بینالملل تصریح میکند که بازداشــت موقتی مهاجران نباید بیشــتر از 72 ســاعت طــول بکشــد و باید بافاصله پروســه رسیدگی قضایی به آنها شروع شود و از امکانات اولیه زیستی هم بهرهمند شــوند. این در حالی است که گزارش شده برخی بازداشت شدهها حداقل 10 روز و حتی بیشــتر از آن در اســارت مقامهای امنیتی باقــی ماندهاند و تا زمان تعیین تکلیف حتی تشــکهای خــواب و وســایل شستوشــو از آنهــا دریغ شده است. ■ کجا و چگونه؟ البتــه بســیاری از شــکایات واصله در خصــوص کجرویهــا در ایــن مراکــز اســتقرار پناهجویــان بــه دوره قبــل از ترامــپ برمیگــردد و ایــن تصــور که چــون وی بشــدت ضــد رونــد جــذب مهاجــران اســت بنابرایــن تخلفهــا مربــوط بــه زمامــداری وی میشــود، باور غلطی به شــمار میآیــد. بدتر از همــه اینکــه به ســبب انتقــال ندادن اطاعات صحیح از جانب مقامهای مراکــز تحقیقــی بــهًمهاجــران، اکثــر ســتمدیدهها دقیقــا نمیداننــد در کــدام مرکــز قــرار داشــته و چگونه به آنها ظلم شــده است و در کل معلوم نیســت چهکســی کجــا بــوده و چــه اتفاقاتی برایش روی داده است. یک مقام پاســگاههای مرزی امریکا گفته اســت: اوضــاع شــلوغتر و مبهمتر از آن است که بتوان گفت چه چیزهایی رخ داده اســت و حتــی در بحــث کنترلهــای پزشــکی روی آنــان اخبار ضد و نقیضی وجود دارد. آنچــه ترامپ به شــرایط و مشــکات فــوق افــزوده، تمایــل نداشــتن وی بــه تعامــل و گفتوگو برای رســیدن بــه راهحــل بــرای مناقشــه و مباحث مهاجران در ایالتهای مرزی امریکا اســت. در همیــن ارتبــاط اخیــراً کاخ سفید فرمانی را صادر کرده است که براســاس آن یک حکم دولتی سابق مبنــی بــر لــزوم آزادســازی کــودکان مهاجــران حداکثــر تــا 20 روز پــس از شروع پروسه ارزیابی پروندههایشان منتفــی تلقــی میشــود. هالیکوپــر یک اســتاد رشــته حقوق در دانشگاه کالیفرنیــا میگویــد: مــن از دولــت امریکا به خاطر زیر پا گذاشتن روابط و برخوردهای انسانی با کودکان افراد پناهجــو به دادگاه شــکایت بــردهام. مــا شــواهدی در دســت داریــم که به وضــوح نشــان میدهنــد به کــودکان چند مرکز رسیدگی به امور مهاجران در حومــه شــهر هوســتون تگــزاس داروهای مخدر خورانده شــده اســت تا خیال ناآرامی به سرشان نزند. ■ در مرز مرگ اتفاقــات و داســتانهای مرتبــط بــا ســوءبرخورد با فرزندان مهاجران، خود پناهجویان را هم در برگرفته است. یک زن گواتماالیــی بــه بهانــه اینکــه حامل ویروس ایدز شناخته شــده بود، نه تنها در سلســله مراتــب درمانــیاش مــورد یاری قرار نگرفــت بلکه قرصهایش از او گرفته شــد و یک کودک 5 ســاله پس از روزهــا عجز و ناله بابت درد آپاندیس و پارهشــدن آن در شکمش تا مرز مرگ پیــش رفت. یک کودک چهار ســاله نیز کــه بــا عارضه شکســتگی قفســه ســینه بــه یــک مرکــز رســیدگیکننده بــه امور مهاجــران در تگــزاس وارد شــده بــود، فقط بعد از رهایی از این مرکز توانست در یــک کلینیــک پزشــکی مســتقل بــه صحنه حیات برگردد. ■ لبخند تلخ ســازمان گمــرک و کنترلهــای مرزی امریــکا البته تمــام مــوارد و اتهامات فــوق را رد کــرده و مدعی شــده که با تمامــی پناهجویــان برخوردی از ســر محبت و کمکرســانی صورت گرفته و از همــه جالبتــر این ادعــا بوده که اصوالً در شــهر مک آلن تشکیاتی از آن دســت که ادعا شــده است، وجود خارجــی نــدارد! حرفی کــه فقط یک لبخند تلخ را بر چهرهها مینشاند.
*منبع: Guardian
هالیکوپر یک استاد رشته حقوق در دانشگاه کالیفرنیا میگوید: من از دولت امریکا به خاطر زیر پا گذاشتن روابط و برخوردهای انسانی با کودکان افراد پناهجو به دادگاه شکایت بردهام. ما شواهدی در دست داریم که به وضوح نشان میدهند به کودکان چند مرکز رسیدگی به امور مهاجران در حومه شهر هوستون تگزاس داروهای مخدر خورانده شده است تا خیال ناآرامی به سرشان نزند